جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۰۲ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۶۲۸۰
تئاتر شهر

دچار بیماری موبایلی شده‌ایم

رضا بهبودی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

اخیرا ویدئویی از رضا بهبودی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که بازتاب بسیار و متعددی از سوی کاربران و مردم هم به همراه داشته است. در طی نمایش «دوشسِ مَلفی» به کارگردانی محمد رضایی راد، رضا بهبودی به تماشاگری که در طی اجرای تئاتر با موبایل روشن حواس بازیگران را پرت کرده بود، اعتراض کرد و به تماشاگر مذکور معترضانه گفت که شما مدیون بقیه افرادی هستید که در این سالن حضور داشتند. او اعلام کرد که در طی اجرا به دلیل نور موبایل آن خانم، حواس خود و باران کوثری دیگر بازیگر تئاتر پرت شده است.

 

این معضل فرهنگی در سالن‌های تئاتر، سینما و کنسرت‌ها و جای جای جامعه مسئله ساز است و در پی اعتراض این بازیگر سینما و تئاتر، کمپینی از سوی اهالی تئاتر و علاقه مندان آن طراحی شده است که از تماشاگران می‌خواهد با گوشی خاموش به دیدن تئاتر برویم. درباره این کمپین و اتفاقی که منجر به اعتراض رضا بهبودی شد و همچنین بازتاب ویدئویی که منتشر شد، با این بازیگر گفتگو کرده‌ایم که در ادامه آمده است.

 

 

اخیرا کمپینی در بین اهالی تئاتر راه افتاده است که از تماشاگران درخواست می‌شود که با موبایل خاموش در تئاتر حاضر شوند. این کمپین بی ارتباط با اعتراض شما که اخیرا ویدئوی آن هم بازتاب بالایی داشت، نیست. به نظرتان این نوع کمپین‌ها می‌توانند راهگشای این معضل فرهنگی باشند؟

آنهایی که تئاتر را نمی‌شناسند، می‌گویند لازم است که خاموش کردن موبایل در تئاتر فرهنگ‌سازی شود و اظهار می‌کنند که خیلی از تماشاگران این قاعده را نمی‌دانند. این در حالی است که این قاعده در بیست سال گذشته همواره در جلسه‌های اجرای تئاتر از سوی مسئولین سالن یا دستیاران نمایش گوشزد و اعلام شده است، چطور می‌شود که این آداب تئاتر را کسی نداند؟

 

اگر هم موبایل را در طی اجرای نمایش خاموش نمی‌کنند، بی صدا کنند و مهم‌تر از همه آن را چک نکنند زیرا موجب حواس پرتی دیگر تماشاگران و بازیگران روی صحنه می‌شود. یا کسی برای اولین بار به دیدن تئاتر می‌آید و آداب تماشا کردن تئاتر را نمی‌داند و این تذکر را می‌شنود ولی بها نمی‌دهد که نشان از یک بی توجهی و بی فرهنگی دارد. اما جای تاسف دارد که بسیاری از تماشاگران سال‌ها به دیدن تئاتر می‌آیند و همچنان آداب تئاتر را نیاموخته‌اند و رعایت نمی‌کنند. در این روزها در کنار فحاشی‌های زیادی که در شبکه‌های اجتماعی به من شده است، افراد زیادی هم کامنت گذاشته‌اند که پیش از این من موبایلم را خاموش می‌کردم اما بعد که دیدم دیگران رعایت نمی‌کنند و روشن می‌کنند، من هم موبایلم را روشن می‌کردم ولی حالا با اعتراض شما متوجه شده‌ام که این کار درستی نیست. این معضل فراگیر شده است و امیدوارم این کمپین بتواند در فرهنگ‌سازی تماشای تئاتر اثرگذار باشد.

 

این کمپین یک تاثیر دیگر هم دارد و آن اتمام حجتی است که مطرح می‌شود. ما سال‌ها در طی اجرای تئاتر التماس و خواهش کرده ایم، کنایه و طعنه هم زده‌ایم مثلا آتیلا پسیانی مشهور است که پیش از اجرای نمایش با موبایلی به صحنه می‌آید و با نشان دادن دکمه‌ای روی آن به صورت آموزشی از تماشاگران می‌خواهد که موبایل هایشان را خاموش کنند. بسیاری هم این برخورد را توهین آمیز دانستند ولی یادآور می‌شوم که جان به لب پسیانی‌ها و کیانیان‌ها و دیگران آمده است که این طور اعلام کرده اند. هیچ کس ابتدا به ساکن خشم و اعتراض نمی‌کند، یا قرار نیست به کسی کنایه بزند و عاقلانه هم نیست که به محض برخورد با امر غلطی شدیدترین نوع حمله را بروز بدهیم.

 

 به شخصه شما را به عنوان چهره‌ای متین و آرام می‌شناسم و بعد از دیدن ویدئوی اعتراض تان به این فکر می‌کردم که در آن شب چه اتفاقی افتاده که واکنش شما شدید بوده است؟

 اگر چک کردن موبایل یک یا دو بار در طی اجرا باشد، امری عادی اما غلط است که ما به عنوان بازیگر با آن کنار می‌آییم اما در آن شب اجرا، آن تماشاگر خانم در تئاتری که ۷۰ دقیقه است، ۵۰ دقیقه کامل موبایل شان روشن بود. آن هم از آن نوع بزرگ و پرنورش که شعاع بزرگی از اطراف ایشان را روشن کرده بود. ایشان در ردیف دوم بودند و حتی نور صفحه را هم کم نکردند، هر چند این روش هم غلط است.

 

روی اعتراض من فقط آن خانم نبود، اعتراض من در پی انباشت سال‌ها تحمل این وضعیت و گوشزد کردن بود که به نتیجه نرسیده بود. اگر دیگر تماشاگران به استفاده نکردن از موبایل در سالن تئاتر بی‌توجه هستند و چند باری گوشی شان را چک می‌کنند یا متاسفانه پاسخ پیام هایی را هم می‌دهند، ایشان ۵۰ دقیقه در حال استفاده از موبایل شان بودند. بعد از اعتراض بنده فکر می‌کنم دیگر کسی نمی‌تواند بگوید ما در جریان این آداب نبودیم. این کمپین فراگیر شده است ولی برخی از دوستان ما در خارج از ایران متعجب شده‌اند که تماشاگران ما به این‌ترتیب در سالن تئاتر حاضر می‌شوند.

 

این وضعیت مطلوب نیست و آبروی فرهنگی ماست که به باد می‌رود. اعتراض هم نکنیم که معضل برجسته نمی‌شود زیرا این نوع برخوردها از سوی تماشاگران امروزه بیشتر شده است. حجت تمام شده است و من نوعی توهین هم کردم و اگر مراحل قضایی هم دارد  پای آن ایستاده‌ام اما امیدوارم که این نوع برخورد‌ها و بی توجهی‌ها به اتمام برسد.

این سوال بزرگ به وجود می‌آید که پس چرا به دیدن تئاتر می‌آیید در حالی که تحمل یک ساعت سکوت را ندارید؟

 راه‌اندازی کمپین‌های فرهنگی در طی سال‌های اخیر نشان داده است که دامنه نفوذ قابل توجهی دارند و می‌توانند تاثیر گذار باشند. به غیر از این کمپین‌ها چه راهکارهای دیگری را پیشنهاد می‌کنید تا این معضل فرهنگی رفع شود؟

به نظرم گروه‌های اجرایی باید بیشتر سخت بگیرند و فکر نکنند که اگر مثل من یا پسیانی عمل کنند، تماشاگر از تئاتر دور خواهد شد چون تماشاگری که طالب تئاتر هستند، موافق رعایت این موارد مهم هستند.

 

اگر کسانی از این نوع برخوردها ناراحت می‌شوند، به دیدن تئاتر نیایند و دنبال تفریحات دیگری باشند. چه لزومی دارد که به تماشاگران باج بدهیم و قاطعانه از آنها درخواست نشود که آداب تئاتر را رعایت کنند؟

تئاتر بیزینس نیست و نباید نگران باشیم که با این نوع برخوردها تماشاگر تئاتر کم می‌شود. در سالن‌ها توصیه‌های گرافیکی باید جدی‌تر گرفته شود و حتی شاید لازم باشد در بروشورها از هشتگ (# با هم با گوشی خاموش تئاتر ببینیم)، درج شود. ملتی هستیم که اهل مطالعه نیستیم و شاید اگر بصری ببینیم متوجه رعایت این آداب بشویم.

 

بیش از این به نظرم لازم است که این معضل فرهنگی از نظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار بگیرد که چرا ما در همه مراحل زندگی مان گرفتار استفاده از موبایل هستیم؟

چه بر سر جامعه ایرانی آمده است که در بافت خانه ها، مدارس و حتی مساجد که مردم برای شرکت در مراسم عزیزی رفته اند، مشغول استفاده از موبایل هستند؟ این چه معضلی است که شما به کنسرت، سینما یا بهشت زهرا و هر جا می‌روید،

 

همه سرشان روی موبایل‌ها  است و گفتگو بین دوست و خانواده‌ها کم شده است؟ این یک بیماری اجتماعی است، این اعتراض من فقط به معضلی که گریبانگیر تئاتر شده، نیست. امیدوارم این معضل فرهنگی رفع شود. من در این مدت تحت فشار عصبی بوده‌ام و فکر نکنید که اعتراض کردن برای من خوشایند بوده است. نفع شخصی من از این اعتراض چه می‌تواند باشد. اصلا من نمی‌دانستم در آن لحظه کسی در حال فیلم گرفتن است.

 

من اعتراض کردم چون فکر می‌کردم که آن تماشاگر بی توجه مدیون باقی کسانی بود که وقت و سرمایه شان را برای دیدن تئاتر هزینه کرده بودند اما با نقصانی در اجرا روبه‌رو بودند. این در حالی است که برخی از تماشاگران ما از راه‌های دور می‌آیند و این نوع برخوردهای غیر مسئولانه آنها را هم دلزده می‌کند.

 

سوال من این است که اعتراض من بی اخلاقی است اما رعایت نکردن حقوق دیگران بی اخلاقی نیست؟بسیاری معتقدند که شاید بهتر بود که شما به این تماشاگر تذکر می‌دادید. قبول دارید که اعتراض کردن در اغلب موارد دافعه دارد تا آموزش؟

می پذیرم اما ما در طی این سال‌ها بارها خواهش می‌کنیم که گوشی‌ها خاموش باشد. حتی شب گذشته هم چند نفری دوباره همین برخورد را با وجود توضیح مسئولین سالن داشتند. حالا یا کسانی برای لجبازی با ما این کار را می‌کنند یا اینکه این بیماری فرهنگی بی رویه شده است. مصیبت سال‌های اخیر تئاتر این شده که با جابه‌جایی ارزش‌ها روبه‌رو هستیم. از مشکلات تئاتر تجاری شده و اتکا به جذب تماشاگر با استفاده از بازیگران چهره گرفته تا استفاده از موبایل روشن و امثال آن.

 

در جای جای جامعه با قلب معنا روبه‌رو هستیم و فریادی که من می‌زنم که ۵ نفر برای دیدن تئاتر بیایند هم اشاره به همین معضلات است و برخی با ادبیات توهین‌آمیز گفته‌اند که اگر ۵ نفر به دیدن تئاتر بیایند، تو چطوری نان خواهی خورد؟ مسئله من فقط نان نیست، تئاتر زندگی، هویت و عمر من شده است. ۵ نفرتماشاگری که با شناخت و دل‌شان آمده باشند، بهتر از انبوهی تماشاگر بی‌توجه است. بعضی‌ها هم می‌گویند شاید کار ضعیف بوده است. اگر کار ضعیف بوده تماشاگران می‌تواند معترض شوند و یا نقد بنویسند.

 

من هم قبول می‌کنم که مرجوعی اجرا کنم و در صورت اعتراض هزینه‌ها را عودت دهم. این در حالی است که نظرات هم سلیقه‌ای است و کسی که اثری را نپسندد، دلیل نمی‌شود حق دیگران را ضایع کند. مگر ادراکات و سلایق یکی است؟ بهتر آن است که سالن را‌ترک کنند، این نوع برخورد را ما درک می‌کنیم و باعث می‌شود که ما روی این واکنش‌های منفی فکر کنیم.

 

 متاسفانه این نوع بی توجهی‌ها در زندگی اجتماعی عادی شده است اما شاید لازم باشد در تئاتر عدم استفاده از موبایل سخت گیرانه‌تر باشد. درباره لزوم عدم استفاده از موبایل در اجرای تئاتر توضیح بدهید؟

وجه اصلی اعمال قوانین سخت گیرانه در اجرای تئاتر به این دلیل است که اجرا زنده و با حضور تماشاگر در صحنه اتفاق می‌افتد. لحظاتی در تئاتر خلق می‌شود، در نحوه بیان و تفهیم آن که نیاز به تمرکز و ایجاد ارتباط ویژه دارد.

 

لحظاتی در تئاتر هست که بسیار حساس و دراماتیک است که در صورت عدم رعایت موارد این چنینی شکل نمی‌گیرد و در نتیجه نقصانی در انتقال احساس به وجود می‌آید. این حرف که برخی می‌گویند اگر بازیگری نباید تمرکز با این نوع برخوردها به هم بریزد؟ این گفته درست نیست. تئاتر به رعایت سکوت و همراهی نیازمند است.

 

 

 

 

bahardaily.ir
  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش