سه شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳
۱۸:۳۶ - ۲۰ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۵۵۲۶
موسیقی

خواننده معروف:

برای برگزاری کنسرت ۱۲ کیلو وزن کم کردم!

فرمان فتحلیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
فرمان فتحلیان گفت: ممنوع الفعالیت شدن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم انجام می‌شود؛ من مستقیمش را تجربه نکردم و طعم غیر مستقیمش را به نوعی چشیدم؛ برای برگزاری کنسرت از اردیبهشت در حال دویدن هستم و دوازده کیلوگرم وزن کم کرده‌ام! ............

به گزارش فارس، فرمان فتحعلیان را با موسیقی منحصر به فردش می شناسند؛ موسیقی تلفیقی و عرفانی که نه به بازار پر سر و صدای موسیقی پاپ شبیه است و نه در چارچوب سفت و سخت موسیقی سنتی می گنجد. این خواننده پس از سه سال سکوت همراه با گروه ایلیا بازگشته و قرار است امشب در سالن همایش های برج میلاد روی صحنه برود و قطعاتی از آلبوم جدیدش و همچنین آثار خاطره انگیزش را اجرا کند. در آستانه کنسرت گروه ایلیا با فرمان فتحعلیان همکلام شدیم تا برای مان از دلایل سکوت سه ساله و موانع پیش رویش در راه اجرا بگوید. ماحصل این گفت و گو را در ادامه می خوانید:

 

 چه دلایلی باعث شد سه سال در حوزه اجرای زنده غیبت داشته باشید؟

یکی از دلایل عمده این اتفاق، مسئله بیماری شاهرخ پورمیامین بود. بعد از اجرای آخرین کنسرت مان در تالار وحدت، موضوع تشنج شاهرخ و بیماری به وجود آمد و ما حدود یک سال و سه ماه درگیر این اتفاق بودیم. پس از این که شاهرخ از میان ما رفت، حدود یک سال همه دوستان او و گروه ایلیا در شوک پرواز شاهرخ بودند. البته هنوز هم از این شوک بیرون نیامده ایم اما سعی داریم که بار دیگر به وظایف خود عمل کنیم. همچنین قرار بود آلبوم جدید ما به صورت مجازی منتشر شود اما با وجود سرمایه گذاری عظیم، با خلف وعده دوستان مواجه شدیم. این مسئله نیز شوک بزرگی به ما وارد کرد. فکر می کنم همین دو دلیل کافی باشد که آدم از پا بیفتد و در کنج عزلت بنشیند.

خواننده معروف: برای برگزاری کنسرت ۱۲ کیلو وزن کم کردم!

 

صحبت هایی مطرح شد که شما در یک بازه زمانی ممنوع الفعالیت شده اید. این موضوع صحت داشت؟

نمی توان گفت چنین اتفاقی به شکل مستقیم رخ داده است چون ممنوع الفعالیت شدن به صورت مستقیم یا غیر مستقیم انجام می شود. من مستقیمش را تجربه نکردم و طعم غیر مستقیمش را به نوعی چشیدم چون موارد و موانعی که برای ما پیش می آید باید از لحاظ عقلانی، حقوقی و قانونی در ممکلت، توجیه داشته باشد. زمانی نیز می بینید مسیر به گونه ای است که باید در میانه راه انصراف دهید یا پاشنه آهنین را ور بکشید و بگویید تا هر جا که شد ادامه می دهم. در این مدت فشارهای مستقیمی روی شکننده ترین قشر جامعه یعنی هنرمندان وجود داشت. تصور کنید فشار عظیمی روی نازک ترین بخش یک شیشه تحمیل شود، طبیعی است که شیشه خواهد شکست. روحیه اهالی هنر برای همگان مشخص است و به همین دلیل است که خلاقیت و جوشش از درون هنرمند فوران می کند. هنر، ظریف و لطیف است و به همین خاطر طبع آدمی را نرم می کند. ما نیز آدم هستیم، آدم آهنی که نیستیم و ممکن است زیر فشارها از بین برویم. البته بنا بر ظرفیت و صبر آدم ها شرایط فرق می کند. من در این بازه زمانی سه ساله فشار زیادی را تحمل کردم.

 

فرمان فتحلیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 یعنی فکر می کنید کارشکنی هایی به صورت تعمدی رخ داد؟

به نظرم رسید مسیری که برایم در نظر گرفته شده، جهت دار است و می خواهند خسته شوم تا هنر را رها کنم. انتظار داشتم در این سه سال شرایط بهتر شود اما وقتی مسیرهای دریافت مجوز طی کردم، دیدم همان رفتارهای بعضا مغرضانه همچنان وجود دارد. البته نمی توان همه را با یک چوب زد چون دوستانی نیز در بخش های مختلف اداری بودند که لطف داشتند و بی انصافی است که زحمات آنها را نادیده بگیریم اما در مجموع جهتی برای ما پیش بینی شده که در ذهن من سوال ایجاد می کند و با خود می گویم «چرا این مسیر برای دیگران نیست و تنها برای من وجود دارد؟» کاش این مسیر برای همه باشد و من از زبان دیگر هنرمندان نیز پستی و بلندی های موجود را بشنوم. جالب بود که من از طرف مدیرانی بسیار مورد توجه قرار گرفتم و وقتی مرا دیدند، گفتند «آقا، زودتر برگردید تا ما دوباره یک کار خوب بشنویم.» من از این میزان حس خوب و دلتنگی احساس خوبی پیدا کردم و با خود گفتم «پس موزیک من را دوست دارم.» اما نه به آن روی گشاده و نه به موانعی که بر سر راهم قرار دادند!

 

 به همین دلایل حرف از رفتن زدید؟

واقعا از این اتفاقات متاسفم چون خالصانه پیش آمدم تا دوباره کارم را شروع کنم. من در حال حاضر ۴۷ سال سن دارم و زمانی که برای اولین بار به ارشاد رفتم تا مجوز کنسرت بگیرم، ۲۱ سال داشتم. نمی گویم چه ها بر من گذشت اما گاهی رفتن اجنتاب ناپذیر است. حضرت رسول (ص) می فرمایند «هر زمان احساس رکود کردید، جابجا شوید و مهاجرت کنید.» من زمانی که گفتم «دیگر می روم»، ناز نکردم. فرزند من دانشگاهی است و در سنی نیستم که خودم را برای کسی لوس کنم! از صمیم قلب گفتم که «می‌خواهم بروم.» هیچ وقت تا این اندازه مستعد «رفتن» نبودم چون نمی دانید چه بر من گذشته است. سه سال سکوت من ماحصل ضربه هایی بود که خوردم. من نیامدم که بازار را خراب کنم بلکه سعی کردم از روش نوینی استفاده کنم تا برای اولین بار آلبومی که روی آن زحمت کشیده ام، یادگار شاهرخ عزیز را در خود دارد، آلبومی که رویش اشک ریخته ام و رفیقم را در راهش از دست داده ام، به صورت اینترنتی به دست مردم برسانم اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد. اصلا اهمیتی ندارد چه قدر هزینه کرده ام و برای دریافت مجوز چه قدر تحقیر شده ام اما می خواستم با ارائه آنلاین آلبوم، شعار مردم در راستای حفاظت از محیط زیست را زنده نگه دارم ولی متأسفانه عدم پایبندی شرکت های طرف قرارداد به تعهدات شان، ماجرا را منتفی کرد. هر چند من هنوز برای مردم «عمو فرمان» هستم اما ظاهرا جامعه نیز برای خرید آنلاین آلبوم های موسیقی آماده نبود.

 

 پس فکر می کنید در یک دوره به صورت غیر مستقیم ممنوع الفعالیت بودید؟

بله، به این قضیه کاملا واقف هستم.

 

 توجیه مسئولان چه بود؟

هیچ کسی به من نگفت که «به صورت غیر مستقیم ممنوع الفعالیت هستی.» از اتفاقات پیرامون و تماس هایی که به یکباره از سوی شرکت ها قطع شد، متوجه موضوع شدم. ما یک گروه معروف بودیم اما نمی دانم یک دفعه چه اتفاقی رخ داد که هیچ یک از همکاران دیگر سراغ مان را نگرفتند. فکر می کنم از سال ۱۳۹۲ به بعد کم کم این انرژی را گرفتم و احساس کردم وضعیت تغییر کرده و کانال هایی در حال بسته شدن است.

 

 چرا فکر می کردید که اوضاع بهتر می شود و در عمل به نتیجه ای معکوس رسیدید؟

من هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم، باز شدن چشمانم را هدیه ای از سوی خداوند می دانم. چون انتظار روزانه ام یک اتفاق مثبت است و تمام تغییر و تحولات کائنات را رو به تکامل می بینم. وقتی این ذهنیت را نسبت به کل محیطم دارم، برایم مهم نیست که چه دولتی بر سر کار است. در واقع انتظارم از دولت ها نیست و تغییرات مورد نظر من، تغییرات بنیادین فکری در مردم است. هر چیزی رو به کامل شدن بوده و انتظارم از زندگی و کار نیز پیشروی به سوی تکامل است. بنابراین انتظارم از دولت ها و شعارهای روسای جمهور نیست بلکه توقعم از روندی به نام هنر است. ما بچه همین جا هستیم، موانع را می شناسیم و تغییرات را نیز دیده ایم اما انتظارات مشخصی نیز داریم. شاید بیش از حد خوش بین هستم و همین مسئله، انتظاراتی را در من ایجاد می کند و وقتی با تغییرات مواجه می شوم، شوک به من دست می دهد. با خودم می گویم «چرا؟ مگر نباید همه چیز بهتر شود؟ چرا همه چیز مافیایی شده است و مدام بحث رد و بدل شدن قراردادهاست؟» چند وقت پیش عکس یک خواننده را دیدم که گفته اند میلیارد شده است. سوالم این است که او با کدام کار، میلیاردر شده است؟ ما در گذشته استادان بزرگی داشتیم که قطعات ماندگاری خلق کرده اند و کوچک و بزرگ، کارهای شان را حفظ هستند. چرا آنها میلیاردر نشدند و در فقر از دنیا رفتند؟ این چه تک آهنگی است که خواننده اش را میلیاردر می کند؟ مگر چه چیزی خلق کرده است؟

 

فرمان فتحلیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 چه شد که از اجرای تالار وحدت در سه سال پیش به برج میلاد رسیدید؟ ترجیح می دادید بار دیگر در تالار وحدت اجرا کنید؟

بله، در حال حاضر چنین دیدگاهی دارم. امکانش نیز مهیا بود و رئیس تالار وحدت هم خیلی به من محبت داشت. ایشان مرا مانند یک برادر در آغوش کشید و از بازگشت من اظهار خوشحالی کرد ولی در پروسه اداری به من گفتند «تو پاپ هستی!» خیلی عصبانی بودم و گفتم «یعنی چه من موسیقی پاپ هستم؟ کاش به بایگانی تالار وحدت زنگ می زدید و می دیدید برای گروه ما که نام موسیقی تلفیقی را بر خود دارد از سوی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد مجوز صادر شده است.» کارشناسان بزرگ موسیقی تشخیص داده اند موسیقی من تلفیقی است. شورا برگزار کردند و پس از رفت و آمد زیاد، سرانجام حرف خود را ثابت کردیم اما دیدم نباید از ارزش کار خود کم کنم. وقتی احساس می کنید به شخصیت تان توهین می شود باید راه تا را بگیرید و بروید. من با چنین وضعیتی از تالار وحدت برگشتم. هر چند رئیس تالار وحدت بارها با من تماس گرفت. البته باید بگویم در مورد جابجایی تاریخ ها نیز بسیار اذیت شدم. خودشان می گویند موسیقی من فاخر است و ارزش دارد اما سر یک تاریخ، موضوع منتفی شد و با دلگیری هم بیرون آمدم. جدا از همه سختی هایی که داشتم، وقتی مجوز گرفتم یکی از کسانی که با توجه به شرایط من با بنده همکاری کرد، مدیر برج میلاد بود. هر چند از اردیبهشت در حال دویدن هستم و دوازده کیلوگرم وزن کم کرده ام!

 

چرا شما به عنوان خواننده و سرپرست گروه ایلیا به صورت مستقیم به این مسائل ورود کردید؟ مگر نباید سرمایه گذار یا تهیه کننده این مسائل را دنبال کند؟

این کار مدیر برنامه است. البته زمانی که من تهیه کننده نباشم و شرکت دیگری با ما توافق کند، چنین اتفاقی می افتد. بعضی از کنسرت هایم را شرکت ها برگزار کرده اند و برخی را نیز خودم به روی صحنه برده ام. من از مجوز فرد دیگری استفاده کردم اما سرمایه گذاری و دوندگی را خودم انجام دادم. من عواملی نداشتم که کارها را پیگیری کند. از اردیبهشت ماه شخصا به دنبال کارهای مجوز برگزاری کنسرت بودم و پای همه سختی ها ایستادم تا اجرا را به روی صحنه ببرم. شما باید مدیر اجرایی یا مدیر برنامه داشته باشید که من ندارم و هیچ گاه نیز نداشته ام. هیچ گاه یادم نمی رود در یک دوره روی موتور زیر باران به اداره اماکن می رفتم. سرهنگ مربوطه به من گفت «چرا خودتان آمده اید؟ ما خجالت می کشیم شما را این گونه می بینیم. مجوز ایشان را بدهید تا برود.»

 

فرمان فتحلیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

 چرا هیچ گاه مدیر برنامه نداشتید؟

مدیر برنامه داشتن یا نداشتن دلیل بر خوب یا بد بودن نیست. بسیاری از هنرمندان، مدیر برنامه ندارند و کار می کنند. برخی هم فردی را دارند که می تواند نماینده خوبی برای دفاع از حیثیت یک گروه با سابقه باشد. مدیر برنامه این نیست که چهل کنسرت برگزار کند و ۵۰۰ میلیون تومان اسپانسر بگیرد. مدیر برنامه خوب کسی است که از نوع دست دادن تا لباس پوشیدن و حرف زدنش مناسب باشد و بوی موسیقی گروه ایلیا با ارزش زیاد خود را حفظ کند و معرف خوبی باشد. مواردی پیش می آید که طرف مقابل دل دل می کند که چه کسی نماینده گروه شما باشد. من کسی را داشته ام که به من سفارش شده بود اما پشیمانم کرد و فهمیدم هیچ کسی جز خودِ درد کشیده ام از قلعه و خانه ای که ساخته ام و افتخاری که نصیبم شده تا این نوع از موسیقی را به مردمم تقدیم کنم، نمی تواند دفاع کند. به من می گویند هنوز مثل این موزیک را در این سطح نداریم و به همین دلیل نمی توانم به هر کسی اعتماد کنم. شاید از نظر تجاری و برندینگ، حضور یک مدیر برنامه مهم باشد اما برای من چنین موقعیتی فراهم نشده است و همه جا خودم با شرکت ها صحبت کرده ام.

 

فرمان فتحلیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

کنسرت فرمان فتحلیان امشب از ساعت ۲۱:۳۰ روی صحنه می‌رود، بلیت‌های این اجرا نیز از طریق سامانه ایران کنسرت به فروش میرسد. همچنین در کنسرت امشب فتحلیان و گروه ایلیا آلبوم «دیده بیدار» هم به برای اولین بار برای کسانی که به کنسرت می‌روند به فروش می‌رسد.

 

 

 

 

 

 

 

  • 13
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
کاظم نوربخش بیوگرافی کاظم نوربخش بازیگر کمدین ایرانی

تاریخ تولد: ۱ مهر ۱۳۵۵

محل تولد: بیجار، کردستان، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: دیپلم انسانی

ادامه
جیمی ولز بیوگرافی جیمی ولز نابغه پشت ویکی پدیا

تاریخ تولد: ۷ اوت ۱۹۶۶

محل تولد: هانتسویل، آلاباما، ایالات متحده آمریکا

ملیت: آمریکایی، بریتانیایی

حرفه: موسس بنیاد ویکی مدیا

ثروت: ۱/۵ میلیون دلار

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش