شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۲۲ - ۳۰ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۱۵۷۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

کار اصلی امیرحسین مدرس «خطاطی» است

«امیرحسین مدرس» از کودکی هنر خطاطی را آموخت و بعدها آن را با تجربه، آزمون و خطا به شکل حرفه ای دنبال کرد. او آنقدر این کار را ادامه داد تا این که شغل اصلی اش شد «خطاطی». حالا هم هر از چند گاهی نمایشگاه برگزار می کند و آثارش را به فروش می رساند؛ آثاری که ارزش هنری زیادی دارند اما به قیمت مناسب عرضه می شوند.

با امیرحسین مدرس در نمایشگاهش، یکی دو ساعت قبل از آمدن مهمان ها درباره چگونگی ورودش به حیطه خطاطی صحبت می کنیم. اگر به این هنر که به راحتی می شود از آن کسب درآمد کرد، علاقه دارید، توصیه های امیرحسین مدرس را جدی بگیرید.

 

کار اصلی ام «خطاطی» است 

مدتی پیش امیرحسین مدرس و همسرش «بهار بهاردوست» نمایشگاه فروش آثار هنری شان را برپا کردند. در این نمایشگاه، تابلوهای خطاطی به معرض نمایش گذاشته شد که علاوه بر خط به پتینه کاری و تذهیب هم آراسته شده بود. خطاطی یکی از دغدغه های امیرحسین مدرس است. شاید حتی بیش از بازیگری یا آواز. وقتی با او سر یک میز چوبی که بالای سرش تابلوی بزرگ «مرغ سحر» خطاطی شده، به گفتگو می نشینیم، متوجه می شویم او سال هاست خوشنویسی می کند و گهگاهی هم تابلوهایش را می فروشد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین مدرس

 

شاید خیلی از هنرمندان، هنر دیگری را برای سرگرمی انتخاب می کنند اما برای مدرس، این کار حکم سرگرمی ندارد و یک جورهایی شغل محسوب می شود: «من تفننی خوشنویسی نمی کنم. کار اصلی من خوشنویسی است. سال هاست آن را انجام می دهم و هر از چند گاهی هم فوت و فن جالبی در خطاطی کشف می کنم. برای مثال اگر نگاهی به کارهای اخیرم بیندازید متوجه می شوید به صورت خط بیشتر از قواعد مربوط به خوشنویسی دقت شده است.

 

شما در خط باید دنبال کشف ترکیب های زیبا باشید. وقتی قواعد را کاملا آموختید، می توانید آزمون و خطا کنید. تجربه در خوشنویسی حرف اول را می زند. خط درست مثل نقاشی است. گاهی اوقات شما نقاشی هایی را می بینید که طبق اصول خاصی پیش نرفته اند اما دقیقا همان حسی را به شما می دهند که باید از آنها دریافت کنید.»

 

برای استاد شدن، زمان خرج کنید 

خوشنویسی به صورت موروثی از خانواده پدری امیرحسین مدرس به او رسیده است. خانواده پدری خط بسیار خوبی داشتند، اما با این که او به صورت موروثی استعداد خطاطی را داشته است اما می گوید که همه آدم ها می توانند به دنبال این هنر بروند و موفق هم بشوند.

 

«علاقه مندان قبل از هر کاری باید دوره های مخصوص خوشنویسی را ببینند. این دوره ها را معمولا استادان برجسته به صورت کارگاه خوشنویسی برگزار می کنند. هنر خطاطی انتها ندارد و دائم باید آن را تمرین کنید و با همین تمرین ها پله، پله بالا بروید. نمی شود گفت اگر کسی از امروز کلاس برود و شروع کند حتما سال دیگر خطاط خوبی می شود. اگر همت و ممارست به خرج بدهید و تلاش کنید به اندازه وقتی که گذاشته اید، استاد خواهید شد.»

 

کار با مواد اولیه ساده و ارزان 

به جز استعداد، مواد اولیه ای که یک خطاط لازم دارد، سرمایه چندانی نمی خواهد. کاغذ و قلم را همه می توانند برای خودشان تهیه کنند. جالب اینجاست که بدانید برای خطاط شدن قبل از این که به کلاس های آموزشی مراجعه کنید باید پیش زمینه ای هم داشته باشید. جزوات آموزش خط در قفسه کتابفروشی ها یا مغازه های لوازم التحریر به شما این امکان را می دهد تا پیگیر علاقه تان بشوید: «اگر می خواهید خط تحریری کار کنید، یک جزوه آموزش خط تحریری، خودکار و کاغذ برای شروع کفایت می کند. بعد از آن به تنها سرمایه ای که نیاز دارید زمان است، زمان به شما می گوید که می توانید در این کار موفق باشید یا نه. یک خوشنویس برای شروع کارش به تمرین و پشتکار نیاز دارد.

 

این افراد هر چقدر برای خطاط شدن مصمم تر باشند زودتر به نتیجه می رسند. در مراحل بعدی باید سراغ استاد بروید. قلم دزفولی، مرکب، دولت، لیقه خوب و کاغذ گلاسه هم تهیه کنید. اینها پایه و اساس لوازمی است که یک خوشنویس نیاز دارد. افراد وقتی خوب استاد شدند انتخاب این که کجا و به ه صورتی خوشنویسی کنند دیگر دست خودشان است. زمانی که در این کار استاد شدید، باید به خلاقیت فکر کنید و با اضافه کردن این چاشنی به کار، هنرتان را منحصر به فرد کنید.»

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین مدرس

 

اینجا، تقلید آزاد است 

افرادی که می خواهند خطاط شوند لازم نیست سن و سال خاصی داشته باشند. آنها حتی اگر نتوانند در کلاس های معتبر آموزشی شرکت کنند، می توانند از روی کارهای استادان بزرگ تقلید کنند که ما در خوشنویسی به آن «مشق» می گوییم. این کار به خطاط ها این امکان را می دهد تا تجربه کسب کنند و در نهایت سبک خاص خودشان را بسازند.»

 

حال خطاط ها 

هر خطاط به جز آموزش قواعد خط باید در زمینه های مختلف هم اطلاعات داشته باشد. مطالعه متون ادبی و مذهبی یکی از همان اطلاعاتی است که به آن نیاز دارید: «آشنایی با ادبیات فارسی و متون مذهبی از قرآن گرفته تا نهج البلاغه و احادیث به یک خطاط کمک قابل توجهی می کند تا بتواند در شغلش موفق شود. اگر کسی علاوه بر خطاطی، خوب بتواند ادبیات یا متون پر معنا و خوب را برای نوشتن انتخاب کند برنده است. انتخاب این که چه چیزی نوشته شود، مهم است. بعد از آن ذوق هنری اهمیت زیادی دارد. یک خطاط لازم است دنبال ترکیب و شکل و شمایل خوبی برای کارش باشد.

 

آن وقت است که اثرش جلوه می کند و با مخاطب ارتباط می گیرد. از طرفی خوشنویس ها هر از چند گاهی نیاز دارند خودشان بنا به تجربیاتی که دارند آثار جدیدی خلق کنند. این افراد ریسک پذیرفته شدن یا نشدن اثرشان را باید به جان بخرند. پس از تمام اینها، حال خود خوشنویس هم در فروش خط های نوشته شده، نقش بسزایی دارد. این حال در کارهای او منعکس می شود و مخاطب به صورت ناخودآگاه می تواند آن را تشخیص دهد. اگر دقت کنید می بینید در فونت های کامپیوتری هم خط نستعلیق وجود دارد اما این خط، حال خوشی را به شما انتقال نمی دهد. این خط از لحاظ قاعده صحیح است اما ترکیب خاص و ویژه ای ندارد. حال آدم هاست که به خط، ترکیب و شکل ویژه ای می دهد.»

 

به ماشین خطاطی تبدیل نشوید 

بحث مان به سمت فروش خط های نوشته شده کشیده می شود. این مرحله تعیین می کند شما می توانید به کارهای تان تکیه کنید یا هنوز هم نیاز به تجربه کردن و تمرین دارید. یک خطاط باید بداند چگونه می تواند آثارش را بفروشد. البته این هنرمندان باید حواس شان را جمع کنند تا بعد از مدتی به ماشین خطاطی تبدیل نشوند. ماشینی که کارهایش مشتری ندارد: «خودم معمولا به صورت تک تک، کارهایم را می فروشم. در این کار سفارش گرفتن چندان به موفقیت کسی اضافه نمی کند.

 

هر خطاطی بخواهد، می تواند این کار را انجام دهد اما بعد از مدتی کارهایش می شود مصداق همان خط نستعلیق کامپیوتری، چون فقط برای نوشتن و رفع تکلیف این کار را انجام داده و آن حس و حالی را که مخاطب به دنبال آن است به او نمی دهد. برای همین در این زمان ممکن است کارهایش دیگر خریدار نداشته باشند. من زمانی که در حال خودم هستم بیتی یا غزلی را می نویسم و بعد همان خریدار پیدا می کند چون می تواند حس خوب را به مخاطبش منتقل کند.»

 

فروش خط به چند عامل بستگی دارد. قبل از هر چیزی شما باید در نمایشگاه ها شرکت کنید و آثارتان را به نمایش بگذارید که از این راه می توانید درآمد خوب و قابل توجهی داشته باشید: «اگر کسی می خواهد با هنر خوشنویسی تجارت کند و از راه آن درآمد داشته باشد راهش این است که تمام تکنیک های آن، مثل نقاشی خط و ... را یاد بگیرد و تابلوهای بزرگ را خطاطی کند. بعد از آن در نمایشگاه های جهانی، آثارش را به نمایش بگذارد یا اینکه با مجموعه داران ارتباط برقرار کرده و آنها را ترغیب کند تا آثارش را خریداری کنند.»

 

ارزش هر اثر کارشناسی می شود 

قیمت هر اثری نقش زیادی در فروش آن دارد. این روزها اگر بخواهید هنرتان را گران تر از حد معمول بفروشید، قطعا مشتری زیادی پیدا نمی کنید. اثر هر خطاط پس از اتمام توسط افرادی کارشناسی می شود و قیمت مناسب روی آن درج می گردد: «من برای این که بتوانم روی آثارم قیمت بگذارم از یکی از کارشناسان این حرفه کمک گرفتم. معمولا قیمت گذاری ها به نوع تذهیب، هنری که خرج آن شده و زمانی که یک خطاط صرف کرده تا آن را طراحی کند بر می گردد. این قیمت ها واحد نیستند و نمی شود قیمت مشخصی تعیین کرد. درآمد در این کار بستگی به خودتان دارد. می توانید از یک میلیون تا ۱۰۰ میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشید.»

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین مدرس

 

«بهار بهاردوست»، همسر امیرحسین مدرس در مورد قاب های خطاط مزین به پتینه کاری می گوید

 

خلاقیت و نوآوری 

خطاطی از آن هنرهایی است که در کنار تذهیب و پتینه کاری ،خوب جواب می دهد و این هنرها، خوشنویسی را زیباتر می کند. بهار بهاردوست قاب های خوشنویسی امیرحسین مدرس را می سازد. کتیبه هایی که دور قاب های خوشنویسی شده زده شده ارزش خط خوش داخل آن را بالا می برد: «در کنار خوشنویسی امیرحسین، من کارهای کتیبه و تذهیب را انجام می دهم.

 

برای این کار، کلاس خاصی نرفته ام و دوره های عجیب و غریبی را پشت سر نگذاشته ام. هر کسی می خواهد کارهای ساخت کتیبه و پتینه کاری را انجام دهد به یک دوره کوتاه مدت نیاز دارد و بعد از آن خودش باید دست به ابتکار و نوآوری بزند. این افراد باید خیلی مراقب باشند تا کارهای شان تکراری نباشد. هنر را نمی شود کپی کرد.»مثل همیشه با دعای خیر و سلامتی و صلح برای تمام جهانیان به پایان رسید.

مجله همشهری سرنخ

 

  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش