سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۱۷ - ۳۰ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۵۲۹۵
موسیقی

همسر مرحوم استاد لطفی:

شرایط باغ مزارلطفی تاسف‌بار است/جای خالی آثار استاد بین هنردوستان

 اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,همسر مرحوم استاد لطفی
همسر مرحوم استاد محمدرضا لطفی، با انتقاد از این که محیطی فرهنگی پیرامون باغ مزار محمدرضا لطفی ایجاد نشده، نسبت به منتشر نشدن آثار استاد گله کرد.

به گزارش مهر،۱۲ اردیبهشت‌ماه سال ۹۳، تاریخی غم‌انگیز برای اهالی موسیقی و هنری ایران‌زمین بود، چراکه در این روز قلندر موسیقی ایران‌زمین، استاد محمدرضا لطفی رخت سفر بست و به دیار باقی شتافت و درنهایت پیکر این هنرمند در محله سرچشمه گرگان به خاک سپرده شد.

 

پس از فوت استاد لطفی مسئولان وعده دادند مزار استاد به مجموعه‌ای فرهنگی با کاربری آموزشی و همان رویکردی که استاد قبل از فوتش در ذهن داشت، تبدیل شود.

 

اما در آستانه سومین سال فوت استاد لطفی هستیم و وضعیت باغمزار این هنرمند شهیر همچنان نامعلوم است. حال که مدت اندکی به زمان برگزاری سومین سالگرد فوت استاد لطفی باقی‌مانده است عملیات دیوار سازی باغمزار وی توسط شهرداری گرگان آغازشده است.

 

به همین منظور به سراغ ربکا جلیلی همسر استاد لطفی رفتیم و درآستانه سومین سالگرد درگذشت این هنرمند بزرگ با همسر وی به گفتگو پرداختیم. مشروح گفتگوی ما را در ادامه می‌خوانید.

 

*استاد لطفی سال‌های قبل از فوتشان تصمیم به ساخت مکتب‌خانه میرزا عبدالله با رویکرد کارگاه آموزشی داشتند، هدف اصلی استاد لطفی از ساخت چنین مکتب‌خانه‌ای چه بود؟

استاد لطفی از زمان بازگشت به ایران در اواسط دهه هشتاد به دلیل درخواست بسیاری از مشتاقان، تمایل به فعالیت آموزشی و فرهنگی در زادگاهشان داشتند تا به این وسیله به رشد و پیشرفت هنر موسیقی در گرگان کمک کنند. ازآنجایی‌که دغدغه استاد لطفی همواره ایجاد جریان فرهنگی، حفظ و گسترش موسیقی دستگاهی بود؛ بر این باور بودند تنها با برگزاری کلاس‌های پیشرفته (مستر کلاس) به‌صورت مقطعی این اتفاق نمی‌افتد، بلکه وجود یک مرکز آموزشی- فرهنگی تحت نظارت خودشان و فعالیت مستمر آن، موجب پویایی فرهنگی خواهد شد.

 

* درراه محقق شدن این خواسته چه مشکلاتی برای ایشان به وجود آمد؟ آیا همکاری‌های لازم برای محقق شدن این امر از سوی مسئولان انجام شد؟

در مصاحبه‌ای که استاد لطفی با روزنامه همشهری گرگان در بهمن‌ماه سال ٩٠ انجام دادند، که متن کامل آن در نامه شیدا شماره ١٣ هم چاپ‌شده، به‌صورت مشروح توضیح می‌دهند در این راه با چه مشکلاتی مواجه بوده‌اند.

 

از یک‌سو نهادهای فرهنگی همکاری‌های لازم را با ایشان نکردند، از سوی دیگر برخی مؤسسات فرهنگی به‌ظاهر مستقل و آموزشگاه‌های موسیقی موانعی ایجاد می‌کردند تا این اتفاق نیفتد. یکی از دلایل این امر نگاه صرفاً اقتصادی آن‌ها به مقوله فرهنگ و موسیقی بود. به همین دلیل از حضور هنرمندی در سطح استاد لطفی در گرگان نگران شده و به طرق مختلف سعی می‌کردند مانع حضور استاد لطفی شوند و یا کاری کنند که این حضور به‌اندازه لازم به چشم نیاید. به‌طور مثال درست در زمان برگزاری کنسرت و یا کارگاه آموزشی استاد لطفی در گرگان، به‌طور هم‌زمان برای سایر اساتید موسیقی، کنسرت یا کارگاه آموزشی برگزار می‌کردند و یا مثال‌های دیگر که مکرراً اتفاق افتاد. من در اینجا به همین بسنده کرده و به احترام نام کسی را عنوان نمی‌کنم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,همسر مرحوم استاد لطفی

 درنهایت هم به دلیل نبود همکاری نهادهای فرهنگی و سایر موانع، تصمیم گرفتند به‌صورت مستقل اقدام کنند. به همین منظور سال ١٣٩١ دفتری در محله گرگان پارس اجاره کرده و قصد داشتند در ملک شخصی خود که از پدر به ارث برده بودند مرکز فرهنگی- آموزشی مستقلی برپا کنند. در شهریور ٩٢ هم که برای آخرین بار به گرگان آمدند، مجدداً با شورای شهر گرگان جلسه برگزار کردند. به من گفتند شورای شهر قول مساعدت برای تفکیک زمین به ایشان داده و قرارداد امضا کرده‌اند و قرار شد پس از تفکیک زمین، استاد لطفی در هزار متر آن با هزینه شخصی اقدام به ساخت این مجموعه کنند.

 

بعد از گذشت چند ماهی که پیگیر صدور سند تفکیکی برای زمین بودند متأسفانه این امر به دلایلی نامعلومی محقق نشد. سرانجام هم با درگذشت استاد در تاریخ ١٢ اردیبهشت ١٣٩٣ این مسئله به‌طورکلی منتفی شد چراکه این طرح قائم به حضور شخص استاد لطفی بود.

 

*شما در مصاحبه‌ای اعلام کردید آرزوی تأسیس خانه‌ای به نام خانه «لطفی» را در تهران با هزینه شخصی دارید. وضعیت این خانه به کجا رسید؟

همان‌طور که در آن مصاحبه عنوان کردم این آرزوی من هست و هرگاه شرایط اجازه بدهد این کار را انجام می‌دهم. شاعر گران‌قدر احمد شاملو در سال ١٣٧٩ درگذشتند، اما سال‌ها به طول انجامید تا خانه بامداد بتواند پذیرای علاقه‌مندان باشد. با توجه به چنین تجربه‌هایی، من نیز آگاهانه زمان مشخصی عنوان نکردم. ازآنجاکه انسان از فردای خود خبر ندارد، امیدوارم تا در قید حیات هستم امکان برپایی آن برایم فراهم شود.

 

* برای انتشار آثار استاد لطفی تاکنون چه اقداماتی انجام داده‌اید؟

مطابق قانون، حق نشر آثار هنرمندان پس از درگذشت با وراث است. من یکی از وراث هستم. تا زمانی که تکلیف میراث و آثار استاد مشخص نشود (که همچنان مشخص نشده)، قانوناً مجاز به اقدامی در این زمینه نیستم.

 

*آیا از شرایط فعلی مزار استاد لطفی راضی هستید؟

در بهمن‌ماه ١٣٩٤ هنگامی‌که به دیدار مزار همسرم رفتم با منظره بسیار متأثرکننده‌ای روبرو شدم. «موقوفه تقی بقال» (نام ساختمان تجاری ساخته‌شده در ضلع شرقی باغ مزار) رو به اتمام بود، محوطه باغ مزار به حالت مخروبه درآمده و همه‌جا آشغال ریخته شده بود، حال من از این دیدن این منظره بسیار دگرگون شد.

 فردای آن روز فیلم کوتاهی گرفته و برای مهندس سبطی، رئیس کمیته پیگیری باغ مزارو همچنین تعدادی از علاقه‌مندان فرهنگ و هنر در گرگان ارسال کردم. ناراحتی از بلاتکلیفی و وضعیت نابسامان باغ مزار، شاید هم ارسال این فیلم، موجب شد در اسفندماه ١٣٩٤ تعدادی از دوستداران فرهنگ و هنر گرگان، شهرداری را متقاعد به تخصیص امکانات برای سامان دادن موقت باغ مزار کرده و به همت ایشان محوطه از آن حالت رقت‌انگیز درآمد. پس از ٢٢ ماه بلاتکلیفی و عدم رسیدگی (از اردیبهشت ٩٣ تا اسفند ٩٤) محوطه سامانی یافت، خوشحالم؛ اما از اینکه محیطی فرهنگی پیرامون باغ مزار ایجاد نخواهد شد، متأسفم

 

*تا چه اندازه از وضعیت باغمزار اطلاع دارید؟

در تیرماه سال گذشته نخست خبری مبنی بر رد طرح باغ مزار منتشر شد. در آذرماه ٩٥ هم نامه‌ای از آقای صادقلو شهردار گرگان خطاب به آقای قدس مفیدی، رئیس شورای شهر گرگان در فضای مجازی منتشر شد که در آن اعلام کردند تصمیم گرفته‌شده «شهرداری پس از انجام تشریفات قانونی نسبت به احداث پارک محله‌ای در عرصه موجود اقدام کند ضمناً ایجاد این پارک با وسعت قابل‌توجه پاسخ گوی نیاز آن محله بوده و ضرورتی به توسعه ندارد».

 

هنگامی‌که مجدداً از آقای مهندس سبطی سؤال کردم که چرا در جریان برگزاری جلسات و تصمیم‌گیری قرار نگرفته‌ام، ایشان پاسخی ندادند. شاید دیگر سمت ریاست کمیته پیگیری باغ مزار را ندارند یا این کمیته از طرف شورای شهر دیگر وجود ندارد. بنابراین در پاسخ شما می‌گویم از اینکه بالاخره پس از ٢٢ ماه بلاتکلیفی و عدم رسیدگی (از اردیبهشت ٩٣ تا اسفند ٩٤) محوطه سامانی یافت، خوشحالم؛ اما از اینکه محیطی فرهنگی پیرامون باغ مزار ایجاد نخواهد شد، متأسفم.

 

* شما به‌عنوان همسر استاد لطفی از مسئولان چه انتظاراتی دارید؟ آیا این انتظارات محقق شده است؟

بعدازاینکه این محل برای خاک‌سپاری استاد انتخاب شد، انتظار من و همه علاقه‌مندان استاد لطفی، همیشه این بوده که فضایی شایسته ایجاد شود. البته انتظار شخصی من این بود که حداقل در جریان امور مربوط به باغ مزار قرارگرفته و امکان ابراز نظر داشته باشم، اما علی‌رغم تقاضای من برای در جریان قرار گرفتن امور مربوط به باغ مزار، تنها از طریق رسانه‌ها در جریان برگزاری جلسات و یا اتفاقات رخ‌داده برای باغمزار ازجمله کشت بادمجان و ... قرار گرفتم.

 

این امر بدیهی، به دلایلی که برای من غیرقابل‌قبول است محقق نشد. من مانند هر علاقه‌مند دیگر از طریق رسانه‌ها در جریان قرارگرفته‌ام. گویی پیکری که در مقابل چشمانم به خاک سپرده شد متعلق به فردی نبوده که من بهترین سال‌های عمرم را، از آغاز زندگی مشترک تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کرد، در کنار او سپری کردم. در نامه شهردار گرگان عنوان‌شده که بارها با بستگان و خانواده استاد لطفی جلساتی برگزارشده است. من هرگز نماینده‌ای از جانب خود در رابطه با باغ مزار معرفی نکردم، هیچ‌گاه به جلسه‌ای دعوت نشده و ناخواسته حذف‌شده‌ام. بنابراین هر جا در مراسلات و گزارش‌های مربوط به باغ مزار صحبت از خانواده استاد لطفی می‌شود، مقصود «خانواده استاد لطفی منهای همسر ایشان» است.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,همسر مرحوم استاد لطفی

*شما در مقابل این رفتارها چه برخوردی نشان دادید؟

در سال گذشته من به نشانه اعتراض به همین مسئله در هیچ‌یک از مراسمی که برای استاد لطفی برگزار شد شرکت نکردم. در آستانه سومین سال درگذشت همسرم هم اعلام می‌کنم مادامی‌که اجازه همفکری و مشارکت در تصمیم‌گیری از من دریغ می‌شود، در هیچ مراسم رسمی شرکت نمی‌کنم.

 

این برخورد بیانگر رعایت نکردن حقوق و شأن زن و بی‌بها جلوه دادن جایگاه همسر است. من این حذف عامدانه را بی‌احترامی به خود، هم در مقام یک زن و هم در مقام همسر یک هنرمند تلقی می‌کنم و اعتقاددارم این کار مصداق بی‌احترامی به خود هنرمند است. بنابراین نیازی نمی‌بینم تا با حضور خود به‌صورت فرمالیته در مراسم، مهر تأیید بر این برخورد غیرفرهنگی و نادرست بزنم. هیچ‌گونه مسئولیتی هم در مورد تصمیماتی که بدون اطلاع این‌جانب اتخاذ می‌شود متقبل نمی‌شوم. امیدوارم مسئولین محترم و افرادی که جریان امور را به دست گرفته‌اند در خصوص باغ مزار آنچه صلاح است را انجام دهند. انشا الله خیر است. مسلماً هر اتفاق مثبتی که در رابطه با باغ مزار بیفتد موجب آرامش روح استاد لطفی و خشنودی علاقه‌مندان ایشان بوده و شادی قلبی مرا هم به همراه دارد.

 

 

 

 

 

  • 9
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش