جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
۱۰:۵۷ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۸۴۶۸
موسیقی

سه تجربه متفاوت «هانیه کیان» از آواز خوانی: من صداها را می‌بینم

هانیه کیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

به گزارش ایران، تجربه‌ای که هانیه کیان در خواندن و تدریس کسب کرده آنقدر هست که دیگر از مرحله شنیدن گذشته و به قول خودش دیگر صداها را می‌بیند: «من زنی هستم که صداها را می‌بینم؛ مثل نور» هانیه در کنسرت‌های مختلف همخوانی کرده، در تالار وحدت با ارکستر ملی همکاری کرده. با بیژن کامکار در کنسرتی که در قونیه برگزار شد و با مرحوم ناصر چشم آذر در موسیقی فیلم اکران نشده «نبات» آواخوانی کرده.

 

کیان بتازگی هم آلبومی به تهیه کنندگی خودش با مصباح قمصری منتشر کرده که در این آلبوم هم آوا خوانده، اما این‌ها برای او کافی نیست. کیان در زمینه دوبله هم با چنگیز جلیلوند کار می‌کند.

 

کمی عقب برگردیم تا ببینیم چه شد که هانیه با وجود همه موانعی که برای خواندن یک زن وجود دارد، این گرایش را انتخاب کرد. خودش می‌گوید: «از نوجوانی، زمانی که دوستان من موسیقی روز گوش می‌دادند گرایش من به سبک راک بود و عاشق گیتار الکتریک بودم.»

 

اما هانیه به خاطر شرایط فرهنگی خانواده نتوانست آنطور که دلش می‌خواهد سبک راک را پیگیری کند. پدر و مادرش برای او کیبورد خریدند و کلاس چهارم بود که به جای گیتار الکتریک برایش گیتار کلاسیک گرفتند اما ۶ ماه نکشید که ول کرد: «شاید باورت نشود، آنقدر خجالتی بودم که پدر و مادرم صدایم را نشنیده بودند. مادرم اولین بار ترم اول دانشگاه صدایم را شنید و پدرم هم همین دوسال پیش، حالا بعضی از همکلاسی‌ها که مرا می‌بینند تعجب می‌کنند!»

 

هانیه از اولین کلاس موسیقی‌اش می‌گوید. در واقع اولین تجربه جدی او برای نزدیک‌تر شدن به دنیایی که از بچگی عاشقش بوده. اما همان ابتدا او را به کلاس آواز سنتی ایرانی می‌فرستند و داستان هانیه شروع می‌شود: « شش ماه اول آنقدر باانگیزه بودم و تحقیق می‌کردم که می‌گفتم استادم اصلاً سواد ندارد! سؤال‌هایی می‌پرسیدم که می‌دیدم استادم بلد نیست. ۱۸ سالم بود که پیش وحید تاج رفتم و اولین بار فضای حرفه‌ای را تجربه کردم. بعد هم سه سال پیش آقای صدیق تعریف رفتم. پیش علی جهاندار هم رفتم که هرکدام لحن مختلفی داشتند. شروع کردم به یاد گرفتن تار و ۵ سال پیش آقای احسان امامی تار زدم.»

 

همه این دوره‌ها برایش راحت نبود. چون در دانشگاه آزاد درس می‌خواند و شب امتحانات به جای مرور کتاب‌ها کنسرت متالیکا می‌دید: «هر بار که کنسرت می‌دیدم دوست داشتم جای خواننده  روی استیج باشم.»

 

خرج دانشگاه را هم بدون گرفتن پول از پدرش و با دستمزدی که از راه تدریس زبان انگلیسی به دست می‌آورد جفت و جور می‌کرد: «چون زبانم خوب بود با جست و جو در متون خارجی روش‌های صداسازی را یاد گرفتم و به نویسنده کتاب‌های صداسازی هم ایمیل می‌زدم تا بیشتر بدانم. کم کم چند معلم پیدا کردم که به صورت آنلاین از آن طرف تدریس می‌کردند با هزینه هر جلسه ۱۰۰ یا ۲۰۰ دلار.»

 

هانیه حالا دوباره به موسیقی راک برگشته: «دیدم همه قابلیت‌هایی را که خواننده کلاسیک و پاپ و فولک دارند یک جا خواننده راک دارد.» او از تجربه اولین استیجش می‌گوید: «اولین بار اصلاً یادم نیست. خیلی می‌ترسیدم. همان اپرای عاشورا هم آنقدر تپش قلب داشتم که فکر می‌کردم صدای قلبم توی میکروفن می‌پیچد.»

 

هانیه از رؤیاهایش می‌گوید: «یکسری رؤیاها داریم که برای خیلی از مردم جهان رؤیا نیست و عادی است. اما ما کار می‌کنیم و راه خودمان را می‌رویم.

 

این امکان را داشتم که از ایران بروم اما می‌بینم خیلی از بچه‌ها به حضورم احتیاج دارند. از شهرهای مختلف ایران می‌آیند؛ دختر، پسر، پیر، جوان و اتفاقاً بعضی من را آدم موفقی می‌بینند و دوست دارند جای من باشند.» او از ذهنیت مردم درباره خواننده‌های زن می‌گوید چیزی که شاید همیشه درگیرش باشد: «الان خیلی‌ها می‌گویند وای خواننده زن! اما واقعاً هیچ خبری نیست و ما خیلی سالم‌تر از قشرهای هنری دیگر کار

 می‌کنیم.»

 

محمد معصومیان

 

 

  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش