جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۰۲ - ۰۶ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۰۲۴۷
تئاتر شهر

پشت پرده موضع‌گیری برخی کارگردان‌های تئاتر مقابل مجموعه مولوی؛

 چرا فرزندان دیروز دشمنان قسم خورده امروز شدند؟

اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر,تالار مولوی
آنها که امروز بر سر پاره‌ای مسائل از جمله گرفتن اجرا یا هر مورد دیگری با یکدیگر به مشکل برخورده‌اند به خوبی این نکته را تایید می‌کنند که استقرار دبیرخانه دائمی در مجموعه‌ای همچون مولوی که از ساختار اداری محکمی بهره می‌برد، در آینده می‌تواند سودهای فراوانی را به تئاتر دانشگاهی برساند.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ «هر تشکلی که از مسیر قانونی و صحیح بگذرد در چارچوب قوانین دانشگاه مورد توجه و حمایت خواهد بود. از طرفی تئاتر مولوی مختص یک گروه یا یک عده مشخص از دانشجویان نیست بلکه محلی است که گروه‌هایی که ازطرف شورای هنری احراز کیفی شده باشند برای مدتی حمایت می‌شوند و بعد این گروه‌ها وارد دیگر فضاهای فرهنگی شده و این فرصت در اختیار دیگر گروه‌های جوان قرار می‌گیرد.»

 

شاید وقتی امیرحسین حریری این اظهارات را به زبان می‌آورد، تصورش را هم نمی‌کرد که برخی از کارگردانان تئاتر که اتفاقا از تئاتر دانشگاهی برآمدند و برای خود نامی دست و پا کردند او را برای گرفتن اجرای کارهایشان در مجموعه مولوی با چالش‌هایی روبرو کنند. چالش از این حیث که آنها سعی داشتند به مدیران تیاتر مولوی بقبولانند که صاحب رانت هستند. کارگردان‌هایی که اتفاقا برخی از آنها طی سال‌های اخیر در تئاتر دانشگاهی در مقام داور هم حضور داشته‌اند و به خوبی می‌دانند که چه حجمی از تقاضاهای دانشجویی برای اجرا در مجموعه تئاتر مولوی وجود دارد اما قرار نیست همه این درخواست‌ها لزوما به اجرا منتهی شود. تئاتر مولوی طی دهه اخیر کارگردان‌های نام آشنایی را به تئاتر حرفه‌ای معرفی کرده که در دوره بازسازی مجموعه مولوی ترجیحا خود را فرزندان تئاتر مولوی نمی‌دانستند. اصلا خبری از آنها نبود اما به محض رونق گرفتن دوباره این مجموعه فرهنگی، هنری آنها با طرح ادعاهای تازه، مستقیم یا غیرمستقیم از این مجموعه مطالباتی داشتند. یکی از این مطالبات اما گرفتن اجرا بود. واکنش مدیر مجموعه مولوی اما روشن بود. او دوستان قدیمی خود را نیز مثل خیلی از گروه‌های دانشجویی مستعد که رویای اجرا در تالار مولوی را در سر می‌پرورانند به شورای بازبینی تئاتر مولوی ارجاع ‌داد. واکنش‌ها به این ضابطه‌مندی اما کمی دور از انتظار بود. دور از انتظار و البته توام با مانورهای رسانه‌ای ناموفق. تا جایی که مخالفان این رویه در ائتلافی خواسته یا ناخواسته سعی کردند از طریق برخی رسانه‌ها حلقه فشار بر مدیریت این مجموعه را تنگ‌تر کنند. البته در بین مخالفان که به نظر می‌رسد ناخواسته با یکدیگر جمع شدند برخی کارگردان‌های ناراضی از نوزدهمین دوره جشنواره تئاتر دانشگاهی هم حضور داشتند. آنها که برگزیدگان تئاتر دانشگاهی بودند و انتظار داشتند بی‌هیچ قید و شرطی امکان اجرا در تالار مولوی را به دست آورند اما در این بین دو نکته مهم مغفول مانده است؛ اول: وقتی این آثار در جشنواره تئاتر دانشگاهی برگزیده شده است، مدیریت مجموعه مولوی ضمن تقدیر از این آثار به آنها قول همکاری داده بود که بتوانند در تالار مولوی اجرا داشته باشند. اما ضمنا تاکید شده بود که نمایش‌های برگزیده می‌بایست از فیلتر شورای بازبینی مجموعه تئاتر مولوی عبور کنند تا بدین ترتیب، مولوی از ضابطه‌ای که قرار شده در مواجه با همه گروه‌ها (اعم از حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای) نسبت به آن پایبند باقی بماند، پا را فراتر ننهد. همین موضوع اما به محل اختلاف تبدیل شد. کارگردان‌ اثر برگزیده تاکید داشت که ضرورتی وجود ندارد که نمایش او به تایید کیفی شورای بازبینی تئاتر مولوی برسد. اما اینجا یک سوال مطرح است. اگر برخی از این کارگردانان اعتقاد داشتند که رویه حاکم بر مجموعه تیاتر مولوی غلط است چرا ترجیح دادند فیلم اثر خود را به شورای بازبینی ارایه کنند؟ شاید پاسخ روشن است. آنها قصد داشتند از هر امکانی ولو به قیمت کوتاه آمدن از مواضع اولیه‌شان برای گروه‌های خود اجرا بگیرند اما نکته درست اینجاست. وقتی آنها این راه را برای رسیدن به اجرا برگزیده‌اند، قاعدتا باید همان اندازه که در مورد پاسخ مثبت مدیران مولوی حساب باز کرده‌اند به همان اندازه نیز به آنها این حق را می‌دادند که اثرشان را به لحاظ کیفی تایید نکنند. در واقع بحث اصلی این است. اگر ما راهی را منطقی نمی‌دانیم بنابراین برای رسیدن به اجرا نباید اصول‌مان را زیر پا بگذاریم. بنابراین پای باورمان می‌ایستیم و می‌گوییم ابدا نمایش‌مان را به شورای بازبینی نشان نخواهیم داد. اما اگر فیلم نمایش‌مان را به مجموعه مولوی تحویل دادیم در واقع معنی کارمان این است که آقایان مسوول، قاعده شما را درخصوص گرفتن یا نگرفتن اجرا پذیرفته‌ایم. بنابراین بعد از رد شدن اثر دلیلی وجود ندارد که آسمان ریسمان به هم ببافیم.

 

دوم: بحث اجرا نشدن برخی آثار در تالار مولوی را نباید به موضوع استقرار دبیرخانه دایمی تیاتر دانشگاهی در مجموعه مولوی وصل کنیم و بعد با یک نتیجه‌گیری عجیب و غریب به این نتیجه برسیم که مدیران تیاتر مولوی حق ندارند دبیرخانه دایمی را در محل کارشان در اختیار داشته باشند. همه آنهایی که امروز بر سر پاره‌ای مسائل از جمله گرفتن اجرا یا هر مورد دیگری با یکدیگر به مشکل برخورده‌اند به خوبی این نکته را تایید می‌کنند که استقرار دبیرخانه دائمی در مجموعه‌ای همچون مولوی که از ساختار اداری محکمی بهره می‌برد، در آینده می‌تواند سودهای فراوانی را به تئاتر دانشگاهی برساند. بنابراین موضوع عدم راهیابی به سالن‌های مولوی بحث دیگری است و البته موضوع تعیین تکلیف فوری برای انتخاب دبیر بیستمین جشنواره تیاتر دانشگاهی موضوع دیگری است که شاید بهتر باشد وزارت علوم و تحقیقات در این باره تدبیری فوری و در عین حال منطقی اتخاذ کند تا موضوع انتخاب دبیر برای جشنواره‌ای در این سطح با چالش‌ها و تنش‌ها همراه نشود. در این بین سطحی‌ترین قضاوت ممکن می‌تواند این باشد که گفته می‌شود مدیران تالار مولوی به دلیل داور نبودن در تیاتر دانشجویی به آثار برگزیده این جشنواره اجازه اجرا نداده‌اند. موضوعاتی که شاید با کمی اخلاق مداری و پرهیز از رانت‌خواهی راحت‌تر حل و فصل شود. هر چند مدیریت مجموعه مولوی نیز وظیفه دارد به عنوان یکی از اصلی‌ترین مراکز فرهنگی و هنری بیش از اینها دست یاری گروه‌های برگزیده در تیاتر دانشجویی را بفشارد و با تشکیل جلساتی آنها را متقاعد کند که ضابطه‌مندی هرگز گامی رو به عقب نیست و کسانی که چنین رویه‌ای را ایجاد کرده‌اند نیز جلادان فرهنگی نیستند!

 

کسی چه می‌داند. شاید یک جعل تاریخی رخ داده باشد. اینکه بگوییم هر اثری که در جشنواره‌ تیاتر دانشجویی برگزیده شد حتی بعد از گذشت ماه ها و با تغییراتی دلخواه باید به طور حتم در تالار مولوی روی صحنه برود. آیا این خواسته منطقی است؟ قضاوت با خواننده.

 

  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش