پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۴۲ - ۲۸ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۷۸۴۲
تئاتر شهر

گفت‌وگو با حسین پارسایی، کارگردان نمایش «الیور توئیست»

حضور چهره‌ها در تئاتر حباب است

اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
صد بازیگر، ۴۰ نوازنده و ۲۰ خواننده کر، ۹۰ چهره‌پرداز، ۶۵۰قطعه لباس و شش صحنه نمایشی؛ اینها بخشی از عوامل نمایش موزیکال «الیور توئیست» است.

به گزارش جام جم،نمایشی که مدتی است در تالار وحدت به کارگردانی حسین پارسایی و با بازی بازیگرانی چون نوید محمدزاده، مهناز افشار، آتیلا پسیانی، هوتن شکیبا و... روی صحنه است و بیلبوردها و تبلیغاتش شهر را به تصرف خود درآورده است. البته همین هم محل سوال است؛ در شرایطی که خیلی از تئاترها حتی توان پرداخت هزینه بازیگران خود را ندارند و سالنی به آنها داده نمی‌شود، چطور نمایش پارسایی در تالار وحدت و با این همه تبلیغات محیطی روی صحنه است؟ کارگردان الیور توئیست می‌گوید هزینه‌ها را اسپانسر نمایش پرداخت می‌کند.

 

با این حال این نمایش از همان روزها که خبرهای آماده‌سازی‌اش منتشر می‌شد پرسروصدا و گاه با حاشیه‌هایی همراه بود؛ از حضور حامد بهداد که منتفی شد تا اسپانسرینگ چشمگیر و تبلیغات گسترده. گذشته از همه اینها، نام حسین پارسایی بر تارک هر اثر نمایشی همواره چالش‌برانگیز بوده است؛ کارگردانی که بیشتر فعالیت‌هایش، چه ده سال پیش که با مجید انتظامی برای دفاع مقدس نمایش موزیکالی را با نام «این فصل را با من بخوان» روی صحنه برد و چه پیش و پس از آن با نمایش‌های عاشورایی‌اش چون «خواهران به وقت خیزران» و نیز دیگر فعالیت‌های اجرایی‌اش همیشه حاشیه‌آفرین بوده است. حتی عملکردش در مقام اجرایی در اداره کل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه و حتی مسئولیتش در تماشاخانه ایرانشهر که زیر مجموعه شهرداری است. حتی برخی از رسانه‌ها نیز به انتقاد از عملکرد او پرداخته‌اند. در چنین شرایطی درباره نمایش الیور توئیست با او گفت‌وگویی انجام دادیم که در زیر می‌خوانید.

 

الیور توئیست را شاید به قول اهالی سینما بتوان بیگ‌پروداکشن نامید. فکر می‌کنید فضای تئاتر ما از منظر ورود تهیه‌کننده‌ها، ذائقه تماشاگران و توان بازیگران چقدر آماده اجرای چنین پروژه‌هایی است؟

همه ما در آغاز راهیم. تئاتر امروز، همچنان در دوره گذار است و تا زمان رسیدن به ثبات لازم، همه چیز در گرو تلاش‏های فردی است. به نظر من، فضای کنونی تئاتر به دلایل مختلف دچار تنگنا و تنگ‏نظری است؛ چند سالن و گهگاهی کمک‏هزینه‏های ناچیز و انبوهی از تقاضاها برای بروز و ظهور آدم‏ها بر صحنه تئاتر. بنابراین باید پذیرفت که ساز و کار تولید در تئاتر بسیار متفاوت شده است. حالا دیگر تئاتر صرفا متکی بر یارانه‏های دولتی نیست. حتی طبیعت آثار نیز عوض شده است. از تهیه‏کننده گرفته تا عوامل تولید و هنرمندان و دست‏اندرکاران و تماشاگرانی که گاه سلیقه و ذائقه خودشان را تحمیل می‏کنند. پس به‌صورت طبیعی پروژه‌های بزرگ بیشتر دچار این مشکلاتند. جوان‌ترها در صف، بزرگ‌ترها در سایه و همچنان کنایه بر کنایه. صادقانه عرض می‌کنم که فضای تئاتر ما برای تولید آثار بزرگ، باید آمادگی بیشتری داشته باشد. باید خویشتندار باشد و اجازه بدهد تجربه‌های بزرگ شکل بگیرد و آزمون و خطا به وجود آید تا بتوان آینده‌ای روشن برای آثار بزرگ پیش رو دید.

 

نمایش شما تبلیغات محیطی گسترده‌ای را تجربه کرده است؛ تصویری که چندان در شهر به تماشای آن عادت نداشته‌ایم. تهیه‌کننده‌ها امروز به تئاتر به عنوان هنری پولساز که بازگشت سرمایه را تضمین کند، نگاه می‌کنند.

در حال حاضر تهیه‌کننده به معنای واقعی کلمه در مقایسه با سینما در تئاتر وجود ندارد چرا که تئاترها سرمایه‌گذار ندارند. بنابراین تهیه‌کننده، ترکیب مشترکی است از سرمایه‌گذاری محدود در تئاتر و تهیه و تولید که همه این مسئولیت بر دوش یک نفر است و بیشتر هم چشم امید به فروش زودهنگام بلیت نمایش در مرحله پیش‌فروش دارند تا هزینه‌های تولید از محل فروش بلیت بازگردد و مدیریت شود. کارگردانان هم گریزان از نمایش‌های پرپرسوناژ و هزینه‌های تولیدند؛ صحنه‌ها و دکورها کوچک و کوچک‌تر می‌شود و بازیگرها به حداقل می‌رسند تا تئاتر زنده بماند. این‌جاست که یارانه‌های نمایشی نقش موثری ایفا می‌کند، اما همان‌طور که گفتم تنگناهای مالی و تنگ‌نظری‌های موجود و سوءتفاهم‌های بی‌شمار اهالی تئاتر، کار را دوچندان پیچیده و سخت می‌کند. البته تماشاگر هم عادت کرده مطالبه‌ای نداشته باشد بابت آنچه هزینه می‌کند؛ پول، وقت و ذوق تماشای بی‌دریغش. پس آنچه موجب نگرانی خواهد شد، بازگشت سرمایه‌ای است که سرمایه‌گذار ندارد و تهیه‌کننده از محل فروش بلیت‌ها حاصل خواهد کرد.

 

اگر بخواهید دشواری دست‌زدن به پروژه‌های عظیم را در تئاتر فهرست کنید، به کدام موارد اشاره می‌کنید؟

امنیت حرفه‌ای و تضمین سرمایه در تولید آثار بزرگ، بیشترین اهمیت را دارد و البته فاکتورهای دیگری همچون نمایشنامه، کیفیت اثر، تبلیغات زودهنگام و تاثیرگذار، انتخاب مناسب بازیگر و موارد عدیده‌ای که در تولید همه آثار مشترک است. امنیت حرفه‌ای به معنای این‌که شما در چارچوب مقررات و ضوابط فرهنگی و بی‌هیچ دغدغه و نگرانی به تولید اثر دست بزنید و با چشم‌اندازی که برای یک پروژه بزرگ قائل هستید، برنامه‌ریزی بکنید. امنیت حرفه‌ای یعنی در اختیارداشتن زمان و فضای کافی برای تمرین و آماده‌سازی اثر حتی اگر ماه‌ها طول بکشد. یعنی همه توش و توان یک گروه بزرگ برای تولید یک اثر نمایشی قابل اعتنا در اختیار باشد و همه چیز دست در دست هم شرایطی را برای اجرایی بزرگ و فاخر فراهم کند، اما چنین نیست؛ امکانات ناچیز تئاتر پایتخت و صدالبته شهرستان‌ها هیچ کفاف این بلندپروازی را نمی‌دهد و بارها و بارها روح و روان کارگردانان را تحت‌الشعاع مشکلات پیش پا افتاده قرار می‌دهد. امنیت حرفه‌ای یعنی وقتی بازیگر انتخاب می‌کنی، مشکل ارتزاق نداشته باشد و همزمان با تمرین و تولید اثر در چند پروژه دیگر فعالیت نداشته باشد. همه اینها بازگشت سرمایه را تضمین می‌کند و صدالبته کیفیت اثر و میزان رضایت مخاطبان که بر شکوه هر اجرا می‌افزاید.

 

با این اوصاف، به نظر شما تئاتر خصوصی چقدر شانس موفقیت در اجرای چنین پروژه‌هایی را خواهد داشت؟

اگر انتخاب‌ها درست باشد، موفق خواهند بود. در پس هر موفقیتی تدبیر و تجربه هست؛ اگر به تجربه دیگران اعتنا کنیم، موفق خواهیم شد. بنابراین تولید آثار بزرگ نه‌تنها موجب ترغیب سرمایه‌گذاران این حوزه خواهد شد بلکه جمعیت کثیر مخاطبان را گسترش خواهد داد و شانس موفقیت اثر را بالاخواهد برد.

 

دلایل رونق چشمگیر تئاتر طی چند سال اخیر را در چه عواملی جست‌وجو می‌کنید؟

به نظر من، این موضوع صرفا به تئاتر مربوط نیست و به سینما هم مربوط است. صرف این سال‌ها هم نیست و از گذشته نیز عرضه و تقاضا موجب رونق و شکوفایی تئاتر بوده است. نسل نوپا و جسور تئاتر، دلیل دیگر برای جذب مخاطبانی است که در جست‌وجوی نیازهای فکری، معنوی و فرهنگی خودشان در عرصه فرهنگ و هنر هستند. تئاتر این روزها، صریح، جسور و خلاق است و تماشاگرانش را به وجد می‌آورد. البته شاید تعداد این آثار کم‌تر از توقع مخاطبان باشد، اما من هر بار به نسل جدید کارگردانان و بازیگران سرزمینم افتخار می‌کنم و اگر امروز شاهد گسترش موجی از مخاطبان در تالارهای نمایشی هستیم، بی‌تردید نتیجه اعتمادی است که هنرمندان در مخاطبان به وجود آورده‌اند.

 

به نظر شما، افزایش تماشاگرِ تئاتر در این یکی دو سال اخیر، به افزایش تماشاگران بالقوه‌ تئاتر منجر شده است؟ به عبارت دیگر، همه کسانی را که این روزها سالن‌ها را پر می‌کنند می‌توان مخاطب واقعی تئاتر دانست؟

خیر، قطعا خیر. اما همین تماشاگران با استمرار این موضوع، بتدریج جذب هنر نمایش می‌شوند. بی‌تردید تماشاگرانی که امروز به‌واسطه حضور چهره‌های سرشناس به تئاتر می‌آیند، در صورت استمرار به دیدن نمایش عادت خواهند کرد و در آینده‌ای نه‌چندان‌دور، مخاطب تئاتر خواهند بود.

 

به حضور چهره‌ها اشاره کردید؛ شما هم در نمایش خود از این چهره‌های سینمایی استفاده کرده اید. برخی که از حضور چهره‌های سرشناس دیگر حوزه‌ها در تئاتر استقبال می‌کنند، معتقدند رونقی که چهره‌ها به تئاتر داده‌اند، حبابی‌است که خواهد ترکید. تجربه شما چه می‌گوید؟ این پیش‌بینی به نظر شما بهره‌ای از حقیقت برده است؟

حبابی بیش نیست و تنها ذوق و خلاقیت است که بر صحنه می‌ماند. حالا چهره باشد یا نباشد این مردمند که مشوق آثار هنری یا بازیگرانی مستعد و درخشانهستند.

 

این موضوع کاملا با بحث امنیت حرفه‌ای که مطرح کردم ارتباط مستقیم دارد و در هر نمایشی نقش‌ها بازیگران را طلب می‌کنند و همیشه بهترین‌ها در طول تمرین دیده می‌شوند.

 

چالش مهناز افشار برای الیور

این شب‌ها مهناز افشار در نمایش «الیور توئیست» روی صحنه است. پارسایی از انتخاب او دفاع می‌کند و تلویحا می‌گوید که در انتخاب او به توانایی‌هایش نظر داشته و نه چهره‌بودنش در سینما. او در این باره به ما می‌گوید: «به دلایل مختلف مهناز افشار را انتخاب کردم؛ چرا که وجوه مشترکی بین تجربه و توانایی‌های او و نقش نانسی می‌دیدم. اولین‌بار هم نسخه سینمایی کارول رید را دیدم و بی‌اختیار مهناز افشار به ذهنم خطور کرد. و از همه مهم‌تر انگیزه او برای قرارگرفتن در متن چالشی بزرگ در نقش نانسی به من ایمان داد که او در این نقش موفق خواهد بود. مهناز افشار چند ماه درگیر تمرین بود و بیشترین زمان خود را صرف آماده‌سازی الیور توئیست کرد. اولویت مهناز افشار، در کنار دیگر فعالیت‌های سینمایی‌اش همیشه الیور توئیست بود. طوری که گاه عصرها تا شب سر تمرین نمایش بود و بعد تا صبح روز بعد ضبط سینمایی داشت.

 

 

 

 

 

  • 12
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش