پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۴۴ - ۲۲ آبان ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۸۱۵۳۷
رادیو و تلویزیون

صداوسیما به ساترا دستور داده مجوز مهران مدیری را ندهند!

مهران مدیری,عدم صدور مجوز برای مهران مدیری
امیرحسین علم الهدی گفت: صداو سیما خودش به ساترا گفته مجوز ندهد در صورتی‌که اگر نمایش خانگی را مدیریت نمی‌کرد، تلویزیون باید برای شکایت به دادگاه مراجعه می‌کرد سپس دادگاه رای صادر می‌کرد و به مدیریت شبکه نمایش خانگی ابلاغ می‌شد اما چون بودجه ساترا از تلویزیون تامین می‌شود پس مدیرش را تلویزیون منصوب می‌کند پس با یک تماس یا نامه از صدور رای جلوگیری می‌کنند.

به گزارش خبرآنلاین، آقای مدیری هیچ بدهی نقدی یا تعهد تولید برنامه به سازمان صدا و سیما ندارند، چون اصلاً هیچوقت قرارداد و مراوده مالی بین سازمان و آقای مدیری وجود نداشته. آقای مدیری با تهیه کننده قرارداد دارند و در حال حاضر هیچ طلب و بدهی هم ندارند. در رابطه با برنامه دورهمی، تا پایان دورهمی ۴ همه برنامه‌ها تولید، به سازمان تحویل و پخش شد. موضوع قرارداد دورهمی ۵، تولید ۱۰۰ برنامه بوده که تا الان ۸۰ قسمت تولید و تحویل و پخش شده و ۴۵ قسمت دیگر هم تولید و تحویل سازمان شده اما به تشخیص و تصمیم آقای جبلی، رئیس سازمان صدا و سیما پخش نشده. یعنی ما هیچ تعهدی برای تولید و تحویل برنامه دورهمی به سازمان نداریم.

این‌ها جملات ناصر قدیر کاشانی»، تهیه کننده دورهمی است که درباره این حواشی توضیح می‌دهد با اینکه هیچ‌کس در جریان جزئیات این قرارداد نیست اما همه گزینه احتمالی روی میز را تعارض منافع صداوسیما با شبکه نمایش خانگی می‌دانند که در این میان گریبان مهران مدیری را گرفته است، روز گذشته هم رئیس صداوسیما درباره ماجرای شکایت از مدیری نیز بیان کرد: دوستان ما در بخش حقوقی در حال بررسی و پیگیری هستند و این طبیعی است که با افراد مختلف و با مؤسسات مختلف و در اشکال مختلف ممکن است سازمان به لحاظ حقوقی با مشکل روبه‌رو شود و قوانین و مقررات تکلیف را روشن می‌کند.

از آنجایی که در جریان جزئیات این پرونده نیستیم با یک منتقد صحبت کردیم تا شرایط برخورد با هنرمندان را بررسی کنیم، هنرمندانی که دائم درحال ممنوع‌الفعالیت شدن و حذف شدن هستند و اگر هم بخواهند کار کنند صداو سیما از آن‌ها شکایت می‌کند به همین بهانه با امیرحسین علم‌الهدی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

ماجرای شکایت سازمان صداو سیما از مهران مدیری این‌ روزها خیلی داغ و بحث‌برانگیز است، سوال اساسی این است که چرا صداو سیما یک سال و نیم دوسال بعد از تمام شدن برنامه دورهمی و دقیقا زمانی‌که برنامه اسکار می‌خواست در شبکه نمایش خانگی پخش شود، این سازمان یاد شکایت کردن از مدیری افتاد؟ وقتی حرف‌های مدیران ساترا و تلویزیون را کنار هم می‌گذاریم، این‌طور برداشت می‌شود که ماجرا فقط به‌ این‌که مهران مدیری می‌خواهد در شبکه خانگی برنامه داشته باشد مربوط نیست و صداو سیما هم‌چنان شبکه نمایش خانگی را رقیب خود می‌بیند, می‌توانیم بگوییم بازهم اینجا پای تعارض منافع در میان است؟

واقعیت این است قراردادی میانشان وجود دارد که تا متن آن‌ را نخوانیم نمی‌توانیم اظهارنظر صریحی کنیم. موضوع از جایی نشات می‌گیرد که مهران مدیری گفت دیگر نمی‌خواهد از صداو تصویرش استفاده شود و صدا و سیما براساس قراردادی که داشت، شکایتی را ثبت کرده‌است.

تا جایی‌ که من اطلاع دارم قبلا هم افراد زیادی از جمله آقای شجریان و شهرام ناظری عنوان کرده‌بودند که نمی‌خواهند صدایشان از تلویزیون پخش شود ولی با این حال ما تا پیش از ممنوع الصدا شدن آقای شجریان بارها صدای ایشان را از تلویزیون و رادیو شنیدیم. مالکیت برنامه‌های تولیدی مثل «دورهمی» برای صداوسیماست، و به نظر می‌رسد برای بازپخش برنامه شکایتی ثبت کرده و ارتباطی به کار جدید مدیری ندارد، صداوسیما می‌تواند براساس مالکیت معنوی و مادی تولیدات پیشین آقای مدیری، آن‌ها را پخش کند. اما اگر موضوع چیز دیگری باشد که ما اطلاع نداریم مثلا همان نکته‌ای که شما گفتید یعنی رقابت بی‌دلیل که صداوسیما با آقای مدیری و دیگران دارد من در جریان نیستم. ما به متن قراداد دسترسی نداریم پس نمی‌توانیم قضاوت صریحی کنیم. شاید آقای مدیری در قرارداد ذکر کرده که جز تلویزیون با جای دیگری کار نمی‌کند و تلویزیون هم برای شکایت به آن بند استناد کرده است. تا قرارداد در اختیار کسی قرارنگیرید هیچ چیزمعلوم نیست.

در تاریخ خیلی کم پیش آمده سازمانی به عریض و طویلی صدا و سیما از یک هنرمند یا یک شخص شکایت کند، به‌نظر شما آیا بهتر نبود حداقل برای حفظ وجهه هنرمند، به شکل دیگری اقدام می‌شد؟

در این روزها واژه‌ای که به شدت رواج یافته ممنوع الکاری است. دستگاه‌های بالاسری و دستگاه‌هایی که مسئولیت دارند این ممنوع الکاری را زیاد عنوان می‌کنند. بالاخره همه ما به نوعی در حال ممنوع الکار شدن هستیم. سینماگرانمان یک جور ممنوع الکار می‌شوند، آقای مدیری هم به یک نوع دیگری در حال ممنوع‌الکار شدن است.

روش‌ها مختلف است. من نمی‌فهمم چه‌طور در دقیقه نود باید چنین اتفاقی بیفتد. موضوع مهران مدیری بحث حقوقی است و ما اطلاع نداریم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. اما معضلی که خیلی به چشم می‌آید این است که صداو سیما خودش به ساترا گفته مجوز ندهد در صورتی‌که اگر نمایش خانگی را مدیریت نمی‌کرد تلویزیون باید برای شکایت به دادگاه مراجعه می‌کرد سپس دادگاه رای صادر می‌کرد ومدیریت شبکه نمایش خانگی ابلاغ می‌شد اما چون بودجه ساترا از تلویزیون تامین می‌شود پس مدیرش را تلویزیون منصوب می‌کند پس با یک تماس یا نامه از صدور رای جلوگیری می‌کنند و این‌طور که به نظر می‌رسد همه آموز این‌گونه اداره می‌شوند.

وقتی کسی خودش یک طرف قرار داد است، باید یک شخص ثالثی بیاید و آن قرارداد را بررسی و رای صادر کند. طبق آن رای باید کسی را ممنوع الکارکنند یا جلوی کار کسی را بگیرند یا خسارتی از او بگیرند. همه این‌ اتفاقات بعد از طی تشریفات قانونی و محاکم قضایی اتفاق می‌افتد ولی در حال حاضر چون محکمه قضایی و مجری همه در یک جا جمع هستند چیزهای عجیبی رخ می‌دهد هرچند برای ما دیگر این‌ها خیلی تعجب‌آور نیست.

نمی‌شود با حفظ شان هنر و هنرمند و از راه مصالحه و مسالمت‌آمیز موارد این چنینی را پیش برد؟

همان‌طور که در یکی دو سال گذشته شان هنرمندان حفظ نشده حالا هم نباید توقع حفظ شان هنرمندان را داشت.

هنرمندان در جامعه امروزی ایران تاثیرگذارند و باید شان آن‌ها رعایت شود. ممکن است هر هنرمندی اشتباهاتی داشته باشد ولی با تدبیر صحیح می‌توان این مسائل را حل کرد ولی گویا اصلا این را نمی‌خواهند. هرکسی می‌خواهد اول یک سیلی به گوش هنرمند بزند.

پس شما رفتار صدا و سیما را خیلی عجیب نمی‌دانید و فکر می‌کنید این رویه‌ای است که این روزها جریان دارد؟

واقعیتش نه من خیلی عجیب نمی‌بینم و معتقدم این اتفاقی است که امروز برای مجموعه هنرمندان میفتد. به جز تاسف خوردن و بی تدبیری نامیدن این کارها نمی‌توانم چیز دیگری بگویم. می‌توانند به قول معروف خیلی خودمانی‌ترو با تعامل بیشتر با هنرمندان رفتار کنند. اگر کسی تخلفی هم دارد باید محاکم قضایی رسیدگی کنند نه این که بالاسری به زیردستی بگوید جلوی کارفلانی را بگیرید. کار محکمه قضایی همین است که بیاید و بین دونفر دعواکننده اصلی و کسی که مورد شکایت قرار گرفته حکمیت کند و رایی صادر کند. گسی نمی‌تواند قبل از محاکم قضایی جلوی کارکس دیگری را بگیرد. بعضی مناسبات دیوان سالاری در مملکت می‌خواهند شیپور را از دهان گشادشان بنوازد که حکایت تلویزیون و ساترا همین است. من بعد از سی سال کار فرهنگی، نمی‌توانم منطق ساترا و تلویزیون و نمایش خانگی را فهم کنم.

چطور یک مجموعه می‌تواند برود زیر مجموعه دستگاهی شود که رقیبش بوده؟ به عنوان مثال معادلی از ساترا برای تلوبیون مجوز گرفته و بعد به صداو سیما آمده است. یعنی درخواست داده است اگر می‌شود مجوزش را صادر کنند و درخواستش را ساترا بررسی کرده است.ببینید اتفاقاتی که در حال رخ دادن است که باعث می‌شود احساس کنیم در دور باطلی قرار داریم و به اصطلاح همگی سرکاریم. هرچند که هنرمند جایگاهش رفیع است و باید از او مراقبت شود چون در جامعه‌اش تاثیر می‌گذارد اما داریم عادت می‌کنیم که دیگر هیچ کس سر جای خودش نباشد و هرکسی هم هرکاری دلش بخواهد انجام دهد.

  • 9
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش