جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۰:۳۳ - ۲۹ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۸۲۰۲
رادیو و تلویزیون

بزرگ‌ترین مجموعه مستند تلویزیون دی ماه از شبکه یک پخش می‌شود

مفهوم خوشبختی در خشت بهشت

خشت بهشت,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
«خشت بهشت» حاصل هشت سال تلاش و سفر به ۴۰ شهر ایران و جهان است برای جست‌وجوی پاسخ یک سوال درباره معنا و فلسفه زیبایی!

به گزارش جام‌جم، رامین حیدری‌فاروقی که بسیاری از مخاطبان تلویزیون او را با نماآهنگ «نوایی» و مستند «اینجا آفریقاست» می‌شناسند، به ۴۰ شهر ایران و جهان سفر کرده، هشت سال از زندگی حرفه‌ای‌اش را به جست‌وجوی تاریخ فلسفه و کشف زیبایی و زشتی‌های بر آمده از آن در قالب جغرافیای زیستی انسان اختصاص داده و دستاوردهایش را در قالب مجموعه مستند خشت بهشت برای تماشاگران تلویزیون به‌ارمغان آورده است.

 

این مجموعه مستند در ۲۶ قسمت برای گروه فرهنگ و تاریخ شبکه یک تولید شده و دی‌ماه از شبکه یک به نمایش درمی‌آید.

 

فلسفه به روایت مستند

فاصله است میان آنچه هستیم و می‌خواهیم باشیم، آنچه می‌گوییم و می‌توانیم باشیم با آنچه هستیم. همین فاصله حس رضایتمندی و خوشبختی را از ما می‌گیرد و سوالاتی پدید می‌آورد که رامین حیدری فاروقی را بر آن داشت تا یک سفر طولانی را آغاز کند.

 

فاروقی در تشریح نگاه و هدفش برای تولید مستند خشت بهشت به جام‌جم می‌گوید: فردی از شخصی پرسید چه با خودم ببرم؟ پاسخ شنید: کجا می روی؟ و چون گفت: نمی دانم؟ پاسخش این بود که کمکی از دست من ساخته نیست! حالا به این فکر کنید چه سؤال‌های دیگری هم هست که آدم می‌تواند از خودش بپرسد: از کجا آمده‌ام، چرا آمده‌ام؟ چرا این گونه هستم و چگونه ام، چگونه می‌خواهم باشم و چطور! این پرسش‌ها سرنوشت‌ساز است و فلسفه زندگی فردی و اجتماعی بشر به آنها وابسته است.

 

تهیه‌کننده و کارگردان خشت بهشت می‌گوید خانه و شهر، شکل و شمایل و احوال آدم‌ها می‌تواند کلیدهایی باشد برای فهمیدن راز رفتارهای بشری و درک تفاوت میان گفتار و رفتار و از همین رو در این مستند به نمایش و تحلیل زیبایی‌های زندگی اجتماعی بشر که در کالبد شهرها تجسم پیدا کرده، همت گماشته است.

 

تجسم عینی احساس بشری

مستند خشت بهشت تلاش دارد فرصت لمس مفهوم زیبایی و زشتی و به عبارتی خوشبختی انسان را در هر خشت از شهرهایی که بنا کرده و سازه‌هایی که شکل داده، فراهم کند.

 

از نگاه رامین حیدری‌فاروقی، میدان نقش جهان، مسجد جامع یزد، خانه فکری بندر لنگه، خانه بروجردی‌های کاشان، پل خواجو، باغ ملی، پل طبیعت، تاج محل، برج ایفل، تخت‌جمشید، موزه آرمیتاژ، سن پترزبورگ، ونیز، فلورانس، پاریس، برلین، آمستردام، وین، استانبول، یزد، تبریز، قزوین، رشت و تهران دامنه وسیعی از پاسخ‌ها را در اختیار می‌گذارند و محل‌هایی هستند برای درک مفاهیم زشت، زیبا و خوشبختی!

 

این مستندساز برای تصویربرداری

۸۰۰۰ دقیقه مستند خشت بهشت به شهرهایی در ایران، شبه‌قاره هند، آفریقا، چین و اروپا سفر کرده است و با استادانی از بخش‌های پژوهشی دانشگاه‌های معتبر همفکری کرده و به جنبه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و از همه راهبردی‌تر به جنبه آموزش و پرورش دقیق شده است.

 

فاروقی، خشت بهشت را فرصتی برای تعریف زیبایی به روایت ایران و در مقایسه با جهان توصیف می‌کند و از نابودی زندگی شهری در جهان مصرف‌زدگی، شبیه‌سازی صنعتی و تجاری، دنیای سرعت و تراکم جمعیت، خطر فاصله و آشوب بی‌مهار بشریت مغرور به عقل و در نهایت از تجربه مکرر بی‌ریختی و بدترکیبی گلایه می‌کند.

 

مقصد و مسافر

مقصد در خشت بهشت شهرهایی است که بر اساس تعریف حیدری فاروقی یا در فهرست «ترین‌ها» قرار دارد یا تاریخ و جغرافیای تعیین‌کننده داشته باشد و از همه مهم‌تر این که بشود در آنها از مدیریت زندگی اجتماعی و اخلاق و مسئولیت‌های شهروندی، مثال آورد و مقایسه کرد.

 

مسافر در خشت بهشت، نماینده مخاطب است در محل تا بتواند درک و احساس او را برای مشاهده خلاق و ماهرانه راهنمایی کند. مسافر و راوی اصلی و مرکزی رامین حیدری‌فاروقی است اما همسرش رویا نونهالی، محسن حسینی و پروفسور شریف قاسمی او را یاری می‌دهند. وجود چند راوی به گفته فاروقی، شیوه‌ای است برای انتقال دید و لحن متنوع در این مستند.

 

این مسافرها بر اساس توضیحات فاروقی گاهی در شهری، روستایی، محله‌ای و جایی از کشوری با یک شهروند همراه می‌شوند؛ شهروندی که می‌تواند یک راننده تاکسی باشد، راهنمای گردشگری، دانشجوی مهاجر، استاد دانشگاه، سفالگر پیر، پژوهشگر و گردشگر.

 

این مستندساز توضیح می‌دهد: وقتی از مکان و زمان، دایره و میدان حرف می زنیم به همراه مسافر، میدان نقش جهان، میدان آزادی، میدان سرخ مسکو، میدان کنکورد پاریس، میدان تیان‌آن‌منِ پکن و میدان مرکزی شهر ونیز و موقعیت کولوسئوم رُم و چند مکان و زمان مختلف را کنار هم قرار می‌دهیم .

 

لحظه‌های سکوت و بی‌کلام نیز در این مستند کم نیست. فاروقی تلاش کرده بیننده با موسیقی همراه شود و سفر بی‌واسطه‌تری را تجربه کند. در این لحظه‌ها شاید بیشتر از هر وقت دیگری موسیقی فردین خلعتبری و تدوین امیرخسرو شاهوردی احساس مخاطب را برای پیوند با تصاویر خشت بهشت آماده می‌کند.

 

خشت بهشت نوعی سفرنامه است

رویا نونهالی که بیشتر از هر جای دیگری روی صحنه تئاتر هنرنمایی کرده، یکی از راویان خشت بهشت است و در کنار سایر راویان سهمی به‌عهده‌ دارد که درباره‌اش چنین می‌گوید: خشت بهشت سفرهای متعدد و جست و جویی طولانی داشته برای رسیدن به حداکثر مثال‌های ممکن و امکان مقایسه آنها‌ که جز به این شکل از روایت و حضور راوی که خود پژوهشگر است، به ترتیب دیگری ممکن نمی‌شده است. به غیر از ما سه نفر، مسافران و راویان کارهای قبل در هند و آفریقا و چین، کسان دیگری هستند که تجربه و برداشت‌های مختلفی از زشت و زیبا و تلقی‌شان را از احساس رضایت و خوشبختی در زندگی فردی و اجتماعی یک شهروند، روایت می‌کنند. در شرحی که من دیده‌ام و باخبرم، تنوع دیدگاه برای طرح انواع چالش‌های زندگی انسان در طول تاریخ لازم بوده، اما باید یک رشته اتصال، آنها را به هم وصل می‌کرد که در نمونه‌های موفق آن، پژوهشگر و راوی مولف، بهترین انتخاب بوده است.

 

او مستند خشت بهشت را مانند «اینجا آفریقاست» نوعی سفرنامه توصیف می‌کند با این تفاوت که در این مستند به یک قاره یا کشور محدود نمی‌شود و درباره تنوع زیست فرهنگی جوامع گوناگون بشری است و زندگی مصرفی را بر اساس الگوهای تحمیلی نقد می‌کند.

 

عینیت بخشیدن به یک رویا

بر اساس توضیحات نونهالی، کیفیت زیبایی و نقش هر کدام از ما به عنوان خشتی از بهشت، نگاهی است که از مستند «رودی تا بهشت» تا کارهای بعدی رامین حیدری فاروقی مرکزیت داشته‌ است و این مجموعه مستند، تلاشی بوده برای جامعیت دادن به آن. او تاکید می‌کند: ما دوستش داریم و امیدواریم، تماشاگرانش هم همین احساس را داشته باشند. ما سال هاست یک گروهیم. همه پیوسته در جریان کار هستند؛ من، هم به دلیل حرفه‌ای، هم به طریق عاطفی در فراز و فرود این کار حاضر و درگیر روزهای تاریک و روشن آن بوده‌ام. طی سال‌ها، تدوین بخش‌های مختلف آن را دیده‌ام و می‌دانم هشت سال جنگیدن برای تبدیل یک ایده رویایی، چه واقعیت دشواری است.

 

 

 

 

 

  • 17
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش