پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۰۳ - ۰۳ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۰۶۹۸
رادیو و تلویزیون

آیا امیدی به اصلاح سیاست رسانه‌ای رسمی در صداوسیما وجود دارد؟

صدا وسیما,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

آیا امیدی به اصلاح سیاست رسانه‌ای رسمی بویژه در مورد صداوسیما وجود دارد؟ در واقع باید پرسید که مشکل کجاست که باید اصلاح شود؟ قضیه خیلی پیچیده نیست. رئیس صداوسیما در سخنانی خطاب به مدیران این سازمان که درباره منشور این رسانه بود اظهار کرد: «شما باید گوهرشناس باشید، نباید آنتن رسانه ملی را به کسی که ادبیات سیاه‌نمایی دارد بدهید، ما باید این فرصت را در اختیار ادبیات سازنده و فکر سازنده قرار دهیم.... رسانه چهره‌ساز است و ما نباید کسانی را که اعتقاد عمیق به این نظام و مردم ندارند بزرگ کنیم و به کسانی امکان رشد دهیم که ویژگی تاب‌آوری و مقاومت در شخصیت‌شان نباشد. وی افزود: نباید کسانی را که در زمین دشمن در شرایط بحرانی بازی می‌کنند بزرگ کرد و ما هم در رسانه و هم فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی باید به این امر توجه کنیم.»

 

به نظر می‌رسد که درک مدیریت صداوسیما از کارکرد و عملکرد رسانه به گونه‌ای است که راه را بر هر تحول مثبت پایداری در این رسانه خواهد بست. چرا چنین ادعایی صورت می‌گیرد؟ کافی است که اظهارات فوق را تجزیه و تحلیل نمود. وی یک تصور غیرواقعی از جامعه و نقش صداوسیما دارد. گمان می‌کند که صداوسیما چهره‌ساز و مرجعیت‌ساز است، از این رو معتقد است نباید کسانی را که به زعم وی اعتقاد عمیق!! به این نظام و مردم  ندارند بزرگ کرد. پرسش این است که این سیاست صداوسیما که تا کنون با شدت تمام اجرایی شده است و از حضور هر کس که گمان می‌کنند اعتقاد عمیق!! به نظام ندارند در صداوسیما جلوگیری کرده‌اند و هر کس را که اعتقاد عمیق!! دارد هر روز و شب در همه شبکه‌ها و درباره هر چیزی اظهارنظر می‌کند، نتیجه آن چه بوده است؟

 

نتیجه را در انتخابات باید دید! ‌هیچ. اگر قرار بود که براساس این معیار مردم رأی دهند، از سال‌ها پیش یعنی از ۱۳۷۶ تا کنون رؤسای جمهوری انتخاب شده بویژه در دور اول باید متفاوت از آن چیزی می‌بودند که شدند. اگر افراد و نهادهای مورد حمایت صداوسیما مرجعیت داشتند، نه خاتمی باید رأی می‌آورد و نه احمدی‌نژاد و نه روحانی. جالب اینکه صداوسیما خود را در مقام چهره‌ساز و مرجعیت‌ساز برای مردم قرار داده است، در حالی که اعتبار خودش زایل شده است و می‌دانند که برنامه‌های اصلی آن فاقد بیننده و اثرگذاری است. مردم به رسانه‌های دیگر روی آورده‌اند و خود را از این رسانه بی‌نیاز می‌دانند. صداوسیما حتی نمی‌تواند یک مورد را در سال‌های اخیر ارائه کند که توانسته است مرجعیت خبری و تحلیلی در جامعه داشته باشد. جالب است که برخی چهره‌هایی که به صورت موردی و در برنامه‌های حاشیه‌ای صداوسیما حاضر می‌شوند، به علت داشتن مرجعیت در جامعه است که دعوت می‌شوند و از این نظر مورد نقد قرار می‌گیرند که چرا با حضور خودتان در صداوسیما اجازه می‌دهید که این رسانه به بازسازی اعتبار و اعتماد خود مشغول شود؟

 

واقعیت این است که رسانه چهره‌ساز و مرجعیت‌ساز است ولی نه به صورت مستقل و منتزع از واقعیت. در واقع سهم رسانه در این کار بیش از ۱۰ تا ۲۰ درصد نیست. ۸۰ درصد آن مربوط به افراد است که ظرفیت چهره شدن یا مرجعیت اجتماعی پیدا کردن را داشته باشند. رسانه نمی‌تواند افراد بی‌ظرفیت یا کم‌ظرفیت را چهره کند و در موقعیت مرجعیت فکری قرار دهد. این اشتباهی است که مدیریت صداوسیمای ایران مرتکب می‌شوند. رسانه، می‌تواند در نقش چاقوی تیز چیزی را برش دهد، ولی هنگامی که آن را به آهن بکشید، بسرعت کند و بی‌خاصیت می‌شود. بجای آنکه آهن را برش دهد، تیزی و برندگی خود را از دست می‌دهد. صداوسیمایی که مهم‌ترین چهره‌هایش فقط اندکی از مطالبات جامعه را پوشش می‌دهند و نمایندگان اکثریت جامعه در آنجا غایب هستند، نمی‌تواند این افراد را چهره‌سازی کند یا آنان را در موقعیت مرجعیت اجتماعی قرار دهد. چنین رفتاری فقط به بی‌اعتباری هرچه بیشتر رسانه منجر می‌گردد.

 

 

صداوسیما کافی است به وضعیت و روند نظرسنجی‌ها درباره میزان استفاده مردم از رسانه‌ رسمی مراجعه کند که چگونه سقوط کرده. این هم کفایت نمی‌کند. لازم است که ببیند مردم به چه برنامه‌هایی از صداوسیما گوش می‌دهند؟ موسیقی یا اخبار؟ آشپزی یا تحلیل روز؟ ورزش یا... به علاوه کیفیت بهره‌مندان از صداوسیما با سایر رسانه‌ها را نیز مقایسه کند.

 

آیا افراد جوان و با تحصیلات عالی از آن استفاده می‌کنند یا افراد پیر و کم‌سواد و از کار افتاده؟

اگر این ملاحظات را در نظر بگیرند، به احتمال زیاد متوجه خواهند شد که دوران طلایی!! انحصار که متر و خط‌کش دست مدیریت صداوسیما بود و هر کس را که می‌خواست حذف می‌کرد و هر کسی را که می‌خواستند ارج می‌نهادند گذشته است. آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. دیگر عمق‌سنج اعتقادی صداوسیما کار نمی‌کند. صداوسیما باید تمام هم و غم خود را مصروف این کند که تبدیل به یک رسانه به معنای واقعی شود. اگر صداوسیما یک رسانه واقعی بود، امروز مرجعیت خبری و تحلیلی مردم در آن سوی مرزها و در رسانه‌های غیررسمی قرار نداشت.

 

ذهنیت نادرست موجود که در سخنان رئیس این سازمان موج می‌زند، چنین است که گویی صداوسیما ابزار کارآمدی برای پیشبرد اهداف آنان است. در حالی که چنین نیست. اگر اهدافی دارید، باید آن را در جای دیگری محقق کنید. آقای رئیس صداوسیما در سخنرانی محدود خود ۴۰ بار لفظ دشمن را به کار برد. قطعاً ما دشمن داریم و باید با آن مقابله کنیم. ولی صرف به کار بردن این لفظ موجب مشروعیت اقدامات و سیاست‌های او نمی‌شود. بزرگ‌ترین اقدام به نفع دشمن این ملت، ناکارآمدی رسانه‌های داخلی و خروج مرجعیت خبری و تحلیلی از داخل به خارج است. پیدا کنید دستگاه دشمن‌ساز را!

 

 

 

 

  • 18
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش