پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۵۴ - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۴۴۴۷
رادیو و تلویزیون

«عصرجدید» زیرتیغ نقددانشجویان/علیخانی: نه کارمند تلویزیونم نه مدیر

نشست عوامل برنامه عصرجدید با دانشجویان,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
احسان علیخانی و سیدبشیر حسینی در یک نشست داغ دانشجویی به انتقادات تند و تیز نسبت به برنامه «عصر جدید» پاسخ گفتند.

به گزارش مهر، نشست نقد و بررسی برنامه تلویزیونی «عصر جدید» شب گذشته، ۱۴ اردیبهشت با حضور اعظم راودراد و عبدالله بیچرانلو استادان دانشگاه و احسان علیخانی، آریا عظیم‌نژاد و سیدبشیر حسینی مجری و داوران این برنامه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

 

در ابتدای این مراسم استادان دانشگاه انتقاداتی را به عملکرد تلویزیون و همچنین سیاست‌های برنامه «عصر جدید» وارد کردند.

 

بشیر حسینی درباره نقدهای وارده به «عصر جدید» که در طول این مدت شنیده بود بیان کرد: قطعاً ما تلنت شوهای دنیا را شخم زده‌ایم. «کلی گویی» تکرار بدیهیات است و به نظر من رسالت دانشگاه این است که وارد مصادیق جزیی شود و این کار «دانشگاه نفتی» است که به بدیهیات و کلیات بسنده کند.

 

وی همچنین نقد تندی را هم درباره دانشجویان و استادان علوم اجتماعی مطرح و بیان کرد: چرا استادان ما حرف جدی ندارند؟ من اگر دانشگاهی هستم آمده‌ام تا از مسایل جامعه‌ام حرف بزنم. پز دانشگاهی این شده است که حرف‌های صدتا یه غاز بیان شود که الان می‌شود گفت و ۱۰ سال دیگر هم می‌شود همان حرف‌ها را تکرار کرد.

 

این داور برنامه «عصر جدید» در ادامه از بی‌خاصیت بودن دانشگاه‌های کشور گفت و این سخنان او تقریباً تا پایان نشست با واکنش گاه به گاه دانشجویان و اساتید حاضر در جلسه مواجه شد.

 

حسینی همچنین در نقد دیگری به دانشجویان علوم اجتماعی بیان کرد که خاطره‌اش از تدریس در این دانشکده این است که این دانشجویان همیشه اخمالو هستند.

 

وی درباره دانشگاه تهران نیز عنوان کرد: دانشگاه تهران بیشتر از اینکه دانشگاه مادر باشد انگار نامادری است!

 

سخنان حسینی درباره «بی‌مسئله بودن دانشگاه»، باعث شد تا مجری پاسخ دهد که دانشگاه ما بی مساله نیست و اگر از «دانشگاه نفتی» حرف زده می‌شود از صداوسیمای نفتی هم باید صحبت کرد. حسینی نیز به شوخی همان ابتدا از مجری خواست تا بی طرفی اش در بحث را نشان دهد که او تاکید کرد لزوماً قرار نیست بی‌طرف باشد.

 

مخالفت تلویزیون با سواد رسانه‌ای!

بیچرانلو از استادان دانشگاه حاضر در این جلسه بعد از سخنان بشیر حسینی و در واکنش به عبارت «دانشگاه بی‌خاصیت» که او به کار برده بود، به کنایه گفت: همین دانشگاه ِ بی‌خاصیت، خاصیتش ترویج تفکر نقادی در جامعه است.

 

وی اضافه کرد: مدیران تلویزیون مخالف آموزش سواد رسانه‌ای هستند چون اگر سواد رسانه‌ای در جامعه رواج یابد اول از همه مخاطب نسبت به برنامه‌های خود تلویزیون نقد خواهد داشت.

 

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به رویکرد تلویزیون در حمایت از سلبریتی ها و عطش برای دیده شدن گفت: «عصر جدید» هم بر همان محور دیده شدن و سلبریتی شدن است.

 

وی با اشاره به اینکه تلویزیون بیش از حد وارد زندگی سلبریتی ها می‌شود اظهار کرد: چرک و چروک‌های بی ارزش زندگی خصوصی سلبریتی ها در تلویزیون نمایش داده می‌شود و آنها از طلاق‌های خود در این رسانه حرف می‌زنند.

 

بیچرانلو همچنین در واکنش به سخنان بشیر حسینی که از اهمیت سواد رسانه‌ای گفته بود، بیان کرد: ژورنالیسم تحقیقی در تلویزیون اهمیتی ندارد و سواد رسانه‌ای فقط لقلقه زبان است تلویزیون فقط اغوا و سرگرمی است.

 

وی در بخش پایانی صحبت‌های خود درباره داوری‌های «عصر جدید» نیز توضیح داد: داوری‌ها در این برنامه متوازن نیست و بسیار ذوقی است این جمله که بگویید «من خوب حال کردم» بر اساس کدام نوع داوری است. برنامه قرار است آگاهی دهنده باشد و مردم بر اساس این معیارهای داوری آگاهی پیدا نمی‌کنند. ظاهر برنامه این است که مسابقه کشف استعداد است اما مبنایش سرگرم کنندگی است و هرکس شوی بهتری داشت برنده می‌شود البته من حق می‌دهم چون تلویزیون است و می‌خواهد ذات سرگرم کنندگی را حفظ کند.

 

راودراد نیز در صحبت‌های خود و در واکنش به بشیر حسینی بیان کرد: آقای دکتر گفت صحبت‌های کلی نشان می‌دهد دانشگاه مساله ندارد. دانشگاه مساله دارد و یکی از مسائل همین است که ما یک تلویزیون داریم و مخاطب به آن اعتماد ندارد. از طرف دیگر باید گفت تماشای زیاد الزاماً به معنای میزان رضایت نیست بله من افراد زیادی را می‌بینم که برنامه عصر جدید را دنبال می‌کنند اما همان افراد هم به برنامه نقد دارند.

 

علیخانی: نه کارمند تلویزیون نه مدیر

در ادامه این سخنان نوبت احسان علیخانی شد تا به بخشی از انتقادات پاسخ بدهد و او با بیان یک درخواست گفت: من باید توضیحی بدهم و یک خواهشی داشته باشم. اینکه ما اینجا هستیم برای نقد برنامه است. من یک برنامه ساز تلویزیونی هستم؛ نه کارمندم، نه مدیر هستم پس اجازه بدهید وارد بدیهیات نشویم.

 

وی افزود: من نمی‌توانم از طرف تلویزیون نماینده باشم بنابراین تقاضایم این است که «عصر جدید» را بی‌رحمانه نقد کنید اما درباره سیاست‌های کلان تلویزیون شاید باید مدیران را دعوت کنید و ارتباطی با من ندارد.

 

سپس بخش سوالات دانشجویان آغاز شد و قرار شد بعد از همه سوالات دانشجویان از طرف عوامل «عصر جدید» به آن‌ها پاسخ گفته شود.

 

اولین سوال از اولین دانشجو خطاب به سیدبشیر حسینی بود و او با مقایسه ارزش‌های کشور و مخصوصاً چارچوب‌های تلویزیون صحبت‌ها و موضع‌گیری های حسینی را متناقض با سیاست تلویزیون در مقابل غرب دانست و بیان کرد که رسانه اصلی کشور به طرز مفتضحانه‌ای سعی می‌کند که شبیه غرب شود شما باید توضیح دهید که آیا خودتان می‌دانید چه کاری انجام می‌دهید؟

 

بشیر حسینی خطاب به دانشجویانی که خواستار پاسخ او بودند بیان کرد که اجازه بدهند همه سوالات یک باره پرسیده شود و بعد او پاسخ گوید و بیان کرد که به اینجا آمده است تا صحبت‌های دانشجویان را بشنود.

 

سوال بعدی درباره نگاه «مرکز-پیرامونی» نسبت به اقلیت‌ها در برنامه «عصر جدید» بود و دانشجوی بعدی عنوان کرد که شما اقلیت‌ها را می‌آورید و انگار به او توجه و لطفی ویژه می‌کنید.

 

دانشجوی بعدی که او هم با لحنی انتقادی سخن می‌گفت به بخشی از صحبت‌های بشیر حسینی اشاره کرد و گفت: گفتید اخمالو هستیم بله چرا نباشیم؟ وقتی در یک برنامه تلویزیونی مثل عصر جدید از خانواده شهدا استفاده ابزاری می‌شود تا پوششی برای رویکرد غربی برنامه باشد چرا اخمالو نباشیم؟ وقتی زن‌ها یا حضور ندارند و یا وقتی حضور دارند از آنها سوالاتی از این قبیل می‌شود که همسرت چه می‌گوید اگر غذا درست نکنی؟ معلوم است که عصبانی می‌شویم.

 

دانشجوی بعدی نیز در سخنانی انتقادی و با صدای بلند بیان کرد: دکتر حسینی استاد من هستند اما در بهترین تایم تلویزیون پشت تریبون قرار می‌گیرند و حرف‌هایی سطحی می‌گویند آن هم با عشق!

 

استعدادیابی وظیفه سیما است، لطف نیست

یکی دیگر از دانشجویانی که در مقابل تریبون حاضر شد به یک دوگانه ناجی و نجات یابنده اشاره و بیان کرد: استعدادیابی وظیفه صداوسیماست نه اینکه فکر کند که لطف می‌کند. استعدادیابی وظیفه نهادهای کلان مثل آموزش و پرورش و صداوسیماست نه اینکه مردم بیایند و التماس کنند که در مسابقه دیده شوند و میل شخصی یک داور ایجاب کند که او را بپذیرد یا خیر.

 

در میان پرسش کنندگان یک نفر که خود را دکترای علوم ارتباطات معرفی کرد ضمن اشاره به «شهرت بشیر حسینی به حسن خلق»، خطاب به استاد دانشگاه منتقد برنامه عصر جدید گفت: استاد دانشگاهی که برای تقابل سنت و مدرنیته در رسانه ملی از شتر و گاو و پلنگ استفاده می‌کند دیگر چه انتظاری می‌توان از دانشجویان این حوزه داشته باشد؟

 

وی همچنین خطاب به استاد دیگر حاضر در این نشست عنوان کرد: شما گفتید رسانه تک محور است و یک برنامه تلویزیون را نقد کردید اما آیا توانستید در برگزاری یک برنامه دو ساعته مرزها را رعایت کنید؟

 

با پایان سوال او مجری نشست توضیح داد که اصطلاح «شتر گاو پلنگ» توهین نیست و صرفاً یک مثل است.

 

در پایان سوالات سید بشیر حسینی که خطاب بیشتر سوالات بود در پاسخ گفت: من ماهی توی آب هستم و در دانشگاه زنده می‌شوم. کسی از نگاه انتقادی ناراحت نمی‌شود اما از بی‌ادبی‌ها ناراحت می‌شویم.

 

وی در پاسخ به کنایه یکی از دانشجویان که مهمترین اثر بشیر حسینی را نوشتن کتاب «۱۵۰ هشتگ» معرفی کرده بود، گفت: الان چی کار کنیم خوب است تا عصبانیت‌ها رفع شود؟ من حاضرم حتی مشت بخورم از دوستانم. من مهمترین کار عمرم را نوشتن کتاب «۱۵۰ هشتگ» می‌دانم. من در جمع دانشگاهی‌ها حضورم بیش از همه جا مورد انتقاد بوده است با این حال افتخار می‌کنم.

 

حسینی دوباره به بخشی از سخنان خود اشاره کرد و گفت: استادان ارتباطات حرف جدی برای برنامه ما ندارند. بیش از ۱۰۰ برنامه‌ساز به من مراجعه کرده‌اند که سراغ استادان ارتباطات رفته‌اند اما آنها به جای کمک و مشاوره از تئوری‌های نظریه پردازان ارتباطاتی برای آنها گفته‌اند.

 

وی درباره رسالت «عصر جدید» عنوان کرد: رسالت این برنامه این است که هویت بخشی می‌کند و ما باورمان نمی‌شد که این استعدادها را در کشور داشته باشیم.

 

این داور «عصر جدید» همچنین با اشاره به تلاش عوامل برنامه و احسان علیخانی درباره ساخت این مسابقه استعدادیابی توضیح داد: من با احسان علیخانی درباره همه موارد هم عقیده نیستیم و نسبت به همین برنامه هم نقدهایی به هم داریم ولی علیخانی تنها کسی است که می‌توانست برنامه «عصر جدید» را بسازد و این کارش هم بواسطه ساخت «ماه عسل» بود که توانست سوژه‌هایی از شهرها و روستاهای دور پیدا کند و ارتباط نزدیکی با جامعه داشته باشد، بسیاری از تهیه کنندگان ما تنها از میدان ونک به بالا را بلد هستند و برنامه سازی هایشان هم به این قسمت از جامعه مرتبط است.

 

علیخانی در ادامه در پاسخ به کسانی که نظم جلسه را برای بیان حرف‌های خود بر هم می‌زدند خطاب به یکی از دانشجویان بیان کرد: انجمن شما ما را دعوت کرده و من معذرت می‌خواهم اگر انجمن شما انتخاب بدی کرده است.

 

علیخانی خطاب به دانشجویی که درخواستی برای مطرح شدن نام «مرضیه امیری» دانشجوی خبرنگاری که چند روز پیش خبر بازداشتش در فضای مجازی منتشر شد هم گفت: خانم من به شما حق می‌دهم که این موضوع برای‌تان اولویت داشته باشد. نکته من این است دوستانی که عصبانی، خسته و رنجیده هستند حق دارند اما من برنامه ساز چه کاری می‌توانم بکنم؟ ما کاری را برای مردم شروع کرده‌ایم که سخت‌ترین کار عمرم است. هدفمان این است که مردم به صحنه بیایند و استعدادها دیده شوند. شعار ما در «ماه عسل» این بود که این برنامه رسانه مردم بدون رسانه بود و «عصر جدید» هم همینطور است.

 

چرخ را نباید از اول اختراع می‌کردیم

مجری و تهیه‌کننده «عصر جدید» تصریح کرد: چرخ را که نباید از اول اختراع کنیم، تلنت شو را در ۸۰ کشور دنیا برگزار می‌کنند حتی افغانستان و عراق در این اوضاع جنگ مسابقه استعدادیابی برگزار می‌کنند. ما هم پیشنهاد تولید این مسابقه را در سال ۹۶ مطرح کردیم و در ۹۷ اجرایی شد. ما احساس کردیم می‌توان حال مردم را خوب کرد و حتی حدود ۸ یا ۹ ماه است یک ریال پول نگرفته‌ام.

 

وی در بخش دیگر به همدردی با دانشجویان پرداخت و گفت: من چند بار در جلسات نقد این دانشگاه شرکت کرده‌ام و چند سال پیش برای «ماه عسل» آمدم. خودم هم سال‌ها پیش ۲۰۰ متر آن طرف تر و در دانشکده مدیریت درس خواندم.

 

علیخانی با تلاش برای سکوت مخاطبان و دانشجویان و دانشجویانی که هر از گاهی از گوشه‌ای از سالن حرف‌هایشان را بیان می‌کردند و می‌خواستند به گوش او برسانند، عنوان کرد: من خیلی حرف برای گفتن داشتم ولی وقتی نتوانیم یک گفتگوی ساده برگزار کنیم اوضاع ترسناک می‌شود.

 

حاشیه‌های مراسم

نشست نقد «عصر جدید» با تشویق‌های مدام دانشجویان برای صحبت‌های انتقادی از طرف استادان خطاب به بشیر حسینی و به ویژه دانشجویان همراه می‌شد و هر بار عده‌ای با تشویق‌ها این سخنان را همراه می‌کردند که تا پایان جلسه، مجری تذکر می‌داد که از تشویق‌های هیجانی پرهیز شود.

 

سخنان ابتدایی سیدبشیر حسینی درباره بی خاصیت بودن دانشگاه و اخمالو بودن دانشجویان علوم اجتماعی باعث شد بیشترین خطاب سوالات و بحث‌ها باشد.

 

در میان صحبت‌های عوامل «عصر جدید» یکی از دانشجویان پسر روی صحنه رفت و دیالوگ‌هایی را به صورت تئاتری ادا کرد که کادر برگزارکننده خواست او را از صحنه خارج کند و عوامل گفتند اشکالی ندارد او هم می‌خواهد استعدادیابی شود!

 

بخشی از سوالات دانشجویان از عوامل «عصر جدید» همراه با خطاب‌های تند و انتقادی بود و باعث شد چندین بار نظم جلسه بهم بخورد و مجری بارها نسبت به تمام شدن زمان پرسش و همچنین رعایت ادب و احترام مهمانان تذکر دهد.

 

آریا عظیم‌نژاد از داوران برنامه «عصر جدید» به‌رغم حضور در این نشست ترجیح داد با سکوت شنونده نقدها باشد و هیچ اظهارنظری نکرد.

 

جلسه حوالی ساعت ۲۰ به پایان رسید و بعد از آن دانشجویان جلوی درهای آمفی‌تئاتر تجمع کردند که احسان علیخانی و داوران برنامه «عصر جدید» با حفاظت تیم حراست دانشگاه بیرون رفتند.

 

 

  • 14
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش