چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۰۵ - ۰۹ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۱۰۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

بازیگران کودک و نوجوان و واقعیت تلخ فراموش شدن

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بازیگران کودک و نوجوان
بازیگران نقش مهمی در شکل‌گیری یک اثر سینمایی داشته و یکی از ارکان کلیدی آن به حساب می‌آیند که رابطه مستقیمی هم با گیشه دارند.

به گزارش جام جم، در میان بازیگران به طیفی از آنها برمی خوریم که از سنین پایین وارد این حرفه شده و پس از مورد توجه قرار گرفتن بسیار، به یکباره یا به مرور به دست فراموشی سپرده می‌شوند.

 

کودکان و نوجوان‌های بازیگر همزمان با بالا رفتن سن و تغییرات رخ داده در چهره و فیزیکشان از دایره دید مخاطبان سینما خارج شده و فیلمسازان هم دیگر علاقه چندانی به استفاده از آنها در آثارشان نشان نمی‌دهند.

 

موضوعی که تنها منحصر به سینمای ایران نبوده و نمونه‌های فراوانی هم در سینمای جهان دارد. این دسته از بازیگران برای ماندن در این حرفه گاه به تحصیلات آکادمیک روی آورده و کارشان را ادامه می‌دهند که البته زیاد نیستند.

 

گروه دیگری هم پشت دوربین را برای ادامه کار برگزیده و در سمت‌های مختلف مشغول به کار می‌شوند، اما دسته سوم به صورت تمام‌عیار با بی‌رحمی سینما مواجه شده و بازیگری را کنار گذاشته و در حرفه‌ای دیگر مشغول به کار شده‌اند. حال نگاهی گذرا به تعدادی از بازیگران این طیف سنی می‌اندازیم.

 

رامتین دانش: کودک محبوب دهه ۱۳۶۰ سینمای ایران 

دانش را می‌توان پرکارترین بازیگر کم‌سن و سال سینمای نوپای ایران پس از انقلاب به حساب آورد که فیلم‌های شاخصی هم در کارنامه‌اش به چشم می‌خورد.

 

نکته جالب درباره او محوریت داشتن نقش‌هایش در آثاری همچون: پدربزرگ ساخته مجید قاری‌زاده، خط پایان به کارگردانی محمدعلی طالبی و عبور از غبار ساخته پوران درخشنده است.

 

معصومیت کودکانه دانش را می‌توان برگ برنده او در مواجهه با مخاطبان به حساب آورد که برایشان دلنشین جلوه می‌کرد. او نیز پس از پایان دوره نوجوانی از سینما فاصله گرفته و در دانشگاه در رشته مکانیک تحصیل کرد. دانش در کودکی و نوجوانی به موازات بازیگری در زمینه موسیقی هم فعال بوده و در جوانی هم به تدریس آن در آموزشگاه‌های موسیقی در کنار شغل اصلی خود می‌پرداخت.

 

رامتین دانش سرانجام در حالی که تنها ۲۷ سال داشت در یک سانحه دلخراش رانندگی در اطراف شهرستان نور مازندران جان خود را از دست داد.

 

بازیگران آهنگر 

اصطلاحی میان سینماگران از گذشته رواج دارد و آن هم بچه سینماست و به کسی اطلاق می‌شود که از سنین بسیار پایین به واسطه حضور والدینشان در این حرفه جلوی دوربین رفته‌اند. امید و کاوه آهنگر از شاخص‌ترین این بازیگران خردسال هستند که این اصطلاح برازنده آنها به نظر می‌رسد.

 

کودکان و نوجوان‌هایی که در اوایل دهه ۶۰ پای برنامه کودک تلویزیون می‌نشستند، قطعا هنوز خاطره‌ای ولو کمرنگ از مجموعه علی کوچولو دارند که نقش اول آن را امید آهنگر چهار ساله به عهده داشت.

 

وی پس از موفقیت همه‌جانبه این برنامه تلویزیونی در مجموعه‌ها و فیلم‌های سینمایی متعددی به ایفای نقش پرداخت. ازجمله آنها می‌توان به تحفه‌ها، بهترین بابای دنیا، حریم مهرورزی و علی و غول جنگل اشاره کرد.

 

آهنگر هم پس از پشت‌سر گذاشتن نوجوانی به مرور از این عرصه کنار رفته و پس از چند سال دوباره وارد این حرفه شد که از شاخص‌ترین کارهایش هم می‌توان به سریال فصل زرد ساخته محمدرضا زهتابی اشاره کرد.

 

کاوه آهنگر هم به مانند برادر بزرگ‌ترش از سه سالگی بازیگری را آغاز کرده و چهره شیرینش در آن ایام بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

 

از کارهای شاخص سینمایی او می‌توان به بوتیک و بانوی من اشاره کرد و در قاب کوچک هم می‌توان از حضور موفقش در سریال روزگار قریب و در نقش نوجوانی دکتر محمد قریب یاد کرد که بسیار هم موفق بوده است.

 

مهدی باقربیگی: تصویری دقیق از یک نوجوان موفق 

او را می‌توان در زمره موفق‌ترین‌های این رشته به حساب آورد که با حضور در راس هرم بازیگران سریال تماشایی قصه‌های مجید به موفقیتی عظیم دست پیدا کرد.

 

باقربیگی پس از بازی در فیلم سینمایی نان و شعر ساخته کیومرث پوراحمد از این عرصه خداحافظی کرده و به تحصیل پرداخت و سرانجام هم توانست روی یکی از صندلی‌های شورای شهر اصفهان بنشیند.

 

باقربیگی در سال‌های اخیر هم در چند کار تلویزیونی حضور پیدا کرد و اتفاقا هم موفق نشان داد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به سریال‌های زاینده‌رود ساخته حسن فتحی و پرانتز باز به کارگردانی کیومرث پوراحمد اشاره کرد.

 

عطیه معصومی: کودک ناشنوای بازیگر 

پوران درخشنده با توجه به مضمون فیلم‌هایش علاقه خاصی به کار کردن با بازیگران کودک و نوجوان داشته و بازی‌های بسیار خوبی هم از آنها در فیلم‌هایش اخذ کرده است.

 

پرنده کوچک خوشبختی ملودرام خوش ساخت و پرفروش دهه ۶۰ سینمای ایران است که نقش محوری‌اش را عطیه معصومی به عهده داشت. ناشنوایی او نقش مهمی در انتخابش برای این نقش داشته و معصومی هم بخوبی از عهده اجرای آن برآمده و مخاطب را کاملا تحت تاثیر قرار داد.

 

او پس از این فیلم تنها یکبار در نقشی کوتاه جلوی دوربین رضا عطاران در سریال بزنگاه رفت و خاطرات بسیاری را برای بینندگانش زنده کرد. معصومی برخلاف بسیاری از بازیگران کودک و نوجوان، در تمامی این سال‌ها از این حرفه دور بوده و فروشگاه موفقی را در کنار همسرش اداره کرده است.

 

عدنان عفراویان: باشوی کوچک سینمای ایران 

گاهی در سینما یک بازیگر تنها با یک نقش در ذهن مخاطبان حرفه‌ای سینمارو ماندگار شده و گذشت زمان هم بر آن تاثیر منفی نگذاشته است. باشو، غریبه کوچک ساخته بهرام بیضایی از جمله این فیلم‌هاست که تصویر باشوی نوجوان را بر قلب سینمای ایران حک کرده است.

 

عدنان عفراویان نابازیگری از خطه جنوب ایران است که برای ایفای نقش باشو انتخاب شده و در یک دوره چند ماهه در کنار گروه فیلمبرداری و بازیگران شاخص فیلم زندگی کرد.

 

عفراویان پس از پایان فیلمبرداری با واقعیتی تلخ به نام بی‌رحمی سینما مواجه شده و به مرور به فراموشی سپرده شد.

 

او سال‌ها بعد با تصویری که شباهت اندکی به باشوی نوجوان داشت به مصاحبه با خبرنگاران نشسته و از حال و روز امروز خود برایشان گفت.

 

وی همچنین در ماه‌های اخیر در برنامه خندوانه مخصوص بازیگران نوجوان سال‌های گذشته و جوان‌های امروز حضور پیدا کرد.

 

مهسا کرامتی: از بازیگری تا انتخاب بازیگر 

کرامتی هم به واسطه فعالیت پدرش در تلویزیون خیلی زود وارد عرصه بازیگری شده و در دو سالگی جلوی دوربین اکبر خواجویی در فیلم خانه ابری رفت.

 

دیگر نقش مهم سینمایی او با توجه به کثرت پخش آن از تلویزیون در دو دهه اخیر، تویی که نمی‌شناختمت است که در یکی از اپیزودهای آن در نقش دختر خردسال یکی از فرماندهان زمان جنگ بازی کرده است.

 

کرامتی برخلاف بازیگران کودک و نوجوان، در نوجوانی بازیگری را کنار گذاشته و در ابتدای جوانی با مجموعه تلویزیونی خط قرمز ساخته قاسم جعفری کارش را مجددا آغاز کرد.

 

او که در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کرده در سال‌های اخیر و پس از ازدواج با راما قویدل (فرزند زنده‌یاد امیر قویدل) در کنار بازیگری به انتخاب بازیگر هم پرداخته که از نمونه‌های آن می‌توان به آواز گنجشک‌ها ساخته راما قویدل اشاره کرد.

 

آیدا تبیانیان: از بازیگری تا کارگردانی 

یکی دیگر از چهره‌های شاخص کودک سینمای ایران که در دهه ۷۰ و در حالی که بسیار کوچک بود کارش را در سینما آغاز کرد و در فیلم‌های زیادی جلوی دوربین رفت. ازجمله آنها می‌توان به قارچ سمی، رنگ شب، شاهرگ، شکلات، عشق شیشه‌ای و... اشاره کرد. او همچنین در تلویزیون هم حضور پررنگی داشته و در سریال‌های مختلفی همچون: این یک دادگاه نیست، همسفر، دوران سرکشی و... به ایفای نقش پرداخت.

 

تبیانیان هم به مانند بسیاری از همنسل‌های خود با ورود به سال‌های جوانی از بازیگری فاصله گرفته و پس از تحصیل در رشته کارگردانی سینما به سمت فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی رفت. از آخرین فعالیت‌های وی در این زمینه هم می‌توان به ساخت فیلم کوتاه اشاره کرد.

 

بازیگرانی از خانواده شیخ‌زاده 

یکی از پرکارترین بازیگران نوجوان دهه ۶۰ در سینما و تلویزیون، وحید شیخ‌زاده است که در ۱۱ سالگی کارش را با فیلم مرگ پلنگ ساخته فریبرز صالح آغاز کرده و خیلی زود مورد توجه سینماگران مختلف قرار گرفت.

 

میمیک چهره و حضور راحت و روان او جلوی دوربین را می‌توان از دلایل موفقیت وی در این رشته به حساب آورد.

 

از دیگر کارهای مطرح او می‌توان به سفر جادویی ساخته ابوالحسن داوودی، گالان به کارگردانی امیر قویدل و آبادانی‌ها اثر کیانوش عیاری اشاره کرد.

 

شیخ‌زاده با ورود به نوجوانی به مرور از سینما کنار رفته و پس از گذشت شش سال با مجموعه تلویزیونی بازی پنهان ساخته شاپور قریب به این عرصه بازگشت.

 

شیخ‌زاده در این سال‌ها به دوبله روی آورده و در این حرفه موفق هم نشان داد و صدای خود را به نقش‌های زیادی بخشید تا جایی که مدیریت دوبله را هم تجربه کرد.

 

او در سال‌های اخیر اجرای تلویزیونی را هم به کارنامه هنری خود اضافه کرد که از آخرین نمونه‌های آن می‌توان به جنگ تلویزیونی تا جمعه اشاره کرد.

 

وحید شیخ‌زاده هم سه سال بعد از برادرش بازیگری را از ده سالگی با نقشی کوتاه در آبادانی‌ها آغاز کرده و سپس در فیلم‌هایی همچون پادزهر ساخته بهرام کاظمی، آرایش مرگ ساخته افشین شرکت و... نقش‌های مهم‌تری را ایفا کرد.

 

او نیز به مانند بسیاری از بازیگران همنسل خودش به مرور از سینما فاصله گرفته و در ۱۵ سالگی در نقش گاوروش در نمایش بینوایان ساخته بهروز غریب‌پور حضوری درخشان داشت.

 

سریال بازی پنهان اولین نقش شیخ‌زاده پس از سال‌ها غیبت در بازیگری است که در زمان پخشش مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفت. وی در دو سه سال اخیر بار دیگر بازیگری را از سر گرفته و در فیلم‌های تلویزیونی مختلفی حضور پیدا کرده است. 

  • 18
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش