دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۴۹ - ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۷۱۱۴
رادیو و تلویزیون

وقتی قد بلند مانع دانشگاه رفتن بازیگر «ماجرای نیمروز» می‌شود

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,مهرداد صدیقیان
مهرداد صدیقیان در «دورهمی» گفت اول دبیرستان میز جلو می‌نشستم و سوم دبیرستان میز آخر. مدیری گفت پس اگر دانشگاه می‌رفتی جایت بیرونِ در بود. صدیقیان به شوخی ادامه داد برای همین ادامه تحصیل ندادم.

به گزارش خبرآنلاین، شامگاه پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت مهرداد صدیقیان بازیگر سینما و تلویزیون مهمان برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری شد.

 

او در جواب مدیری که پرسید: «می‌خواهی همین طور به رشدت ادامه دهی؟!» گفت: «از ۲۲، ۲۳ سالگی دیگر قدم بلندتر نشد ولی لاغرتر شدم. اول دبیرستان میز جلو می‌نشستم و سوم دبیرستان مجبور بودم میز آخر بنشینم.»

 

مدیری در جواب گفت: «اگر دانشگاه می‌رفتی باید بیرون در می‌نشستی!» و صدیقیان جواب داد: «(به شوخی) برای همین تحصیل را ادامه ندادم، چون قدم هی بلندتر می‌شد.»

 

بازیگر فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» ادامه داد: «به سلامت و تغذیه‌ام و این که چه غذایی بخورم، حتما ورزش کنم و شب‌ها زود بخوابم خیلی اهمیت می‌دهم.»  

 

مدیری گفت: «عاشق پیتزایی و بهترین پیتزافروشی‌ها را هم که بلدی!»  صدیقیان جواب داد: «تنها نقطه ضعفم همین است که هر کاری برای سلامتی‌ام می‌کنم خرابش می‌کند.»  

 

او در مورد چگونگی ورودش به دنیای بازیگری هم توضیح داد: « با این که هیچ کس در خانواده‌ام دغدغه بازیگری نداشت اما از بچگی در تئاترهای مدرسه و غیرحرفه‌ای بازی می‌کردم و روزنامه و مجله سینمایی می‌خواندم. سال ۸۴ در یکی از همین روزنامه‌ها دو تست برای بازیگری دیدم که محل‌شان هم فاصله کمی با هم داشت. رفتم تست دادم و فردایش هر دوتایشان زنگ زدند و گفتند قبول شده‌ام که من «عصر جمعه» به کارگردانی مونا زندی و تهیه‌کنندگی جهانگیر کوثری را قبول کردم.»  

 

این بازیگر متولد سال ۶۷ که هنگام بازی در اولین فیلم سینمایی‌اش ۱۷ سال داشته ادامه داد: «بعد از آن در دوره‌ای افتادم که از نوجوانی به جوانی می‌رسید و در طول یک سال تغییرات بسیار زیادی کردم.»  

 

مهران مدیری در مورد آی‌کی‌یوی صدیقیان هم از او پرسید و او گفت: «پریشب پدرم در صفحه‌های مجازی کانال تست هوش پیدا کرده بود و هر چیزی را نمی‌توانست حل کنند می‌آمد پیش من.»  مدیری با اشاره به موضوع برنامه‌اش که در مورد فرهنگیان بود ادامه داد: «آن قدر باهوش هستی که بتوانی دریافتی یک فرهنگی را بر مخارجش در یک ماه تقسیم کنی؟!»  و صدیقیان با خنده گفت: «نه، انقدر باهوش نیستم!»  

 

 بازیگر سریال «مدینه» در مورد این که کدام اثرش را بیشتر از همه دوست دارد گفت: «هنوز که هنوز است «اتوبوس شب» را بیشتر از باقی کارهایم دوست دارم.»

 

بازیگر سریال «سقوط یک فرشته» در مورد خصوصیات شخصی‌اش هم گفت: «متولد ۳۰ بهمنم. بهمنی‌ها رفیق بازند و دوست دارند زمان زیادی را با دوستانشان بگذرانند. به جز آن مودی‌ هم هستم، یک روزهایی صبح بیدار می‌شوم و حالم خیلی خوب است و یک روزهایی بیدار می‌شوم و حالم خیلی بد است.»  

 

او در جواب عاشق شدی هم گفت: «عشق اول و آخرم مادرم است و خیلی هم خوشحال بود که داشتم به برنامه شما می‌آمدم.»  

 

او در مورد مشغله این روزهایش هم گفت: «دارم سعی می‌کنم فیلمنامه بنویسم. فیلم زیاد می‌بینیم اما کتاب کم می‌خوانم و مطالعاتم خیلی شلخته و پراکنده است.»  

 

مدیری بار دیگر به سوال عاشق شدی برگشت و صدیقیان جواب داد: «عشق یک اتفاق بزرگ درونی است و این همه سال هیچ فیلم و آهنگ و شعری نتوانسته توضیحش دهد.»  

 

مدیری به شوخی ادامه داد: «الان یک اتفاق درونی در درونت هست؟» و صدیقیان با طفره رفتن از جواب گفت: «همیشه چیزی هست که نشود توضیحش داد.»  

 

 او در مورد این که خودش را به چه چیزی تشبیه می‌کند هم گفت: «(به شوخی) خودم را شبیه بالشت می‌دانم، چون خیلی دوست دارم بخوابم!»

 

بازیگر «یک خانواده محترم» در مورد این که کدام خصوصیتش دیگران را اذیت می‌کند هم گفت: «مودی بودنم. البته با کسی بدرفتاری نمی‌کنم ولی آدم‌ها برایشان سوال پیش می‌آید که نکند کاری کرده‌اند.»  

 

در انتها مهران مدیری که همچنان پاپیِ جوابِ سوال عاشق شدی بود از صدیقیان خواست اگر جوابش مثبت است سرش را تکان دهد و صدیقیان هم این کار را کرد.  

 

مهرداد صدیقیان برای موزه «دورهمی» نقاشی‌ای از صورت خودش آورد که یکی از دوستانش از او کشیده بود.

 

 

  • 13
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش