یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۱۵ - ۱۴ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۲۹۶۵
فیلم و سینمای ایران

چرا جهان فیلم های میلانی معمولا سیاه و سفید است؟

فیلم ملی و راه های نرفته اش,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

«ملی و راه های نرفته اش» از اصرار تهمینه میلانی بر مضووع تقریبا همیشگی اش حکایت دارد؛ این که زنان فرشته صورت زیر دست مردان دیوسیرت با انواع و اقسام تحقیرها و شکنجه های روحی و روانی مواجه می شوند. در دنیای سیاه و سفید میلانی مرد دیو است و زن فرشته.

 

«ملی و راه های نرفته اش» از اصرار تهمینه میلانی بر مضووع تقریبا همیشگی اش حکایت دارد؛ این که زنان فرشته صورت زیر دست مردان دیوسیرت با انواع و اقسام تحقیرها و شکنجه های روحی و روانی مواجه می شوند. در دنیای سیاه و سفید میلانی مرد دیو است و زن فرشته. در «ملی و راه های نرفته اش» ملیح (ماهور الوند) دختر ساده و معصومی است که در پی آشنایی با سیامک (میلاد کی مرام) شیفته او شده و با وجود مخالفت خانواده خیلی زود با او ازدواج می کند.

 

سیامک جوان مثبت و عاشقی به نظر می رسد، ولی برای آن ها که فیلم های قبلی میلانی را دیده اند، واضح است که قرار است به زودی نقاب از چهره بردارد و در قامت آشنای مردان فیلم های او ظاهر شود؛ در قامت مردی که همسرش را با بهانه و بی بهانه به باد کتک می گیرد، زبان به تحقیرش می گشاید و خلاصه روزگارش را سیاه می کند.

 

این تصویری است که میلانی سال ها تکرارش کرده است. درواقع هر وقت فضای سیاسی اجتماعی ایران برای فیلمساز مساعد بوده، او سراغ قصه همیشگی دیو و فرشته اش رفته است، یا به تعبیری دقیق تر با صراحت بیشتری به مایه مورد علاقه اش پرداخته است. مثل فیلم هایی که او در دوران اصلاحات ساخت: «دو زن»، «واکنش پنجم» و «زن زیادی». فیلم هایی که در آن ها زنان قربانیان جامعه ای مردسالار هستند. جالب این که «زن- آزادی خواهانه»کارگردان زن سینمای ایران فوت و فن فیلمسازی را در سال های دستیاری از کارگردانی آموخته که بخشی از شهرت و اعتبار و جایگاهش را مدیون ترسیم دقیق و موثر رفاقت های مردانه بوده است.

 

 

سابقه دستیاری تهمینه میلانی برای مسعود کیمیایی، جدا از یاد گرفتن دکوپاژ و میزانسن و هدایت بازیگر، خصیصه دیگری را هم به همراه داشته که می توان آن را در فیلم های تامل برانگیز میلانی دید: توانایی در خلق شخصیت های موثر و درآوردن حال و هوایی گرم و تاثیرگذار. هر دو نشانه را می شود در فیلم های «دو زن» و «نیمه پنهان» مشاهده کرد.

 

زن های تنهای میلانی، این فرشته های بال و پر سوخته که در جهانی مردانه گرفتار آمده اند، گاهی آن قدر موثر بوده اند وتوامان به ساختن تصویری از یک دوران یاری رسانده اند که بشود با دنیای صفر و صدی فیلمساز کنار آمد.

 

فیلمسازی که در انتهای دهه ۶۰ توانست در قالب گونه بی دردسر و محافظه کار آن سال های سینما، یعنی ملودرام خانوادگی، کارگردانی را شروع کند. در «بچه های طلاق»، فرشته (مهشید افشارزاده) که دانشجوی سینماست، با ورود به خانواده ای بحران زده با مشکلات دختر نوجوانی آشنا می شود که والدینش از هم جدا شده اند.

 

 

داستان مردهای دیوسیرت فیلم های میلانی با اولین ساخته اش شروغ می شود؛ جهانبخش سلطانی در فیلم «بچه های طلاق» همسرش را طلاق داده و این موضوع به بحران های روحی دخترش منجر شده است. فیلمساز گرچه کوشیده مظلومیت های زنان را به تصویر بکشد، در نهایت به راه حال های همان جامعه مردسالاری که به آن نقد دارد تن می دهد: این که در پایان فیلم همین اقتدار مردانه است که راه به تفاهم می شاید.

 

در «افسانه آه» میلانی فرم عوض می کند و حال و هوایی روشنفکرانه به فیلمش می دهد.

 

تکثیر شخصیت زن فیلم در قالب چهار زن و نمایش مشکلات و معضلات آن ها ادامه ای بر دیدگاه های حاکم بر «بچه های طلاق» است که به دلیل ساختار روایی آشفته اش توفیقی نمی یابد. «اغراق»، یکی از ویژگی های مهم فیلم های میلانی، وقتی در خدمت اثری در ژآنر کمدی و فیلم «دیگه چه خبر؟» قرار امی گیرد، به نتیجه ای درخور و تامل برانگیز می انجامد. فرشته (ماهایا پطروسیان) در روایت تبعیض هایی که خانواده از دوران کودکی میان او و برادرش عباس (دانیال حکیمی) انجام می دهند، به اغراق آشنای فیلم های دیگر میلانی نزدیک می شود، ولی این بار چون ژآنر فیلم کمدی است، جالب توجه از کار در می آید.

 

 

شوخی های سنجیده فیلم و موفقیت در ایجاد حال و هوای فانتزی با خلق روبوتی به نام مبارک، «دیگه چه خبر» را به فیلمی موفق تبدیل می کند. مایه های «زن- آزادی خواهانه» فیلم هم، برخلاف اغلب آثار میلانی، در این فیلم شکل بیانیه نمی یابند و مضمون به فرم غلبه پیدا نمی کند.

 

رخ دادن دوم خرداد و فضای بازی که محصول این اتفاق بود، باعث شد میلانی بتواند فیلمنامه ای را جلوی دوربین ببرد که ظاهرا سال ۷۲ نوشته و بارها با ساختنش مخالفت شده بود. در دورانی که نقش زن ها در فضای اجتماعی سیاسی پررنگ تر از قبل شده بود، میلانی «دوزن» را جلوی دوربین برد. بهترین فیلم میلانی در بهترین زمان ممکن ساخته شد.

 

همه مردانی که در «دو زن» به تصویر کشیده شده اند، جز همسر رویا، دوست فرشته (که او هم از فرط مثبت بودن یک تیپ نمایشی باورناپذیر از کار درآمده)، منفی هستند: از احمد (آتیلا پسیانی) که مردی سنتی است تا حسن (محمدرضا فروتن) لمپنی که از دل فیلم های فارسی دهه ۵۰ آمده است و حتی پدر فرشته (رضا خندان) که دخترش را مجبور به ازدواج با مردی می کند که تناسبی با او ندارد.

 

حکایت مکرر دیو و فرشته این بار تاثیرگذار از کار در می آید، چون میلانی می تواند تماشاگر را با فرشته «دو زن» همدل کند. کاراکتری که تماشاگر به لحاظ عاطفی با او همراه می شود و او با به مثابه زنی می پذیرد که قربانی جامعه مردسالار شده است.

 

دو سال بعد از «دو زن» و در آخرین سال دولت اول اصلاحات، میلانی با «نیمه پنهان» رادیکال ترین فیلم کارنامه اش را می سازد؛ فیلمی که صراحت اجتماعی اش ار «دو زن» هم پررنگ تر است. اگر انقلاب فرهنگی در حاشیه قصه زندگی فرشته مطرح می شود، این رخداد در آینده فرشته «نیمه پنهان» نقشی پررنگ ایفا می کند. در «واکنش پنجم» نمایش تقابل فرشته (نیکی کریمی) با حاج صفدر (جمشید هاشم پور) بیش از آن که تراژدی باشد به کمدی ناخواسته شباهت یافته است.

 

اغراق های میلانی از طرف تکرار، کار را به هجو مفاهیم مورد علاقه اش می کشاند. این اتفاق به شکلی گسترده تر در «زن زیادی» رخ می دهد. دنیای سیاه و سفید میلانی فیلم به فیلم با پرداختی هجو آمیزتر همراه می شود. جالب این که میلانی در «آتش بس» سراغ کمدی رمانتیک می رود و نسخه ای ایرانی از فیلم معروف «آقا و خانم اسمیت» را ارائه می دهد.

 

کل کل های تمام نشدنی گلزار و افشار، با پرداخت حرفه ای فیلمساز، از فیلم اثری گرم و مفرح می سازد؛ به خصوص که این بار پیام های اجتماعی و «زن- آزادی خواهانه) یا کنار گذاشته شده یا به خدمت قصه درآمده اند.

 

در فیلم «سوپراستار» که زمان دولت اول احمدی نژاد ساخته می َود، میلانی برای اولین بار فیلمی مردمحور می سازد. شخصیت اصلی این فیلم کوروش زند (شهاب حسینی) است؛ مردی که گرچه به لحاظ تبارشناسی شبیه مردان فیلم های قبلی فیلمساز است، موقعیتی استثنایی دارد: او امکان تحول و به خودآمدن برایش پیش بینی شده است. «سوپراستار» را حتی می توان محصول توقیف «تسویه حساب» فیلم قبلی میلانی دانست که در آن افراط در رسیدن به حساب مردان دردسرساز شده بود.

 

در «یکی از ما دو نفر»، دیگر فیلم میلانی در این سال ها، بابک «بهرام رادان» مثل کوروش زند در فیلم «سوپراستار» یک دن ژوان ایرانی است، با این تفاوت که بابک «یکی از ما دونفر» که کارش اذیت و آزار شخصیت مثبت فیلم، سارا (السا فیروزآذر)، است آن قدر گل درشت و اغراق آمیز از کار درآمده که یک تنه شکست همه جانبه فیلم را رقم می زند. پس از ناکامی «یکی از ما دو نفر» بازگشت به دامن کمدی رمانتیکک و ساختن دنباله ای بر فیلم پرفروش «آتش بس» (اولین فیلم میلیاردی سینمای ایران) انتخاب مطمئنی به نظر می رسید.

 

«آتش بس ۲» گرچه در مقایسه با آثار متاخر سازنده اش فیلم بهتری است در قیاس با فیلم «آـش بسم آشکارا کم می آورد. یکی از دلایلش هم این است که شیمی رابطه زوج بهرام رادان و میترا حجار به اندازه تیم گلزار و افشار دلپذیر از کار درنیامده است. صدور بیانیه های روان شناختی در «آتش بس ۲» یک بار دیگر نشان می داد برای میلانی حتی هنگام ساخت یک کمدی رمانتیک تجاری هم بیان دغدغه هایش از هر چیزی، از جمله سینما، مهم تر است. این راهی است که میلانی انتخاب کرده و ظاهرا باید آن را به عنوان خصیصه او پذیرفت.

 

نکته این جاست که با گذر از دهه ۷۰، او در ۱۵ سال اخیر به ندرت توانسته فیلم موثری بسازد. فیلمی از جنس «دو زن» در کارنامه میلانی با وجود تکثیر تاسف بار حکایت های دیو و فرشته، تکرار ناپذیر به نظر می رسد. دست کم «ملی و راه های نرفته اش» مثل اغلب فیلم های این سال های میلانی این را می گوید. مایه های «زن- آزادی خواهانه» دلخواه فیلمساز، هم اگر روزگاری نشانه ترقی خواهی محسوب می شد، حالا به شدت دمده و نخ نما به نظر می رسد.

 

 

 

 

  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش