پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۴۳ - ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۴۲۶۶
تئاتر شهر

علت رو به افول رفتن جشنواره تئاتر دانشگاهی چیست؟

جشنواره تئاتر دانشگاهی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

برگزاري جشنواره تئاتر دانشگاهي حالا به بيست و يكمين سال برگزاري گام گذاشته است. رويدادي كه بحق در كنار جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر از معتبرترين جشنواره‌هاي تئاتري ايران به حساب مي‌آيد و در تمام سال‌هاي برگزاري استعدادهاي متعددي را به جريان تئاتر ايران معرفي كرده است. اما روند سال‌هاي اخير نشان مي‌دهد اين جشنواره ديگر رونق سابق را ندارد و از جنبه‌هايي سير نزولي در پيش گرفته است. با توجه به صحبت‌هاي دبيران ادوار گوناگون جشنواره مي‌توان پي برد بخش عمده مساله از فقدان حمايت‌هاي مادي و معنوي سرچشمه مي‌گيرد.

 

چنانچه معاون بخش پژوهشي اين رويداد در نشست رسانه‌اي مي‌گويد: «به نظر من بايد يك‌بار ديگر به جشنواره نگاه كرد. با اين فرم كه جشنواره تئاتر دانشگاهي درحال برگزاري است، در بهترين شرايط نسخه دست دومي از جشنواره تئاتر فجر است. جشنواره درواقع تبديل به بولتن بزرگي شده كه همه زندگي‌شان را برايش مي‌گذارند.» او همچنين در ادامه مي‌افزايد: «اين جشنواره بايد وجوه ممتاز ديگري هم داشته باشد اما با اين شرايطي كه وزارت علوم در پيش گرفته امكان‌پذير نيست و جشنواره را به سوي نابودي مي‌كشاند. مشكلاتي از قبيل انتخاب دبير، اختصاص دير هنگام وجوه مالي و... سال‌هاست جشنواره تئاتر دانشگاهي را با مشكل مواجه كرده؛ وزارت علوم هم تنها سعي كرده سيستم دولتي را در آن پياده كند.»

 

مدتي قبل بخش مناطق جشنواره تئاتر دانشگاهي در شهر بندري بوشهر به كار خود پايان داد تا پس از سه سال يكي از بخش‌هاي مهم اين جشنواره بار ديگر احيا شود؛ بخشي كه وظيفه‌اش شناسايي و برجسته‌سازي بخش استاني تئاتر دانشگاهي بود. البته در گذشته اهميت اين بخش به سبب فقدان دانشكده‌اي در سراسر كشور و تمركز در تهران بود.

 

با اين حال حذف ناگهاني بخش مناطق همواره مورد انتقاد برخي از دانشجويان بود. حتي با در نظر گرفتن اين نكته كه در دوره‌اي دانشجويي از دانشگاه بندرعباس موفق به كسب جوايز بسياري شود باز هم نمايش‌هاي استاني هيچگاه توان رقابت با آثار دانشگاه‌هاي تهراني را پيدا نمي‌كنند. برهمين اساس جشنواره مناطق فرصت رقابتي منصفانه‌تر براي غيرتهراني‌ها فراهم مي‌كند. بخشي كه حضورش در جشنواره به دليل كاستي‌هاي مالي در هر دوره با اما و اگر مواجه مي‌شود.

 

اما پرسش اينجا است كه مانع برگزار نشدن بخش مناطق چه بود؟ چرا بخش غيرتهراني جشنواره بايد اين سال‌ها پشت در بسته شاهد رقابت باشد؟ پاسخ اين دو پرسش سرنخ موانع بر سر راه تئاتر دانشگاهي را آشكار مي‌كند. مانع نخست را بايد در ميان واژگاني جست‌وجو كرد كه اين جشنواره آن را يدك مي‌كشد: «دانشگاه». بدون‌شك يكي از مهم‌ترين موانع براي تحقق اهداف جشنواره تئاتر دانشگاهي، خود دانشگاه بوده و هست. نمي‌توان فراموش كرد دانشگاه در سال‌هايي از ارايه حداقل امكانات به جشنواره خودداري كرده است.

 

در دوره كنوني، دانشگاه آزاد اسلامي كه متهم رديف اول در تكثير و تكثر رشته‌هاي هنري است _ به سبب سودآور بودن آنها _ و فراتر از ظرفيت تئاتري كشور اقدام به جذب و آموزش دانشجوي تئاتر مي‌كند از همكاري كردن با جشنواره تئاتر دانشگاهي سر باز زده است. توجه داشته باشيد در مقابل رفتار دانشگاه آزاد محلي به نام حوزه هنري _ كه ماموريتي كاملا متفاوت دارد _ متولي راه‌اندازي و حمايت از برگزاري مجدد بخش مناطق مي‌شود.

 

حوزه هنري با در نظر گرفتن يك فصل مشترك _ فعاليت در شهرستان‌ها_ _ حاضر به همكاري با دبيرخانه جشنواره دانشگاهي شده و ميزباني آثار دانشجويي را تقبل كرده است. در مقابل دانشگاه آزاد همواره از سپردن ظرفيت‌هاي سخت‌افزاري تئاتري خود به جشنواره تئاتر دانشگاهي ممانعت كرده است. اگرچه بيشترين تقاضا براي شركت در جشنواره نيز از سوي دانشگاه آزاد به دبيرخانه سرريز مي‌شود اما دانشگاه آزاد در ساليان اخير تلاشي هم براي گسترش امكانات تئاتري‌اش به كار نبسته است. همه‌چيز به همان خانه كوچك نمايشي ختم مي‌شود كه در آن به روي جشنواره قفل است.

 

مانع دوم، محصول دانشگاه‌هاست: «وزارت علوم و فناوري». اگرچه در نشست‌هاي خبري جشنواره، دبيران هر دوره از وزارت علوم بابت همكاري‌هايش تشكر مي‌كنند؛ اما واقعيت آن است كه وزارت علوم به انحاي مختلف مانعي براي جشنواره تئاتر دانشگاهي بوده است. براي مثال دبير كنوني جشنواره اذعان مي‌كند بودجه جشنواره نسبت به سال گذشته رشد نخواهد داشت. اين گفته به‌آن معناست كه جشنواره از لحاظ مالي ضعيف‌تر شده و اين مطلب زماني دردناك‌ مي‌شود كه در نظر بگيريم بحران ارزي، بخش بين‌الملل را با دشواري‌هاي مالي به مراتب شديدتري نسبت به بخش داخلي مواجه خواهد كرد.

 

از سوي ديگر، وزارت علوم با عدم معرفي به موقع دبير مانع ديگري مي‌آفريند. البته مانع ابتدايي به زماني بازمي‌گردد كه در دولت نهم و دهم، جشنواره تئاتر دانشگاهي از يك فرآيند دانشجومحور به يك قضيه وزارتي بدل شد. وزارت علوم با سلب استقلال از كانون‌هاي تئاتر دانشگاهي و به تعطيلي كشاندن خانه تئاتر دانشگاهي، خود را در انتخاب دبير محق دانست و روند دموكراتيك انتخاب دبير را از كار انداخت. به اين ترتيب در انتخاب دبير جشنواره خبرهايي از لابي‌گري اساتيد شنيده مي‌شد. در سوي ديگر، دبيران سابق جشنواره همواره از عدم پرداخت به موقع مطالبات گلايه‌مند بوده‌اند.

 

اين مسائل نشان مي‌دهد جشنواره با از دست دادن استقلال هميشه حيات خود را در گروي تصميمات وزارت علوم ديده است و بار ديگر مي‌توان تاكيد كرد اتفاقات ناگوار در سه دوره اخير همگي از ناحيه وزارت علوم شكل گرفته است. فراموش نكنيم در دوره امير مرسلي (دبير دوره هجدهم)، مجيد سرسنگي به عنوان رييس جشنواره نه‌تنها به نشست خبري نيامد بلكه با وجود دو اختتاميه در هيچ يك حضور نيافت. بهنام نوايي (دبير دوره نوزدهم) نيز تا آخرين روزهاي فعاليتش با بدقولي مالي مسوولان مواجه بود. دكتر ايرجي، نماينده وزارت علوم نيز در نشست خبري مهدي گمار (دبير دوره بيستم) حاضر نشد تا نشان دهد دبير اين رويداد به چه اندازه تنها است؛ با اينكه او منتخب همان وزارتخانه بود.

 

مانع ديگر در دو مانع مذكور مستتر است: «فقدان مكان‌مندي». آنچه مسلم است تئاتر دانشگاهي فاقد سازوكار مكان‌محور است. پيش‌تر در خيابان نجات‌اللهي ساختماني به عنوان كانون تئاتر دانشگاهي در اختيار گروه‌هاي دانشجويي بود كه چندي است برچيده شده و اختيارات آن از دست دانشجويان خارج شده است. با آمدن اميرحسين حريري به تالار مولوي، زمزمه‌هايي مبني بر انتقال دستگاه‌ تئاتر دانشگاهي به مولوي شنيده مي‌شد؛ اما اين امر هيچگاه رخ نداد.

 

برخي آن را در راستاي وابستگي كانون تئاتر دانشگاهي به دانشگاه تهران تعبير كردند، امري كه به واسطه برخي تصميمات و كنش‌هاي مجيد سرسنگي دور از ذهن به نظر نمي‌رسيد. مهم‌تر آنكه، آمدن به دانشگاه تهران باز در گروي وابستگي كامل به وزارت علوم و تصدي‌گري آن در كنترل امور بود. بار ديگر بايد گفت جشنواره تئاتر دانشگاهي به واسطه دستورات وزارتي پديد نيامده بود و محصول فعاليت‌هاي دانشجويي بود.

 

در چنين شرايطي فقدان محلي براي تمركز گروه‌هاي دانشجويي بر امور صنفي، نتيجه‌اي جز پراكندگي فعاليت‌ها، آرشيو اطلاعات و دستاورد ٢١ دوره برگزاري به همراه نداشته است. اين پراكندگي باعث مي‌شود رفتار صنفي در ميان دانشجويان تئاتر كل كشور به سوي عدد صفر ميل كند و تمام مشكلات مذكور هيچگاه به گوش جمعيت دانشجويي نرسد.

 

بنابراين پيشنهاد نخست اين است كه وزارت علوم مشخصا بايد محلي دايمي در اختيار دبيرخانه جشنواره تئاتر دانشگاهي ايران قرار دهد. گام دوم سپردن امور اساسي همچون انتخاب دبير برعهده خود دانشجويان به عنوان نيروهاي دانشگاهي، متخصص و تحصيلكرده است. دولت و مسوولان اگر در اين زمينه به مردم و دانشجويان اعتماد نكنند، پس كجا قرار است شاهد تعامل سازنده بين دو طرف باشيم؟ آيا در خيابان؟! بازگشت به قانون و راه‌اندازي دوباره كانون‌هاي تئاتر دانشگاه‌ها مهم‌ترين گام در اين مسير تلقي مي‌شود و قطعا اعتماد از دست رفته دو طرف را ترميم مي‌كند.

 

باز كردن در سالن‌ها و پلاتوهاي موجود در دانشگاه‌ها (امكانات موجود) به روي جشنواره گام موثر ديگر در نيل به سوي كيفيت به نظر مي‌رسد. اما پيش از هرچيز اين رويداد نيازمند تدوين و تبيين شيوه‌نامه به روز برگزاري است، به نوعي‌ كه امكان ايجاد تغييرات سليقه‌اي در هر دوره وجود نداشته باشد.

 

فراموش نكنيم ما تنها نمونه جهان نيستيم كه دغدغه برگزاري جشنواره تئاتر دانشگاهي دارد. نهادهاي سياستگذار در زمينه فعاليت‌هاي دانشجويي در سراسر جهان تمام قد از چنين فعاليت‌هايي حمايت مي‌كنند ولي ظواهر امر نشان مي‌دهد مسوولان وزارت علوم در ايران هيچگاه توجه چنداني به دانش‌آموختگان تئاتري خود ندارند. در حالي كه برگزيدگان ديگر رويدادهاي دانشجويي مانند جشنواره خوارزمي نشان نخبه دريافت مي‌كنند، هنرمندان برگزيده در جشنواره بين‌المللي تئاتر دانشگاهي ايران هيچگاه راهي به باشگاه نخبگان وزارت علوم پيدا نكرده‌اند. آيا همين دليل اصلي وضعيت كنوني اين رويداد نيست؟

 

احسان صارمي

 

 

etemaad.ir
  • 10
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش