هفته گذشته مجلس شورای اسلامی با پیوست ایران به کنوانسیون پالرمو موافقت کرد و از همان لحاظ نخست تحرکات مخالفان آغاز شد و در رسانههای خود بر آن تاختند. اما نکته قابل توجه این است که ماجرا بزرگتر از پالرمو است و تنها به این مورد خلاصه نمیشود.
تفاوتی ندارد که دولت دوازدهم باشد یا هر دولت دیگر ازجمله اصلاحات و هیچ تفاوتی ندارد که کنوانسیون برن باشد یا پالرمو، موضوع این است که یک جریان خاص در کشور با هر آنچه که یک طرف آن غربیها باشند، مخالف است و سعی میکند با توان رسانهای و حتی بعضا تحریف جزئیات، مانع از اجرایی شدن آن شوند یا حداقل فضای افکار عمومی را به سمتی که میخواهند هدایت کنند.
از این دست میتوان به مواردی مانند کنوانسیون برن (یک معاهده بینالمللی در خصوص حق تکثیر و حق مولف است) یا ماجرای سند ۲۰۳۰ اشاره کرد. البته حتی برجام را هم میتوانیم در همین دسته قرار دهیم که از همان ابتدا فضاسازی علیه آن در دستور کار این جریان قرار گرفت و با وجود اینکه با تائید رهبری امضا شده و مجلس هم با آن موافق بود اما همچنان از موضوعات مورد علاقه مخالفان دولت است. به هرحال بعد از پشت سرگذاشتن همه این موارد که تا حدود زیادی هم جریان مورد بحث پیروز میدان بود، حالا این روزها ماجرای کنوانسیون پالرمو از موضوعات مورد توجه آنها است که بعد از تصویب مجلس به آن پرداخته اند.
اما کنوانسیون پالرمو چیست؟
ماجرا تقریبا به ۱۸ سال پیش و به دولت اصلاحات بر میگردد. در سال ۲۰۰۰ میلادی مجمع عمومی سازمان ملل با این کنوانسیون موافقت کرد و این کنوانسیون در تعریف خود اعلام کرد به دنبال ارتقای همکاری ها برای پیشگیری مبارزه موثر با جرایم سازمان یافته فراملی است. ایران هم بعد از دوماه از تصویب این کنوانسیون آن را امضا کرد اما چون هنوز الحاق از تصویب مجلس شورای اسلامی نگذشته بود، تاکنون فقط به عنوان ناظر در نشست های کنفرانس اعضاء کنوانسیون شرکت میکرد.
تا اینکه بالاخره کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در سال ۹۳ با تشکیل کارگروه ویژهای متشکل از اعضای این کمیسیون، کارشناسان وزارت امور خارجه و برخی از مسئولان دولت، بررسی لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی را آغاز کرد. اما مرکز پژوهش های مجلس همان زمان پیشنهاد داد به خاطر حساسیت و نگرانیهایی که در ارتباط با پیوستن به این کنوانسیون وجود دارد لایحه برای سه ماه مسکوت بماند تا درباره آن بررسی های بیشتری صورت بگیرد. در نهایت کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس نهم، این لایحه را رد کرد.
یکی از نگرانی های موجود در ارتباط با کنوانسیون پالرمو وضعیت
حزب الله لبنان است که برخی کشورهای غربی آن را از مصادیق گروه های تروریستی می دانند. اما مجلس دهم مجددا این پرونده را به جریان انداخت و همکاری با وزارت امور خارجه را از سر گرفت که نتیجه آن تعیین شروطی در ماده واحده این لایحه برای پیوستن به کنوانسیون پالرمو بود. با این حال تفاوتی در نگاه مخالفان ایجاد نشد و همچنان سعی دارند افکار عمومی را به سمتی ببرند که این تلقی ایجاد شود که طبق مصوبات کنوانسیون پالرمو، گروههای مقاومت از جمله حزب الله در لیست گروههای تروریستی قرار گرفتهاند.
البته تنها مخالفان آن، ۸۰نمایندهای نیستند که در مجلس حضور دارند و در بیرون هم مخالفان جدی و سرسختی دارد. از جمله حسن شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان است که در یادداشت اخیر خود عنوان کرد:« آیا تن دادن ایران اسلامی به این کنوانسیون فاجعهآمیز نیست؟! از ما خواستهاند که نه فقط از حمایت نیروهای مقاومت دست بکشیم، بلکه بودجه سپاه پاسداران و نیروی قدس را هم صرفا به این علت که از نگاه آنان تروریست محسوب میشوند قطع کنیم!! یعنی ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم را دست بسته تحویل تروریستهای وحشی تحت حمایت آمریکا و اسرائیل بدهیم! و با خودداری از حمایت نیروهای مقاومت نظیر حزباللهلبنان، حماس، جهاد اسلامی،
انصارالله یمن و... اقتدار منطقهای خود را از دست بدهیم و به لقمهای بیدردسر برای بلعیده شدن از سوی آمریکا و متحدانش تبدیل شویم، تا آنجا که حتی در مقابل آلسعود فکسنی هم توان مقابله نداشته باشیم! ضمن آنکه حمایت از جبهه مقاومت از یکسو، تکلیف الهی و اسلامی جمهوری اسلامی است که در قانون اساسی به صراحت آمده است و از سوی دیگر این حمایت از نوع «صدقه» نیست بلکه هزینهای است که هر دو سوی ماجرا، یعنی ایران اسلامی و جبهههای مقاومت به طور مشترک برای تامین امنیت خود و مبارزه با قدرتهای خونریز و غارتگر و حاکمان دستنشانده آنها میپردازند و... فقط تصور کنید اگر اینگونه نبود آیا همه روزه شاهد جنایات وحشیانه تروریستهایی نظیر داعش و القاعده و منافقین نبودیم؟!»
اما آنچه که به وضوح میتوان در نوشتار شریعتمداری یا بهطورکلی مخالفان پالرمو دید، نوعی فرافکنی و بازی با الفاظ است.زیرا به عنوان مثال مخالفان معتقدند که با عضویت در این کنوانسیون باید بودجه سپاه پاسداران و نیروی قدس را هم صرفا به این علت که از نگاه آنان تروریست محسوب میشوند قطع کنیم. اما این درحالی است که نه تنها در حال حاضر سپاه پاسداران در لیست حضور ندارد بلکه طبق قوانین بینالمللی هیچ نیروی مسلح رسمی مانند سپاه و ارتش در جهان در لیست گروههای تروریستی قرار نمیگیرد. بنابراین هرآنچه پس از این جمله شریعتمداری آمده است صرفا نوعی تصویرسازی خیالی برای تحریک افکارعمومی علیه پالرمو است. زیرا اگر بودجهای قطع نشود قاعدتا دست و پا بسته هم نخواهیم بود.
رفتارهای بینالمللی و لزوم پذیرش کنوانسیونها
در همین خصوص مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل سیاسی طی گفتوگو با «ابتکار» عنوان کرد:« پالرمو هم باید از چند جهت مورد توجه قرار گیرد، یکی از این موارد بافت متن آن است، به هر ترتیب ایران در گروه یکی از کشورهای مهم در جغرافیای سیاسی جهان است و به واسطه جایگاه فرهنگی و تاریخی این کشور از منظر تمدنی نیز از جایگاه بسیار بالا برخوردار است. فلذا ایران نمیتواند خود را در بافت نظام بینالملل و تعامل با دیگر کشورها و سازمانها و نهادهای بینالمللی نادیده بگیرد و از خود ردی به جا نگذارد.
در خصوص پالرمو به عنوان یک کنوانسیون بینالمللی نزدیک به ۱۸۹ کشور عضو هستند و کشورهای اندکی از میان کشورهای جهان خود را خارج از پالرمو تعریف میکنند و آن کشورها غالبا کشوهایی هستند که اهمیت چندانی در جغرافیای سیاسی ندارند.» وی ادامه داد:« از طرف دیگر ویژگیهایی که ایران پذیرفته است خود نمایانگر اهمیت این کنوانسیون برای ایران است. ایران پنج شرط را برای ورود به پالرمو مدنظر قرار داده است که متکی بر عدم تسلط بیگانه بر سیاستورزی درون کشور است و گذاشتن پنج شرط توانایی ایران در ایجاد یک فضای معنادار برای ورود به نهادها و سازمانها به عنوان یک کشور با سابقه محسوب میشود.
آیا ایران میتواند بدون ورود به این سازمانهای بینالمللی تواناییهای خود را در حوزه جرایم بینالمللی که متوجه جمهوریاسلامی است به نمایش بگذارد؟» این استاد دانشگاه با بیان این نکته که پذیرش هر کنوانسیونی میتواند پیامدهای مثبت و منفی را برای یک کشور به دنبال داشته باشد، گفت:« اگر یک دولت بنابر مقررات بین المللی پذیرفته شده، حرکت کند، هرچه این حرکت و رفتار مبتنی بر قوانین بینالمللی باشد، بی تردید از منظر حقوقی دفاع بهتر و باکیفیتتری در نظام بینالملل خواهد داشت. فلذا نفس پذیرش این کنوانسون نشاندهند تلاش ایران برای تنظیم رفتارهای خود منطبق با قوانین بینالمللی است.»
چالشهای پذیرش یک کنوانسیون
همانطور که مطهرنیا در اظهارات خود عنوان کرد به هرحال پذیرفت هر کنوانسیونی میتواند معایب و مزایایی داشته باشد اما به هرحال ماجرا این است که قاعدتا هردوی این جنبهها بر روی کفه ترازو گذاشته میشوند و ارزیابی میشوند. نمیتوان به صرف اینکه کنوانسیونی طرف غربی دارد ان را رد کرد. مطهرنیا در این باره معتقد است: ما باید بر این نکته تاکید داشته باشیم که خواسته ما یک چیز است و توانایی ما چیز دیگری است. در سیاست آنچه که اهمیت مرکزی دارد و دال بسیار قدرتمند در ایجاد کنش است نه خواستههای ما بلکه تواناییهای ما است.
تا چه اندازه ما توانایی داریم تا به قراردادهای بین المللی تن در نداده و با این عمل بتوانیم در جامعه جهانی در بعد بینالمللی حضوری فعال داشته باشیم. وی در ادامه صحبتهای خود اظهار کرد:«کنوانسیون پالرمو به دنبال ایجاد فضایی برای فاصله گرفتن از جرایم بین المللی است اگر متن کنوانسیون مورد توجه قرار گیرد و با شروطی که ایران هم به آن اضافه کرده است به گونه ای اجرا میشود که تمامیت ارضی ایران مورد خدشه واقع نمیشود.» وی در خصوص انتقادهای مخالفان گفت:« نگرانیهایی که مخالفان این کنوانسیون دارند، در ارتباط با سازمانهایی است که در ایران تحت عنوان سازمانهای آزادی بخش مورد توجه قرار میگیرد و در بطن مسئلهای مانند بیداری اسلامی خود را به نمایش میگذارد و این معنا با پذیرش و یا عدم پذیرش تغییر چندانی نخواهد داشت، چراکه این کنوانسیون نگاه به جرایم بینالمللی را بر اساس یک تفسیر معناداربه انجام میرساند که ورود ایران به آن و یا عدم ورود ایران چندان تاثیری در مصداقهایی که سایر کشورها در خصوص مبارزه با تروریسم نخواهد داشت.»
تبارشناسی مخالفتهای زنجیرهای
ما این همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد با بررسی نمونههای مشابه قبلی میتوان به صراحت گفت که تفکری در کشور وجود دارد که با یک استراتژی سعی در جلوگیری از حضور ایران در معاهدات یا توافقهای بین المللی از جمله حقوقی و اقتصادی و... است. نکته جالب توجه این است که تا امروز هیچ قرار داد یا توافقنامهای به امضا نرسیده است که موافقت این جریان را به همراه داشته باشد. این میخواهد قرارداد ایران و توتال باشد یا ایران و پژو و... یا برجام و ۲۰۳۰ و کنوانسیون برن و پالرمو باشد. موضوع این است که آنها به هیچ عنوان تمایلی ندارند که کشور در رابطهای قرار بگیرد که یک طرف انها غربیها باشند.
درصورتی که بعضا این معاهدات مانند کنوانسیون پالرمو حدود ۱۹۰کشور عضو دارد و صرفا برخی کشورهایی مانند گینه بیسائو عضویت آن را ندارند. به هرحال اینکه برخی گروهها تا این حد در برابر چنین مسائلی مقاومت میکنند، دلایل متعددی دارد. مطهرنیا در این باره با بیان اینکه از منظر تبارشناسی تاریخی و دیرینه به جامانده از جماعت ایرانی بیگانهگریز و بدبین به هر حرکتی در برون مرزهای فردی و جمعی تعریف شده از زمان حمله اسکندر مقدونی به ایران این جهتگیری تشدید شده و رویکرد غرب ستیزانه نیز با آن ممزوج شده است، عنوان کرد:«اسکندر مقدونی با تجربه تاریخی به جا گذاشته همراه با حمله دیگر سرداران فاتح و هجوم کننده به مرزهای ایران همچون تموچین یا چنگیزخان و نوادگان او خاطراتی سنگین را در ذهن تاریخی ملت ایران دیکته کردهاند و هر گونه ورودی به درون ایران با مقاومتی همراه جهت گیری رخ میدهد و این اتفاق فارغ از مثبت یا منفی بودن پدیده رخ میدهد.»
او ادامه داد:«همین که پدیدهای از برون به درون وارد میشود، بر اساس این تبارشناسی تاریخی موجودیتی مقاوت برانگیز در ایران ایجاد میشود، به گونه ای که بدون مطالعه یا تلاش برای تحقیق نفس موضوعیت برونی یک پدیده به خودی خود کافی است تا آن موضوع به عنوان یک ضد ارزش از نظر هنجاری تبدیل شود. در حقیقت اصل و ارزش قابل احترام شناخته میشود و چنین اصلی حتی در زندگی شخصی و جماعتی ملت ایران در لایحههای درون ملی وجود دارد و جامعه ملی ما را در رنج قرار میدهد.» وی تصریح کرد:« فلذا نوعی اصلاح درونی ضمن پاسداشت این تجربه تاریخی لازم است به نوعی این نکته که امکان وقوع هرگونه سوءاستفادهای از برون در دورن وجود دارد را نباید نادیده گرفت اما نمیتوان از ترس نفوذ و تسلط بیگانه آن موضوع را به صورت کامل نادیده بگیریم و از فرصتهای موجود در آن بهره نبرد.
ضرب المثل معروفی وجود دارد که میگوید انسان خردمند از ترس مرگ خودکشی نمیکند با توجه به این معنا ایرانیان همواره از ترس مرگ خودکشی کردهاند و نخواستهاند که این امر را باور کنند. البته این رویکرد در همه ما مسلط است و ما هم تحت تاثیر چنین محیطی هستیم و رویکرد ستراتژیک خود را بر اساس توان درونی و فرصتهای بیرونی تنظیم کنیم.» این استاد دانشگاه ضمن اشاره به اینکه این دلیلی اصلی است که به عنوان ستون فقرات این موضوع خود را به نمایش میگذارد و هر کدام از استخوانهای پیوسته به آن عوامل ناشی از این ستون فقرات هستند، ادامه داد:« این مسئله در تمامی مواجهات ایران با بیرون نمود دارد.
ما هرگاه که در تعامل بیگانگان قرار گرفتهایم در عمل نخواستهایم که مسئولیت این تعامل را متوجه خود بدانیم و در مجموع خوبیها و بدیهای آن را با هم بپذیریم و به جای آن تلاش کردهایم که مسئولیت این پذیرش و استفاده از فرصتهای آن را به خود ارجاع ندهیم. باید گفت در میان تصمیمگیران و کنشگران و بازیگران جامعه ملی ما این امر به صورت یک اپیدمی درآمده است حتی بیگانهگریزی و بیگانهستیزی به عنوان یک اصل برگرفته از هنجارهای دینی و فرهنگ ملی قرار گرفته است و ما شاهد نوعی تلاطم همیشگی در حوزه منطقهای و بین المللی هستیم.»
به هرحال با توجه به اظهارات مطهرنیا نوع نگاه برخی ایرانیان به بیگانگان و بیگانهستیزی حکومت که به عنوان یک ارزش تلقی شده است و از طرف دیگر برخی آن را یک اصل اساسی در برخورد با دشمن میدانند و دشمن را به عنوان عامل اصلی کاستیها قلمداد میکنند. در داخل کشور هم بدون عنایت به شرایط و پیامدها در قرائت حکومتی و بر اساس ارزشها با چنین پدیدهای به مخالفت برخیزند. شاید دقیقا همین مسئله است که موجب میشود در هیچ برهه زمانی و در هیچ توافق و معاهده و کنوانسیونی، برخی گروهها اعلام رضایت نکنند.
- 14
- 6