چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۰۵ - ۲۴ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۵۸۳۹
رادیو و تلویزیون

 گفت‌وگو با حمیدرضا عطایی بازیگر سریال «ترور خاموش»

چطور «سائب» مختارنامه مأمور امنیتی شد؟

حمیدرضا عطایی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

حمیدرضا عطایی بازیگری است که اولین بار با سریال «مختارنامه» به کارگردانی داوود میرباقری و در نقش مهمی مانند شخصیت «سائب‌بن مالک» در تلویزیون دیده و از آن پس نامش با این شخصیت در ذهن مخاطب ماندگار شد. او این شب‌ها با مجموعه «ترور خاموش» به کارگردانی احمد معظمی، حضوری موفق روی آنتن شبکه یک داشته است. در آستانه پایان سریال با این بازیگر که نقش یکی از مأموران امنیتی به نام «مرتضی» را در این مجموعه ایفا می‌کند گفت‌وگو کرده‌ایم.

بعد از مدتی دوری از تلویزیون، وقتی فیلم نامه «ترور خاموش» را خواندید، چه چیزی باعث شد بازی در این سریال را بپذیرید؟

من فیلم نامه‌ها را نگاه می‌کنم و می‌بینم اگر مفاهیمی مرتبط با قهرمان در دلش گنجانده شده و جای کار داشته باشد که آن را بسازم، روی آن فکر و کار می‌کنم. «ترور خاموش» این خاصیت را داشت که در واقع من بتوانم این قهرمان را در دل فضای نیروهای امنیتی پیدا کنم. این گونه سینما مورد علاقه من است، سینما که می‌گویم به مفهوم هر سه مدیوم تئاتر و تلویزیون و سینماست. این ژانر در سینما نمی‌توانم بگویم نیست اما کم رنگ شده، من به عنوان بازیگر تلاشم را می‌کنم که این ژانر دوباره احیا شود.

شخصیت «مرتضی» بر اساس یک مأمور امنیتی واقعی شکل گرفته است؟

کلیت داستان بر اساس پرونده‌ای‌ است که تا به حال رسانه‌ای نشده، اما اگر خیلی بخواهیم دقیق شویم که مثلا «مرتضی» بر اساس فلان شخصیتی که در فضای امنیتی هست کار شده، این طور نیست. نمونه‌هایش هست و مشاور ما آقای مرتضی اصفهانی در بخش تخصصی کار، اطلاعات خیلی خوبی به ما می‌رساندند اما این که بخواهیم دنبال یک اسم یا شخصیت خاص بگردیم خیر.

پس نمی‌توان گفت مثلا فلان ویژگی «مرتضی»، مدل صحبت کردن یا رفتارش بر اساس شخصیت فلان مامور امنیتی است؟

نه من خودم نقش‌هایم را بر اساس پایه اصلی و مغز داستان طراحی می‌کنم.

منظورتان از طراحی چیست؟ مثلا چه ویژگی‌هایی را دوست داشتید با توجه به فضای داستان و کاراکتر به او اضافه کنید؟

احساساتی در این کاراکتر هست که من آن احساسات وجودی را از جمله وطن‌پرستی یا این که حس می‌کند در قبال جامعه خودش مسئول است و باید برای جامعه کاری کند و به سبب شغلی که دارد از آدم‌ها مراقبت کند، از دل فیلم نامه پیدا و آن‌ها را بازی می‌کنم و بعد بر اساس این طراحی‌های درونی، شکل بیرونی به آن می‌دهم.

برایتان پیش آمد که درخصوص نقش «مرتضی» از نزدیک با ماموران امنیتی ملاقات کنید؟

آقای مرتضی اصفهانی ما را راهنمایی می‌کردند، من هر سوالی که داشتم با ایشان مطرح می کردم و دایما پلان به پلان با وی هماهنگ بودیم و پیش می‌رفتیم. در بخش تخصصی کار که باید اطلاعاتی به دست می‌آوردیم از ایشان کمک می‌گرفتیم.

چون در سریال «آسمان من» نقش یک مامور امنیت پرواز را داشتید، نگران نبودید که نقش شخصیت یک مامور امنیتی در «ترور خاموش» باعث بشود تکراری شوید؟

اصلا. در سریال «آسمان من»، «امین» یک گارد امنیت پرواز بود که قهرمان بود. من در فیلم نامه می‌گردم، اگر رگ و ریشه‌هایی از قهرمان را داشته باشد من را جذب می‌کند. «آسمان من» این را داشت و ماموران هواپیما را وطن خود می‌دانستند. حالا این قهرمان آمده در سازمان امنیت اطلاعات فعالیت می‌کند، چه بسا فردا ژورنالیست شود یا به شغل دیگری بپردازد اما این المان‌ها و نشانه‌ها را داشته باشد، کنش‌مند و فعال باشد و بتواند تصمیم بگیرد. اگر به شخصیت «مرتضی» در «ترور خاموش» نگاه کنید کاملا متفاوت با «امین» است. قهرمان است اما شخصیت عوض شده و دیگر کلیشه‌ای نیست.

گفته بودید تصویر درستی از ماموران امنیتی نشان داده نشده، برای نمایش این تصویر درست باید چه کرد؟

این نیازمند تصمیمی از جانب مدیران است که این گونه ژانر را احیا کند و ادای دینی باشد به سازمان‌هایی که به سبب ذات شغلشان نباید دیده شوند اما هستند و مراقبت می‌کنند و این احساس امنیت باید به مردم تزریق شود. اتفاق خوبی که الان افتاده تصمیمی است که مدیران سازمان گرفتند. مدت‌ها بود از جنس «ترور خاموش» کاری ندیده بودیم و خیلی کم و به ندرت با زاویه‌ دیدهای دیگری. وقتی تصمیم گرفته می‌شود، حمایت‌های مالی انجام و تزریق می‌شود، هرچقدر که بها بدهیم و هزینه کنیم کیفیت کار بالاتر می‌رود. از همه زوایا نگاه کنید، نمی‌شود گفت فقط بازیگری، نه کارگردانی؛ بازیگری، طراحی صحنه و گریم، سفرهای خارج و داخل، همه عوامل بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند.

از «ترور خاموش» که بگذریم، چطور شد داوود میرباقری برای نقش «سائب» مختارنامه شما را انتخاب کرد؟

این سوال را باید آقای میرباقری جواب بدهند. ۱۵ سال است که از آن فضا دور شده‌ام اما چیزی که خاطرم هست اشتیاقی بود که ایشان در وجود من دید، چون فوق‌العاده انسان باهوشی است و این اشتیاق را دید. نقش من در «مختارنامه» در ۱۶ سکانس خلاصه شده بود و در همان قسمت‌های ۱۱ یا ۱۲ تمام می‌شد اما این اشتیاق باعث شد که ایشان در بین کار برای شخصیت «سائب بن مالک» نوشتند و نوشتند تا به سرانجام رسید. صحنه شهادت بازی کردن برای هر بازیگری مایه افتخار است، هم از مقوله بازیگری و هم از نظر معنوی.

چرا بعد از «مختارنامه» کم رنگ شدید؟

بازیگران یا باید انتخاب بکنند یا انتخاب بشوند. من انتخاب کردم، پایش هم ایستادم و مسئولیتش را پذیرفتم. من نقش‌هایم را انتخاب می‌کنم، بعد دیگر برایش جان و دل می‌گذارم و واقعا با نقش زندگی می‌کنم. به علاوه باید ببینیم در این ژانر که مورد علاقه من هست چه تعداد در سینما و تلویزیون ما بوده؟ آن‌قدرها زیاد نبوده. اگر حمید عطایی پس از «مختارنامه» در کار تاریخی - مذهبی دیده می‌شد که آن‌قدر که باید و شاید خوب نبود، همان رزومه من هم خراب نمی‌شد؟ کار ما این است دیگر، یا باید عشق و هنرت را انتخاب کنی یا بروی سمت پول. باید صبور باشی، انتخاب کنی، فاصله بگیری، پر بشوی، بخوانی، تحقیق کنی و بعد بتوانی نقش تازه‌ای را کار کنی.

برای بازی در سریال «سلمان فارسی» به شما پیشنهاد شده؟

آقای میرباقری همیشه لطف داشتند، بله صحبت‌هایی شده اما هنوز فعلا چیزی مشخص نیست.

حمیدرضا عطایی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

مائده کاشیان

khorasannews.com
  • 20
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش