شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۲۵ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۴۲۸۱
رادیو و تلویزیون

دستمزد میلیاردی عزیزی از برنامه ستاره ساز

خداداد عزیزی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

آن چهره جذاب، آن صورت فتوژنیک، آن فوتبالیست تکرار نشدنی یا به قول جواد خیابانی اول غزال تیزپای فوتبال ایران بعد از آنکه کفش‌ها را آویخت شاید در خیالاتش دورانی باشکوه‌تر در عرصه مربیگری را می‌پروراند اما شبهه جکی چان به مانند بسیاری از غول‌های فوتبال جهان هرگز نتوانست در وادی مربیگری به توفیقات دوران بازیگری دست یابد.

خداداد برای بدل شدن به یک مربی تمام عیار بسیاری از فاکتورها را در خود نداشت و نتوانست بازیگر نقش اول این میدان هم باشد.

شاید یکی از دلایلی که خداداد را خیلی زود از رقابت شانه به شانه با مدعیان این حرفه دور کرد، وضع بغرنج تیم‌های مشهدی باشد که هرگاه خود را لبه پرتگاه سقوط دیدند، دست نیاز به سویش دراز کردند اما رقابت مدیران تیم‌های مشهدی برای سپردن سکان تیم‌های نابسامان شهر به این چهره بیشتر به جهت رهایی از زوال بیشتر بود تا ساختن خدادادی دیگر در دایره مربیگری.

خداداد فوتبال مشهد خود نیز مساعی فراوانی برای عبور از سنگلاخ‌های مربیگری داشت و تلاش کرد فوتبال مشهد را قبل از ظهور پدیده و سقوط تیم‌های ابومسلم، پیام و سیاه‌جامگان زنده نگه دارد اما موفقیتی حاصل نشد.

 او حتی مربیگری در تیم‌های لیگ یکی را هم تجربه کرد تا شاید آب رفته را به جوی بازگرداند و از نقطه دیگری بازگشتش را اعلام کند اما سرنوشت او باز هم محکوم به شکست بود.

سه‌شنبه شب در تالار شهر مشهد اما چهره دیگری از خداداد رویت شد؛ کت و شلوار پوشیده روی سن، چشم در چشم حضار، بی‌آنکه لحظه‌ای تپق بزند، با همان لبخند معروف که عضلات تمام صورتش را در هم می‌فشارد.

 نگاهی به حاضرین کرد و گفت: «صحبت کردن اینجا دشوار است.» اما هیچ دشواری در نگاه و صدایش احساس نمی‌شد. حتی لرزشی. با تسلطی مافوق تصور جملات را پشت هم سوار می‌کرد. حتی به مانند مجریان حرفه‌ای گاهی شوخی هم می‌کرد تا حال و هوای مراسم عوض شود.

انگار سال‌ها است کار مجری‌گری می‌کند! شاید اگر کسی عقبه‌اش در فوتبال را نداند، وقتی با چهره یک مجری جذاب مواجه می‌شود، تصور کند سال‌هایی طولانی در این عرصه فعالیت داشته اما عمر حضور خداداد در مقابل دوربین به چند ماه می‌رسد. ابتدا از یک مسابقه پیامکی که می‌ایستاد و سوالات فوتبالی را مطرح می‌کرد تا کاربران یک اپلیکیشن به پرسش‌ها پاسخ دهند و بعد در یک برنامه پربیننده به نام ستاره‌ساز.

مجری برنامه سه‌شنبه شب قرعه‌کشی لیگ نوزدهم برای سومین بار بود که در مقابل دوربین ظاهر می‌شد و وجه تمایز این حضور پخش زنده تلویزیونی بود که چشم بادامی فوتبال ایران به خوبی از پس آن برآمد و شاید بهتر از بسیاری از مجریان باتجربه کارش را به نقطه پایان رساند.

حالا خداداد تولد تازه‌ای یافته است. نه به عنوان فوتبالیست که حیرت‌زده‌مان می‌کرد یا به عنوان یک مربی پرجنب و جوش و عصبی کنار لب خط.

چهره او این بار در اوج آرامش و متانت در یک برنامه پربیننده تلویزیونی رخ در رخ‌مان قرار می‌گیرد. این است خداداد عزیزی: مجری جدید سیما!

مشهد هر چه در مواجهه با خدادادش در عرصه مربیگری بد کرد، این بار مردی را در برابرمان قرار داد که بی‌ شک می‌تواند در وادی مجری‌گری یکی از بهترین‌های دایره خود باشد.

خداداد از این ویژگی برخوردار است که به واسطه عقبه پررنگش در فوتبال، بیننده‌های تلویزیون را هم افزایش دهد و به یک مجری جذاب و پربیننده بدل شود. خودش در وصف مجری‌گری می‌گوید: «من نمی‌خواستم مجری این برنامه باشم. ابتدا مخالفت کردم اما بعد از اینکه اصرار‌ها را دیدم، قبول کردم که مجری باشم. مجری‌گری یک هنر است.»

آیا خداداد در آینده باز هم به عنوان مجری روی سن خواهد رفت؟ پاسخ این سؤال سیاستمدارانه است: «الآن نسبت به قبل خیلی باتجربه شده‌ام. درست که آن شب تجربه اولم را پشت سر گذاشتم اما احساس می‌کنم مسلط بودم.»

ماجرای ستاره‌سازو یک دستمزد میلیاردی

کار در کنار نوجوان‌های فوتبالیست در یک برنامه تلویزیونی شاید اینطور به نظر برسد که خداداد به نوعی علاقه‌مند به کار با جوان‌ها شده اما بعید است که عزیزی دیگر ریسک مربیگری را به جان بخرد و وارد این چرخه شود.

خداداد شاید دوباره در هیبت کارشناس-مجری در چنین برنامه‌هایی قد علم کند اما هرگز مربیگری نخواهد کرد. شاید یکی از دلایلی که رأیش را برای همیشه بزند، دستمزد قابل توجهی باشد که در همین برنامه ستاره‌ساز گرفت.

خداداد برای دو فصل حضور در برنامه ستاره‌ساز رقمی بالغ بر یک میلیارد تومان از تهیه‌کننده این برنامه پول گرفته که رقم قابل توجهی است. شاید خیلی از مربیان لیگ برتری نیز چنین دستمزدی را دریافت نکنند اما ستاره‌ساز برای خداداد این مزیت بزرگ را داشت که دستمزد بالایی را تجربه کند و فارغ از هیاهوهای عرصه مربیگری پول خوبی را به جیب بزند.

قطعاً چنین دستمزدی خداداد را باز هم وسوسه خواهد کرد تا به پیشنهادهای دوباره پاسخ مثبت بدهد و بار دیگر با چنین برنامه‌هایی که بیننده‌های بسیاری هم دارند، همکاری کند.

حمیدرضا عرب

newspaper.iran-varzeshi.com
  • 13
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش