پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۵۷ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۳۲۱۳
رادیو و تلویزیون

هر آنچه در برنامه ماه عسل گذشت (۹۷/۰۳/۱۲)

هفدهمین برنامه ماه عسل با حضور بیماران اوتیسم

قسمت هفدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
مهمان ماه عسل از اوتیسم و ذهن‌هایی که می‌درخشند روایت کرد.

به گزارش سرپوش، آگاهی متولد ۱۳۶۱/۵/۶ مهمان برنامه امشب ماه عسل بود. این زن دارای مدرک فوق لیسانس حسابداری و لیسانس موسیقی بود و حسابداری را به خاطر پدرش که در شرکت ایران خودرو بود و تمایل داشت آنجا دخترش مشغول به کار شود می‌خواند سپس به دنبال موسیقی می‌رود و دوره دوم تحصیلات را در رشته موسیقی تا کارشناسی می‌گذراند.

 

آگاهی در گفت و گو با احسان علیخانی مجری برنامه ماه عسل قصه زندگی خود را اینگونه شروع می‌کند:

کسی که قرار بود در مدرسه استثنایی برای مدرسه دخترخاله ام عروسک گردانی کند غیبت می‌کند و از من دعوت می‌کنند برنامه جشن را برپا کنم آن موقع در مقطع پیش دانشگاهی بودم، برای اولین بار با معلولان روبرو شدم، بسیار ترسیده بودم و یک هفته حالم بود و فکرم درگیر بچه‌های مدرسه بود. درکی از این بچه‌ها نداشتم، چون آشنایی با بیماران اوتیسم و سندرم دان نداشتم.

 

تا اینکه این مدرسه استثنایی از من دعوت کرد ماهی یک بار و هر بار یک ساعت ساز برایشان بزنم. به میل خودم ماهی دو بار به آنجا می‌رفتم و واکنش آن بچه‌ها خوشحالی و هورا کردن بود. من بر ترسم غلبه می‌کردم، می‌رفتم و گروه‌های سرود با آن‌ها تشکیل می‌دادم. یک سال به این منوال گذشت و به من گفتند این بچه‌ها دارای اوتیسم هستند. من در این مدت پیش دانشگاهی را تمام کردم و برای کنکور هم درس نمی‌خواندم. این مدرسه یک روز به من گفت: اگر موسیقی را ادامه بدهم حمایتم خواهند کرد. علت اصلی این استقبال جنسیت زن بودن من بود و اینکه کارم را با علاقه انجام می‌دادم.

قسمت هفدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

 

مدرسه برای من معلم اختصاص داد و به من درس‌های مدرسه یعنی کاردرمانی و گفتار درمانی آموزش می‌دادند تا شناخت از بچه‌های مدرسه بیابم. منم ادامه تحصیلم در حسابداری را آغاز کردم. من به دلیل رودربایستی این پیشنهاد مدرسه را برای انجام موسیقی پذیرفتم.

در این مقطع مدیر مدرسه کار با دانش آموزان را به من نسپرده بود، چون یادگیری من از درس‌های مدرسه استثنایی تمام نشده بود.  

 

من از سال ۸۵ اجازه شروع به کار در این مدرسه استثنایی کردم و چیز‌هایی که یاد گرفته بودم را به بچه‌ها می‌آموختم. به مرور زمان یاد گرفتم با یک فرد مبتلا به اتیسم و سندرم دان است چگونه کار کنم و آرام آرام شاگرد‌های بیشتری به من سپردند. من متوجه شدم اتیسم مانند اثرانگشت است و در هر کسی متفاوت خودش را نشان می‌دهد. مدرسه استثنایی قرار شد تعطیل شود و من ماندم با کلی سوالات!

قسمت هفدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

مرکز استثنایی دیگری آمد و از من برای همکاری با آن‌ها دعوت کردند این مرکز استثنایی به دانش آموزان پسر بالای ۱۴ سال آموزش می‌دادند. من این پیشنهاد را پذیرفتم و درصدد یافتن جواب سوالات خودم از دنیای اتیسم بودم. اولین کنسرتم را سال ۸۷ برپا کردم و بسیار استرس داشتم از اینکه آیا همه بچه‌های اتیسمی و سندرم دان می‌توانند آموزش من در موسیقی را اجرا کنند.

 

از این جا به بعد خانواده‌های بچه‌ها با من رابطه گرفتند که به فرزندشان موسیقی آموزش بدهم. من ایمان داشتم بچه‌ها موسیقی یاد می‌گیرند و تلاش خودم را به کار گرفتم.

 

خانم پزشکی که مادر یکی از بیماران اوتیسمی است به برنامه ماه عسل آمده و می‌گوید:دخترم اوتیسم شدیدی داشت و پزشکان ما را از درمان او ناامید کرده بودند. مشکلی که دخترم داشت در برقراری کلامی و اجتماعی بود و آرامش هم اصلا نداشت. او مسمومیتی که در دوره جنینی با گاز co۲ داشته است او را بیمار و ناتوان کرده بود. طیف بیماری اوتیسم بسیار گسترده است.

 

همیشه سعی می‌کردم امیدم به خدا را قطع نکنم و احساس می‌کردم خداوند نوری به زندگی ام می‌تاباند و آن نور استاد پیانوی دخترم خانم آگاهی و استاد نقاشی دخترم بود. وقتی به مدرسه‌ای می‌رفتم برای ثبت نام دخترم و متوجه می‌شدند من و همسرم پزشک هستیم بسیار خوشحال می‌شدند، اما بعد از اینکه متوجه اوتیسمی بودن دخترم شدند بسیار تعجب می‌کردند و ناراحت می‌شدند. تمام خواهرزاده‌ها و برادرزاده هایم عضو نخبگان کشور هستند و من آرزو داشتم دخترم فقط بتواند لباس مدرسه بپوشد. با مربی‌هایی که صحبت کرده بودیم برای آموزش دادن موسیقی به دخترم را نپذیرفتند به دلیل ناتوانایی فرزندم. تااینکه با آگاهی آشنا شدم.

قسمت هفدهم برنامه ماه عسل 97,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

 

مهمان دوم برنامه امروز ماه عسل مادر یکی از دختر‌های اوتیسمی بود که مدرسه برای تحصیل فرزندش پیدا نمی‌کند. این مادر جوان می‌گوید:دخترم به اوتیسم شدید مبتلاست و خیلی برای او وقت گذاشتیم و هزینه کردیم. تا اینکه دخترم را برای آموزش موسیقی نزد خانم آگاهی بردیم که او را ارزیابی کند و خانم آگاهی معتقد بود فرزندم یک پیانیست موفق خواهد شد. خانم آگاهی یک روز به ما پیشنهاد داد با همکاری دخترم مستند بسازد و من در ابتدا ناراحت بودم از این موضوع. به مرور زمان متوجه شدم که دخترم در موسیقی باسواد شده بود.

 

خانم آگاهی، مربی موسیقی دانش آموزان استثنایی در ادامه می‌گوید: بچه‌هایی که در طیف وسط اوتیسم قرار دارند بسیار به حمایت نیاز دارند و خانواده‌ها باید خیلی برای آن‌ها هزینه کنند و به همین دلیل تصمیم گرفتم کلاس‌های آموزشی ام را سه روز در هفته رایگان کنم.

 

من یه کافه راه اندازی کردم و از ده بچه مبتلا به اوتیسم و سندرم دان دعوت به همکاری کردم برای اینکه معتقد به حمایت کردن از این بچه‌ها هستم و اتفاق بدی که افتاد ۱۴۰ خانواده پیشنهاد همکاری فرزندان اوتیسم و سندرم دان بودن شان را به ما دادند و فضای کافه من فقط ۴۰ متر بود. این بچه‌ها به حمایت بیشتر برای فعالیت‌های اجتماعی نیاز دارند.

 

در پایان برنامه چند دختر و پسر مبتلا به اوتیسم و سندرم دان که مادران دو نفر از این بیماران مهمان برنامه بودند در برنامه ماه عسل ترانه خواندند و موسیقی نواختند.

 

 

mizanonline.com
  • 16
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
خوب
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش