یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۵۸ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۲۶۸۲
رادیو و تلویزیون

ساخت «پایتخت» برای نوروز ۹۸ منتفی شد

سریال پایتخت,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
الهام غفوری با اعلام این خبر گفت: با توجه به حال و روز بچه‌ها، فکر می‌کنم باید به ما فرصت دهند تا خودمان را پیدا کنیم؛ نمی‌توانیم بدون خشایار فعلاً «پایتختی» بسازیم.

به گزارش تسنیم، روز گذشته خشایار الوند دارفانی را وداع گفت، نویسنده‌ای که همیشه نامش را در تیتراژ کمدی‌های خاطرانگیز سینما و تلویزیون می‌دیدیم مشغول نگارش تک قسمت «پایتخت» برای شب عید بود. اسپیشال اپیزودی که قولش را الهام غفوری تهیه‌کننده این اثر به رسانه‌ها و مردم داده بود و قرار شد شنبه یازدهم اسفندماه کار رسماً کلید بخورد. اما اجل مهلت نداد تا خشایار الوند یک بار دیگر در کنار دوستان پایتختی‌اش باشد و به تعبیر الهام غفوری هنوز منتظر آن قرار پنج‌شنبه صبح(نهم اسفندماه) هستم که ۴۸ ساعت فرصت خواسته بود تا ۵۰ درصد باقیمانده متن فیلمنامه تک قسمت «پایتخت» را تحویل دهد.

 

لحظاتی پیش یادداشتی را احمد مهرانفر منتشر کرد که در فضای مجازی دست به دست شد؛ او در این یادداشت نوشته است: "قول داده بودی قصه رو تموم کنی تمومش نکردی و رفتی پس ما هم نمیسازیم حد اقل تو این روزای ابری نه چرا که بارون میاد و یاد تو چشمامونو خیس می کنه آدما تو هوای صاف می خندن و می خندونن شاید بعداً وقتی هوای دلمون صاف شد برای یادگاری آخرین یادگارتو ساختیم خشایار عزیز ما رو ببخش."

 

با این یادداشت احتمالاً قرار نیست «پایتخت» را شب عید ببینیم، الهام غفوری تهیه‌کننده «پایتخت» به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: احمد مهرانفر درست گفته است. با توجه به حال و روزی که بچه‌ها دارند و شرایط سختی که حاکم شد به ما امکان اینکه بتوانیم این کار را برای عید انجام دهیم الان خیلی سخت است و خودمان هم نمی‌دانیم باید چیکار کنیم. خشایار پنج شنبه صبح فوت شده، پنج شنبه و جمعه تلویزیون تعطیل است و شنبه که موعد کلید این کار است باید "خشایار الوند" را تشییع کنیم. آنقدر حالمان بد است که نمی‌توانیم برویم جلوی دوربین و متن بامزه خشایار را بخوانیم و بخندیم.

 

وی افزود: اگر کار طنز نبود چند روز بعد شروع می‌کردیم و کار متوقف نمی‌شد اما کار طنز است و باید بتوانیم مردم را بخندانیم؛ این کار نیاز به روحیه نشاط و شادابی دارد که الان «پایتختی‌ها» همه عزادارند. خود من هم حالم خوب نیست چه برسد به بچه‌های صحنه! یک مقداری حق بدهیم که شرایط بسیار به هم ریخته است. حتی آن‌هایی که کار نمی‌کردند با خشایار هم داغدار شدند وای به حال ما که ده سال است با ایشان کار می‌کردیم. پایتخت هم کاری نیست امروز شروع کنید و چهار ماه دیگر کاری بسازید همان گروهی است که ده سال است با هم کار می‌کنیم برای همه سخت است خشایار و باور کردنش این چند روز بگذرد دوباره با هم می‌رویم سرکار! باور کنید نتوانستم باور کنم و هنوز فکر می‌کنم با من شوخی شده است.

 

غفوری در پاسخ به این سوال که خشایار الوند در گفتگو با تسنیم هم اعلام کرد که فیلمنامه را تکمیل کرده است، بنابراین فکر می‌کنیم مشکل فیلمنامه نداشته باشید، تصریح کرد:  ۵۰ درصد فیلمنامه آماده است و خودش از ما خواسته بود پنج‌شنبه و جمعه قصه را کاملاً با دیالوگ‌نویسی تحویل دهد. البته کلیت قصه تکمیل بود و بایستی دیالوگ‌نویسی این قصه آماده می‌شد. اما اجل مهلت نداد تا این ۴۸ ساعت، فیلمنامه کامل این تک قسمت «پایتخت» را خشایار الوند بنویسد. نمی‌دانم چه شد و همواره با خودم می‌گویم چرا؟ فرصت بدهید بچه‌ها خودشان را پیدا کنند- امروز در دفتر بچه‌ها را دیدم حال همه بد بود و امروز همه دفتر بودیم اتاق را گل زدیم و شمع گذاشتیم و برای او عزاداری کنیم و هیچ‌کس دل و دماغش را نداشت- واقعاً در این فرصت کم، کار خوبی هم از آب درنمی‌آید و آن پایتختی که مردم انتظار دارند ساخته نمی‌شود؛ ما پیشنهادمان تولید در برهه دیگری است.

 

وی خاطرنشان کرد: البته بچه‌ها دوست دارند آخرین یادگاری خشایار الوند را بسازند ولی از یک طرف نمی‌توانند به شوخی‌های خشایار بخندند و آن شرایط قبل را داشته باشند. هر مرگی چهل روز فرصت می‌خواهد یا حداقل یک هفته باید خودشان را بازسازی کنند ولی روزها می‌گذرد و به عید نوروز نزدیک می‌شویم. ما فکر می‌کنیم ساخت اپیزود شب عید «پایتخت» یک مقدار نشدنی شده و باید به یک برهه دیگری برای تولید بیندیشیم. آنقدر بعض دارم و حالم بد است از صبح بیدار شدم و همین طور اشک‌هایم می‌ریزد و نمی‌توانم این شرایط را تحمل کنم. همواره با خودم می‌گویم دو سه روز تمام می‌شود و دوباره خشایار می‌آید و باورش برایم سخت است که خشایار دیگر نمی‌آید. به واقع خشایار یک نویسنده حرفه‌ای بود که با دیگر نویسنده‌ها فرق داشت. چون تولید، برنامه‌ریزی و ساخت سریال و فیلم سینمایی را به خوبی تشخیص می‌داد. ای کاش ۴۸ ساعت دیگر فرصت داشت تا یادگاری آخرش را تکمیل کند واقعاً هر نویسنده‌ای نمی‌تواند برای متن نوشته شده خشایار الوند، دیالوگ بنویسد.

 

احمد مهرانفر نیز با ارسال این عکس به اینستاگرام خود از منتفی شدن نسخه سینمایی پایتخت خبر داد.

سریال پایتخت,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

 

 

  • 18
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش