پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۲۸ - ۱۰ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۲۵۹۰
رادیو و تلویزیون

نسیم ادبی: علی نصیریان یک کلاس بازیگری است

نسیم ادبی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
نسیم ادبی، بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون به تازگی قرار است نمایشنامه «قصه ظهر جمعه» را به صحنه ببرد. وی دراین باره گفت:‌همیشه قصه‌های رئالیستی و نزدیک به زندگی مردم مرا جذب خود می‌کند.

«نسیم ادبی»،‌ بازیگر و کارگردان فعال سینما، تئاتر و تلویزیون این روزها مشغول بازی در سریال «برادر جان» است که این شب‌ها از شبکه سه سیما به روی آنتن می‌رود. 

 

وی همزمان با فعالیت تلویزیونی خود تصمیم گرفته نمایشی با عنوان «قصه ظهر جمعه» اثر محمد مساوات را به روی صحنه ببرد. «قصه ظهر جمعه» زندگی خانواده‌ای از طبقه پایین جامعه را در اواخر دهه ۶۰ در شهر تهران به تصویر می‌کشد.  در این نمایش تنهایی افرادی به تصویر کشیده می‌شود که به ظاهر در خانواده‌ای پر جمعیت زندگی می‌کنند اما هیچکدام حرف یکدیگر را نمی‌فهمند.

 

این اثر توسط محمد مساوات در سی و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در دو بخش نمایشنامه نویسی و کارگردانی تازه‌های تئاتر ایران مورد تقدیر قرار گرفت و حال قرار است توسط نسیم ادبی کارگردانی شود و از هفدهم خرداد ماه در تماشاخانه سپند به صحنه برود.

 

«نسیم ادبی» در گفت‌وگو با فارس در این باره گفت: من همیشه نمایشنامه‌های محمد مساوات را دوست داشتم و متأسفم که نتوانستم اجرای کارهایش را ببینم. زمانی که با نمایشنامه «قصه ظهر جمعه» برخورد کردم، آن را کاملا رئالیستی دیدم و دوست داشتم بازخورد آن را بر عموم مشاهده کنم.

 

وی در ادامه افزود: همیشه تماشاگر می‌تواند نمایش‌هایی که به زندگی مردم نزدیک هستند را لمس کند و خیلی تفاوتی بین نمایش و زندگی روی صحنه ایجاد نمی‌‌کند. این نمایشنامه هم همین خاصیت رئالیستی بودن و نزدیکی به زندگی مردم را دارد.

 

ادبی با بیان اینکه ابتدا این کار توسط هنرجویانش اجراخوانی شده و سپس به صحنه رسیده است، گفت:‌ما ابتدا کار را به صورت نمایشنامه خوانی روی صحنه بردیم تا ببینیم چه بازخوردی دارد. افرادی که کار را دیدند به شدت دوستش داشتند و به من پیشنهاد دادند تا آن را به صحنه ببرم. بازیگران نمایش هم همان هنرجویان من محسوب می‌شوند که چند نفر از آنها قبلا نمایش به صحنه برده‌اند اما بقیه هیچ کاری تا به حال نداشته‌اند.

 

وی با اشاره به اینکه نمایش قرار است ۲۵ شب روی صحنه تماشاخانه سپند برود، درباره علت انتخاب این تماشاخانه گفت: من قبلا در تماشاخانه پالیز اجرای زیاد داشتم، انرژی این سالن خیلی خوب است. به غیر از این دلیل هم خود صحنه برای قاب و دکور ما مناسب بود، چرا که نه خیلی بزرگ و نه خیلی کوچک است و به اندازه برای دکور رئالیستی کار ما که بخشی از اتاق یک خانه محسوب می‌شود، به شمار می‌رود.

 

ادبی درباره کسب گیشه این نمایش گفت: من معتقدم صد در صد گیشه را هم خواهیم داشت. تمام تلاشمان را هم برای یک اجرای خوب می‌کنیم به نظر من در این دوره جذب تماشاگر هیچ ربطی به سلبریتی و ستاره آوردن در کار ندارد. من تجربه این را داشته‌ام که کارهایی با حضور ستاره سینمایی به دلیل ضعف کار فروش نکرده اما کارهای دانشجویی با محتوا و اجرای قوی مورد استقبال قرار گرفته است. بنابراین من امیدوارم مردم و دانشجویان نمایش ما را دوست خواهند داشت.

 

وی با بیان اینکه هنوز مشغول بازی در سریال «برادر جان» است،‌ گفت: بازی در تیمی که مستقیم با آقای علی نصیریان کار کنی، درجه یک است . من قبلا تجربه بازی با ایشان را در سریال شهرزاد غیر مستقیم داشتم اما در این سریال نخستین باری بود که مستقیم با هم کنش و واکنش داشتیم و واقعاً درجه یک بود.

 

ادبی اظهار داشت: قبلا هم همه جا گفته‌ام به نظرم خود آقای نصیریان یک کلاس بازیگری هستند که علاوه بر بازیگران، دانشجویان هم باید از وجود ایشان تجربه کسب کنند.

 

نمایش «قصه ظهر جمعه» به کارگردانی نسیم ادبی و مشاور کارگردانی امید بنکدار ، جمعه از ۱۷ خرداد ماه ساعت ۱۹ در سالن سپند به صحنه خواهد رفت.

 

در خلاصه داستان این نمایش آمده است: در روز عروسی دختر کوچک یک خانواده در سال ۱۳۶۹، با بالا گرفتن اختلافات اعضای خانواده، زخم‌های کهنه دوباره سر باز می‌کنند و درگیری بین شخصیت‌های نمایشی اوج می‌گیرد. در حالی که پدر خانواده بیمار و بیهوش روی تخت افتاده است، هر لحظه این خطر وجود دارد که مراسم عروسی به هم بخورد و...

 

  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش