دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۱۵ - ۱۴ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۳۴۶۲
موسیقی

فول یک نسل از موسیقی ایران در گفت‌وگو با قاسم افشار

خواننده‌های پاپ شومن شده‌اند

قاسم افشار,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

در اواخر دهه هفتاد ناگهان فضای موسیقی ایران عوض شد. موسیقی تا آن روزها هیچ‌گاه موجودیت جدی نداشت، ولی ‏ناگهان مردم مواجه شدند با خوانندگانی چون علیرضا عصار، محمد اصفهانی، حسین زمان، شادمهر عقیلی، قاسم افشار، نیما ‏مسیحا، حمید حامی و... که آمدند و با آثار درجه یکی که ارایه دادند، عصر جدیدی در موسیقی ایران رقم زدند.

این دوران اما دیری نپایید و آن نسل درخشان کم‌کم ناپدید شد، تا جایی‌که حالا دیگر نسل دیگری را در موسیقی ایران شاهدیم. با ‏این‌حال اما گاه به‌گاه ردی و نشانی از خوانندگان آن روزگار هم می‌بینیم. ‏

به بهانه اجراهای اخیر حسین زمان و حمید حامی که اجراهاشان رنگ جدیدی در موسیقی تک رنگ امروز بود، با یکی دیگر از ‏خوانندگان آن روزگاران گپی زده‌ایم. او کسی نیست جز قاسم افشار که می‌گوید تا چند ماه دیگر کنسرت جدیدش را برگزار خواهد ‏کرد.

 

‏آقای افشار عزیز؛ این روزها شاهد کنسرت‌ها و قطعات خواننده‌های نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب هستیم که در دهه هفتاد ‏و اوایل هشتاد محبوبیت غبطه‌برانگیزی داشتند. شما قصد حضوری جدی‌تر در عرصه موسیقی ندارید؟

چرا؛ من هم ان‌شاءالله فعالیت‌های جدیدم را شروع خواهم کرد.

‏‏یعنی برنامه کامل و قطعی برای این امر در ذهن دارید؟‏

یک صحبت‌هایی شده که ان‌شاءالله بعد از محرم و صفر چند کنسرت داشته باشیم.‏

 

‏‏یعنی این قطعی است؟‏

اگر مشکل خاصی پیش نیاید، احتمال نود و نه‌درصدی دارد.‏

 

‏‏حالا گذشته از این موضوع؛ اصلا می‌توانید تحلیل کنید که چه شد این فاصله پیش آمد؟ به‌هرحال شما و هم‌نسلان‌تان داشتید ‏فعالیت می‌کردید و حضور پررنگی هم داشتید، اما به‌ناگهان شاهد یک انقطاع بودیم و عدم‌حضور شما و علیرضا عصار، حسین زمان، ‏حمید حامی، نیما مسیحا و خیلی‌های دیگر.

خب این قضیه دو بخش دارد. بله؛ یک بخشش خود ماها بودیم که البته من دلایل دیگران را نمی‌دانم، اما خودم در یک دوره زمانی ‏با تولیدات موسیقیایی مواجه شدم که ذهن را به هم می‌ریخت. یعنی در یک دوره‌ای چیزهایی شنیدم که تا قبل از آن تصورش را هم ‏نمی‌کردم که ممکن است خواننده‌ای همه چیزی را بخواند. وقتی ناگهان دیدم که دیگر موسیقی فاخر تولید نمی‌شود، به این فکر ‏افتادم که در این فضا تولید آثار متفاوت از آن جریانی که تبدیل به جریان اصلی شده بود، دیگر توجیهی ندارد. ‏

 

‏‏می‌شود بگویید در بحث موسیقی پاپ، منظورتان از موسیقی فاخر چیست؟

گذشته از مسائل تکنیکی، در یک بحث رسانه‌ای در این حد می‌توانم به ترانه‌هایی اشاره کنم که کلام خوب و فاخری دارند یا ‏شعرهای خوب. این به بحث مفصل‌تری در این زمینه نیاز دارد.

 

‏‏داشتید درباره دلایل تغییرجهت ناگهانی موسیقی حرف می‌زنید. گفتید این بحث دو بخش دارد.

بله؛ گذشته از نقش و تصمیم خود ما در دورشدن از آن نوع موسیقی که نمی‌پسندیم، اما بخش دیگر متوجه متولیان فرهنگی است ‏که آمدند و ژانر موسیقی را عوض کردند. این باعث شد سلیقه مخاطب کاملا عوض شود و به این دلیل است که امروزه ‏می‌بینیم یک فاجعه کامل در موسیقی ما رخ داده است. ‏

 

‏‏می‌شود منظورتان را از فاجعه کامل واضح‌تر بیان کنید؟

فاجعه کامل از نظر شخصی من یعنی ٧٠‌درصد از آهنگ‌ها و ترانه‌هایی که امروز ارایه می‌شوند. ‏

 

‏‏یعنی در این سال‌ها کسانی را ندیده‌اید که کارشان واجد حداقل استانداردهای لازم بوده باشد؟ ‏

اگر بخواهم درباره این دهه حاضر حرف بزنم، دوستانی که در این مدت آمده‌اند و دارند فعالیت می‌کنند، بعضی‌شان شروع خوبی ‏داشتند، اما بعد که در بیزینس اصلی افتادند، حتی اجراهاشان هم ضعیف‌تر شد. اتفاقا همین چند شب پیش در کنسرت یکی از این ‏خوانندگان، ‌دیدم که این خواننده نه‌تنها با حد و اندازه خودش فاصله دارد، بلکه آن کاری هم که ارایه می‌دهد، با مفهوم کنسرت و ‏موسیقی و... فاصله گرفته است.

درواقع بسیاری از خواننده‌ها و گروه‌ها عملا روی صحنه دارند شو ارایه می‌دهند برای مردم. ‏یعنی در بیش از ٥٠درصد موارد کسی که روی استیج می‌رود، بیش از خوانندگی دارد شومنی می‌کند. آن‌چه ارایه می‌شود، هر ‏چه می‌خواهد باشد، اما ترانه نیست! در جنبه‌های دیگر هم کنسرت‌های الان نیمی پلی‌بک است و حتی نوازنده‌ها هم نمی‌نوازند که ‏ باید جلو اینها را بگیرند که آقا وقتی درآمد چند ده‌میلیون تومانی دارید و بلیت‌های دویست‌هزار تومانی می‌فروشید، حداقل ‏ترانه هم بخوانید دیگر!‏

 

‏‏یعنی همه را با یک چوب می‌رانید؟

نه. اتفاقا می‌خواستم به کنسرت چند روز پیش حسین زمان اشاره کنم که بعد از سال‌ها مردم رفتند کلام شنیدند. شعر خوب شنیدند و ‏اگربه موسیقی امروز دقت کنیم می‌بینیم که جای شعر خوب در این موسیقی خالی است. ما الان اشعاری می‌شنویم که قابل هضم ‏نیست.

‏‏یعنی معتقدید که اکثریت طرفداران این خواننده‌های جدید از شعر خوب بدشان می‌آید؟ پس فکر نمی‌کنید این تقسیم‌بندی‌ها سلیقه‌ای ‏است؟

شما اگر به کنسرت‌های این دوستان جدید بروید، می‌بینید که رنج سنی مخاطبان از ١٤‌سال است تا ١٨، ١٧. نمی‌خواهم توهین یا ‏بی‌احترامی کنم، ولی آن مخاطب چهارده ساله بسیاری از معانی شعر و کلام را نمی‌فهمد و متوجه نمی‌شود که به چه چیزی ‏دارد گوش می‌کند. او تنها دارد دنبال سرگرمی می‌گردد.‏

 

‏‏مگر موسیقی پاپ یا همان پاپیولار چیزی جز سرگرمی و تفریح قرار است ارایه دهد؟ ‏

بله درست است، اما این را هم توجه کنید که یکسری از موسیقی‌هایی که اجرا می‌شوند، نه موسیقی‌اند و نه پاپ. اگر بخواهیم ‏این‌گونه نگاه کنیم و بخواهیم نگاهی مقایسه‌ای داشته باشیم باید بگویم که موسیقی قبل از انقلاب ما صد سر و گردن بهتر و بالاتر از ‏موسیقی امروز است. ‏

 

‏‏قطعا. فکر می‌کنید چرا آن موقع ترانه‌ها  قوی‌تر بودند یا چرا شمار غول‌های آن دوره و زمان این‌قدر زیاد بود؟

یکی از دلایل قدرت موسیقی قبل از انقلاب وجود و حضور تیم‌های منسجم بود. یعنی شاعر، آهنگساز و خواننده یک تیم می‌شدند و ‏آثار را برای یک فرد خاص، با توجه به نوع و جنس و توانایی صدای آن فرد می‌ساختند. نه این‌که ترانه‌سرا دفترش را بگیرد ‏دستش و به همه ارایه دهد تا شاید مشتری پیدا کند و هر کس پول بهتری بدهد، ترانه‌ها را به او بدهد. ‏

 

‏‏اما کیفیت آثار هم تفاوت روشنی با امروزی‌ها دارد؟

بله؛ آهنگسازهای امروز ما اکثرشان آهنگساز نیستند. یعنی همه کارها را می‌دهند کامپیوتر می‌سازد و اینها فقط و فقط اسم ‏خودشان را به‌عنوان آهنگساز می‌نویسند. در موسیقی قبل از انقلاب اما حتی اگر اساتیدی داشتیم که سواد تئوریک موسیقایی ‏نداشتند، اما چنان هنرمند بودند و ملودی‌هایی ساختند که آثارشان هنوز با گذشت ٦٠سال به مخاطب لذت می‌دهد. ‏

 

‏‏همه‌چیز را درباره ترانه و آهنگساز گفتید، اما اشاره‌ای به خوانندگان نکردید!‏

این‌که دیگر اظهرمن‌الشمس است. خواننده‌های آن موقع صدا داشتند، نه این‌که بیایند سر و صدا راه بیندازند. الان اما صدا مهم ‏نیست و همه‌چیز سروصداست.‏

 

‏‏پس باید خوشحال باشید که شما را با یکی از آن صداها شبیه می‌دانند. نه؟

خیلی‌ها گفته‌اند که صدای من شبیه فلان خواننده است. من خودم این امر را قبول ندارم، اما همان‌گونه که اخیرا در گفت‌وگوی دیگری ‏گفته‌ام خوشحالم که مرا با بهترین خواننده یک دوره مقایسه می‌کنند.

 

‏‏اما گفتید که خودتان قایل به این شباهت نیستید؟

نه. ایشان صدای خاص خودش را دارد و من هم صدای خودم را. اما چون در آن دوره خاص ما کارمان را ‏شروع کردیم، یکسری چیزها از آن موسیقی قدیم برای مردم تداعی شد که یکی‌شان هم شباهت صدای من با ایشان بود.

پولاد امین

shahrvand-newspaper.ir
  • 9
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش