شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۲۱ - ۱۶ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۳۸۲۲
تئاتر شهر

گفت و گو با ژاک ترودو، دبیرکل سابق یونیمای جهانی، پژوهشگر کانادایی و عضو کمیسیون میراث جهانی یونیما

برای کشف آیین‌های ایران در تئاتر عروسکی آمده‌ام

ژاک ترودو,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

«ژاک ترودو»، متولد سال ١٩٤٨ در کانادا و تحصیل‌کرده رشته تئاتر است. او دوران حرفه‌ای خود را به‌عنوان رقصنده و بازیگر در «لو آرابسک سای» آغاز کرد و در سال ١٩٧٢ به تئاتر « سانزفی» پیوست. در تئاتر سانزفی تورهای بین‌المللی متعددی برگزار و جوایز زیادی نیز کسب کرد.

 

از میان این جوایز می‌توان به جایزه «ماسک» از طرف « آکادمی تئاتر کبک» برای نمایش «عادت بیلبو» و جایزه بزرگ هنری شهر مونترال برای نمایش «ارباب حلقه‌ها» اشاره کرد. اولین علاقه و گرایش او به نمایش عروسکی بعد از دیدن ویدئوهایی از فرم‌های سنتی «بونراکو» نمایش سنتی و آیینی ژاپن آغاز شد.

 

او از سال ١٩٩٠ تاکنون به‌عنوان مشاور هنری چندین جشنواره تئاتر عروسکی فعالیت داشته؛ از سال ٢٠٠٢ تا ٢٠٠٤ رئیس اتحادیه بازی‌دهندگی عروسک در کبک بود و تا سال ٢٠١٦ به‌عنوان دبیرکل اتحادیه یونیما فعالیت مستمر داشت.

 

درحال‌حاضر به‌عنوان پژوهشگر کانادایی و عضو کمیسیون میراث جهانی یونیما و رئیس سابق این مجمع، به‌دعوت یونیمای ایران از دایره‌المعارف نمایش عروسکی سراسر دنیا در سمینار پژوهشی جشنواره آیینی سنتی رونمایی کرد که در این دایره‌المعارف به عروسک «مبارک» ایرانی هم پرداخته شده است و بخش‌هایی از این کتاب به تشریح و توضیح تاریخچه حضور این عروسک (نماد ایرانی) در نمایش‌های سنتی ایرانی به قلم بهروز غریب‌پور اختصاص یافته است، به همین بهانه با او درباره تئاتر عروسکی ایران به گفت‌وگو نشستیم.

 

  علت سفرتان به ايران چيست؟

این‌بار چهارمی است که من در ایران هستم. قبل از این برای داوری دوازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی دانشجویی به دبیری خود شما به ایران آمده بودم و الان برای کمک به کمیسیون میراث یونیما آمده‌ام.من قبلا اولین دبیر این کمیته بودم و برای هشت سال دبیرکل یونیمای جهانی؛ درحال‌حاضر حکم ریاست من تمام شده و آقای اردلان رئیس این کمیته هستند.

 

درواقع هدف این کمیته کمک به هنر سنتی عروسکی در ایران و جهان دفاع از آن است؛ آن هم به علت اینکه انقلاب اینترنت و تکنولوژی بسیاری از نمایشگران عروسکی را با خطر ناپدیدشدن مواجه کرده است. کشش جوانان به آیین و سنت کم شده است و این هنر کهن در حال از بین رفتن است و من برای حمایت اینجا هستم.

 

به طور مثال خانواده‌هایی هستند که به فرزندانشان می‌گویند نه این کار برای تو خوب نیست. حقوقی در این حرفه نیست؛ و از فرزندانشان می‌خواهند به سراغ هنر «تئاتر عروسکی» نروند. بار اول که به ایران آمدم در سمیناری شرکت کردم که در آن درباره دایره‌المعارف یونیما سؤال شد. در آن سمینار خبر انتشار این دایره‌المعارف را اعلام کردم، حالا در این سمینار این کتاب را که در سپتامبر سال ٢٠٠٩ توانسته بودیم اولین نسخه از آن را انتشار دهیم رونمایی کردم و درباره نسخه جدید و تغییراتی که از سوی کمیسیون پژوهش یونیمای جهانی در دست اقدام است توضیحاتی دادم و یونیما همچنان در حال به‌روزرسانی این دایره‌المعارف است.

 

برای ما مسئله خیلی مهمی است که هنر عروسکی را توسعه بدهیم که در ابتدا این هدف اصلی ماست؛ ایده ایجادکردن بانک اطلاعاتی از هنرمندان. به دلیل اینکه ما الان صد مرکز در دنیا داریم؛ برای همه مراکز سئوالاتی می‌فرستیم؛ آیا شما نمایشگران سنتی نمایش عروسکی دارید؟ چه کسانی از آنها استاد هستند و چه کسانی جوان؟ و ما به آنها مدرک شناسایی رسمی می‌دهیم.

 

به طور مثال دیروز دختر جوانی از شیراز آمده بود و ویدئو ی کوتاهی به من نشان داد که درحال‌حاضر در شیراز نمایش مبارک به شیوه دستکشی اجرا می‌شود.

 

  نظرتان درباره تئاتر عروسکی ایران چیست؟

وقتی برای اولین بار برای جشنواره مبارک آمدم، واقعا عاشق قلب‌های نمایشگران عروسکی در ایران شدم و هنرمندان خیلی بی‌نظیری کشف کردم. همچنین این حقیقت که بیشتر نمایشگران و هنرمندان زنان بودند و حقیقت دیگری که سه دانشگاهی بودند که نمایش عروسکی آموزش می‌دادند که واقعا برای من کشف بود به این خاطر که واقعا هیچ چیزی از قبل درباره تئاتر ایران نمی‌دانستم.

 

بعدها من گروه‌های مختلفی از ایران را به جشنواره شارلویل میزیر (فرانسه) و بارسلونا بردم و خودم سال‌ها دبیر جشنواره‌اش بودم.

 

  در نمایش‌های عروسکی ایرانی که دیده‌اید آیا شاهد ویژگی‌ها یا المان‌های خاصی بودید که نمایانگر ایرانی‌بودن آنها باشد؟

بیشتر اجراهای ایرانی‌ای که من دیدم، تلفیقی از سنت و سبک‌های جدید در هنر نمایش عروسکی بودند. یکی دیگر استقبال بی‌نظیر تماشاگران از اجراها بود؛ به‌ویژه در کارهای خیابانی با فضاهای سنتی، همچنین کارهای صحنه‌ای خوبی را از ایرانی‌ها دیدم که برگرفته از اسطوره‌ها و افسانه‌های ایرانی بودند.

 

مانند یکی از کارهای خانم صبری که برگرفته از آرش کمانگیر بود یا اجراهایی این چند روز جشنواره دیده‌ام که همگی برگرفته از فرهنگ و متون ایرانی است؛ مانند اپرای عروسکی خیام که کاملا ایرانی بود و درباره خیام شاعر ایرانی است، همچنین تمام عناصر اپرای عروسکی خیام که شامل موسیقی و اشعار بود، تماما متأثر از فرهنگ و هنر ایرانی است.

 

  در این چند روزی که در ایران حضور داشتید، چه چیزی بیشتر شما را هیجان‌زده کرد؟

چیزی که اول از همه من را غافلگیر و خوشحال کرد، جایزه جلال ستاری بود. من اصلا انتظارش را نداشتم. اینجا احساس غریبی نمی‌کنم، اینجا دوستان زیادی دارم. اینجا احساس «خانه»ی خودم را دارم. مثلا بهروز غریب‌پور دوست خیلی قدیمی من از سال ٢٠٠٦ است؛ بعدها او را در اندونزی و کشورهای دیگر ملاقات کردم. همیشه من را به خانه‌اش دعوت می‌کرد. بهروز برای من یک نابغه خالص (مطلق) است، او خدمت‌های زیادی به تئاتر عروسکی ایران و جهان کرده و آثارش هر روز رو به پیشرفت است.

 

  اپرای «خیام» آقای غریب‌پور را دیده‌اید، ایشان نماد تئاتر عروسکی ایران است، نظرتان درباره گروه آران و اپرای عروسکی خیام که هشتمین اثر این گروه است، چیست؟

بهروز غریب‌پور نابغه است، اپراهایش از استاندارد و کیفیت بالایی برخوردارند. با اینکه من موسیقی و زبان اپرای او را نمی‌فهمم (به علت زبان فارسی) اما کاملا درکش می‌کنم. بازی‌دهندگی عروسک‌ها فوق‌العاده بود و با دقت به‌ویژه (خیام) یا مثلا آهنگر که تق‌تق با موسیقی ضربه می‌زد و سربازهای جنگی که در اپراهای قبلی هم دیدم هیچ‌وقت حرکتشان را فراموش نمی‌کنم، به‌دلیل اینکه او یک هنرمند عالی است.

 

لذتی وصف‌ناشدنی است بعد از مدت‌ها بیایی و دوستانت را مانند بهروز غریب‌پور، خانم برومند و... ببینی، اینجا دوستان زیادی دارم. خیلی از آنها به کانادا آمده‌اند. همیشه کنجکاوم که در ایران چه خبر است. بازیگران خوب، متن‌های خوب، کارگردانان خلاق و... من آرزو داشتم که کاش فارسی بلد بودم، آن‌موقع می‌توانستم از آنها بیشتر قدردانی کنم. من واقعا همیشه در حال کشف و شهود ایران هستم.

 

  مقایسه یا برداشت شما از تئاتر عروسکی ایران در مقایسه با سایر کشورها چیست؟

من فکر می‌کنم بیشتر اجراها در تئاتر عروسکی ایران کیفیت خوبی دارند، با رؤسای سه دانشگاهی که در ایران مختص تئاتر عروسکی هستند در دیدارهایی که داشته‌ام، فهمیدم که دانشجویان تقریبا همه‌چیز را آموزش می‌بینند، اینکه نورپردازی یاد می‌گیرند، طراحی صحنه یاد می‌گیرند و درام... .

 

گاهی شاید آثار تکنیک‌های جدیدی نداشته نباشد، اما بسیاری از متن‌ها واقعا خیلی خوب هستند؛ متن‌هایی از افسانه‌ها، اسطوره و تاریخ ایران انتخاب می‌شوند و به‌طور ویژه برای نمایش‌های آیینی سنتی هستند؛ در واقع این ‌گونه از نمایش جدید است. من اهل کانادا هستم. کانادا در ١٥٠٤ کشف شده و ما کشور جدیدی هستیم، ما در واقع چیزی نداریم، متون کهن شما برای ما ناب و بی‌نظیر هستند.

 

در ایران شما می‌توانید آثار زیادی با توجه به این متون خلق کنید. به نظر من این برای آینده خیلی مهم است، به‌‌دلیل اینکه این سؤالی از هویت، سنت و آیین است و موضوعات مهمی که ما امروزه در حال ازدست‌دادنش هستیم. امروزه در جهان همه درباره یک کار یا یک موضوع فعالیت می‌کنند. همه می‌خواهند شبیه هم باشند، برای همین در این مسئله باید به عقب برگردیم و ببینیم چه چیزی در فرهنگ و آیینمان داریم، من اینجا در ایران برای کشف آیین‌ها حضور دارم.

 

چشم‌اندازتان درباره تئاتر عروسکی دنیا و ایران در راستای اهداف یونیمای جهانی چیست؟

من فکر می‌کنم تئاتر عروسکی ایران در حال ارتقا و پیشرفت است. یونیمای ایران متوقف شده بود.سوء‌تفاهم‌هایی بین دبیر کل یونمای جهانی و ایران بود که برطرف شد. و درحال حاضر اعضای زیادی عضو یونیما شده‌اند، چیزی که درحال‌حاضر می‌بینم، این است که ایران یکی از فعال‌ترین مراکز تئاتر عروسکی در جهان است.

 

اینکه دیگر شهرهای ایران هم فعالیت دارند، خیلی عالی است، اینکه نه فقط از پایتخت بلکه از شهرهای دیگر برای جشنواره آیینی سنتی آمده‌اند خیلی خوب است. آینده شگفت‌انگیزی برای ایران می‌بینم به‌ویژه با کمیته میراث جهانی که آقای اردلان هم‌اکنون دبیرش هستند، برای ترویج نمایش آیینی، سنتی و عروسکی تلاش خواهیم کرد.

 

 می‌خواستم نظرتان را درباره آن خاطره از جشنواره و داوری‌هایش بدانیم.

من این جشنواره را خیلی دوست دارم. از تم‌های آثار آن جشنواره خیلی غافلگیر شدم، یادم می‌آید پیرمرد و دریا از همینگوی یا ونگوگ، کارتون‌هایی از انگلستان و... از آزادی بیان دانشجوها و درجه خلاقیتشان و اشتیاق بیش از حدشان.

 

من خودم به این جشنواره خیلی علاقه‌مند شدم و همچنین به آقای اسماعیل شفیعی و شما که من را به این جشنواره دعوت کردید. محسن ایمانخانی و زهرا صبری، داوران آن جشنواره از دوستان خیلی عالی من هستند. درباره داوری و اهدای جوایز آثار، ما خیلی با هم بحث کردیم. خوب یادم می‌آید که بین دانشگاه تهران و جشنواره دعوا بود؛ خیلی بد بود اما بعضی وقت‌ها این دعواها در جشنواره‌ها پیش می‌‌آید، به‌هر‌حال خیلی تلاش کردم مشکل را حل کنم.

 

نگاه‌تان درباره تئاتر عروسکی ایران چیست؟

من انرژی‌های تازه‌ای در ایران می‌بینم، دانشگاه‌هایی که نمایشگر عروسکی پرورش می‌دهند و نسل جدید هنرمندان را تربیت می‌کنند. فکر می‌کنم تنها دانشگاه‌ها و یونیمای ایران باید شرایط اقتصادی فراهم کنند و این بستر را مهیا کنند که هنرمندان بتوانند کار کنند، آنها را حمایت و تمام نیازهایشان را برطرف کنند. پول مسئله مهمی است و هنرمندان برای حقشان باید بجنگند.

 

اگر می‌خواهید گروه‌های ایرانی در دنیا اجرا داشته باشند باید در مرحله اول در کشور خودشان بهترین شرایط را داشته باشند. نابغه‌ها در ایران فوق‌العاده هستند. هنر عروسکی در ایران منحصربه‌فرد و بی‌همتاست، به‌دلیل وجود زنان در این حرفه و شاید به‌خاطر دوره‌هایی که در دانشگاه می‌بینند، خیلی از کشورها هنوز دانشگاهی ندارند که در آن تئاتر عروسکی آموزش داده شود.

 

در کانادا تازه پنج سال است که مؤسسه‌ای برای هنر عروسکی مدرن تأسیس شده است. فرهنگ ایرانی کهن‌ترین فرهنگ است. این خیلی زیباست که زنان برای مراسم آیینی عروسک می‌سازند. خلاقیت اینجاست.

 

شاید به علت مسائل سیاسی هنر عروسکی در ایران تا این حد نیرومند است. هنرمندان عروسکی می‌توانند همیشه به همه‌جا آزادانه بیشتر از بازیگران یا رقصنده‌ها سفر کنند. هنر عروسکی همیشه مخاطبان جدید را جذب می‌کند. خیلی وقت‌ها تماشاگران به تئاتر‌های روشنفکری نمی‌روند، اما  هنگامی یک اسطوره را با عروسک تلفیق می‌کنید همه می‌آیند به خاطر اینکه عروسک‌ها در صحنه می‌میرند و زنده می‌شوند؛ یک جادوی کامل و تمام.

 

انسان درحالی‌که با عروسک فاصله ‌دارد، با آن احساس هویت و همذات‌پنداری می‌کند. در کانادا تحقیقی کرده‌اند و متوجه شده‌اند بهترین آثار هنری در آنجا از نمایشگران عروسکی است. برای اینکه ما همیشه آگاهیم. هنر عروسکی همیشه دنبال اتفاقات جدید است. من فکر می‌کنم شما در ایران بهترین نیرو را دارید. اگر شما برای خلق یک اثر نیازهایی دارید، برایش بجنگید تا به دستش آورید؛ من آینده بسیار روشنی برای هنرمندان تئاتر عروسکی ایرانی می‌بینم.

 

زینب لک، هانیه کردکاظمی

 

 

sharghdaily.ir
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش