دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۲۲ - ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۱۱۱۲۱۱
فیلم و سینمای جهان

بررسی فیلم عربستانی «ناقه»؛ شترِ زامبی و ترکیب انواع ترس‌ها

بررسی فیلم عربستانی ناقه,فیلم سینمایی ناقه
داستان این فیلم در مورد دختری به اسم سارا است که در محیط مردسالار و کاملا سنتی جامعۀ عربستان، پایش را از مرزها و خط قرمزهای تعیین شده برای یک دختر جوان فراتر گذاشته است.

عربستان سعودی به دلیل رویکرد خاص مذهبی و فرهنگی حاکمانش، طی دهه‌های گذشته با مقولۀ سینما رابطۀ نزدیک و مثبتی نداشته است. در واقع تا سال ۲۰۱۸ سالن سینمای فعالی در این کشور وجود نداشت و اولین فیلم سینمایی این کشور نیز در سال ۲۰۰۶ ساخته شد.

به گزارش فرادید؛ تازه در پنج شش سال اخیر است که این کشور رویکرد متفاوتی را به سینما در پیش گرفته و بر اساس این رویکرد تازه، جریانی از فیلم‌های عربستانی در حال شکل‌گیری هستند.

فیلم «ناقه» که در سال ۲۰۲۳ ساخته شده و اخیرا نتفلیکس آن را منتشر کرده است، نمونه‌ای از این جریان تازه در سینمای عربستان است؛ نمونه‌ای که نه تنها به خاطر کشور سازنده‌اش بلکه به لحاظ کیفیت و گیرایی نیز تا حدی غافلگیرکننده و فراتر از انتظار است.

بررسی فیلم عربستانی ناقه,فیلم سینمایی ناقه

این فیلم فضایی رازآلود، ماخولیایی و ترسناک دارد. داستان فیلم در مورد دختری به اسم سارا است که در محیط مردسالار و کاملا سنتی جامعۀ عربستان، پایش را از مرزها و خط قرمزهای تعیین شده برای یک دختر جوان فراتر گذاشته است.

سارا سیگار می‌کشد، با یک پسر جوان ارتباط دوستی دارد و اگر پایش بیافتد مواد هم مصرف می‌کند؛ چیزهایی که اگر پدرش اطلاعی از آن‌ها داشته باشد حتما برای سارا گران تمام خواهد شد.

ماجرای فیلم در طول یک روز اتفاق می‌افتد؛ سارا به پدرش می‌گوید که قرار است با یکی از دوستانش به خرید برود و پدرش می‌گوید که ساعت ۱۰ شب با ماشین به دنبالش خواهد آمد. اما قصد واقعی سارا این است که همراه با سعد (همان پسر جوانی که با او آشنا شده) به یک جور مهمانی مخفی برود؛ مهمانی‌ای که توسط یک شاعر ثروتمند در اردوگاهی وسط صحرا برگزار می‌شود.

سارا و سعد در میانۀ راه کمی مواد توهم‌زا مصرف می‌کنند و این خودش به عنصری تاثیرگذار در ادامۀ داستان تبدیل می‌شود. مشکلاتی در مسیر رسیدن آن‌ها به محل مهمانی پیش می‌آید که یکی از آن‌ها تصادف با یک شتر در وسط صحراست؛ صحنه‌ای خونین و تاریک که حال و هوای دلهره‌آور فیلم را بیشتر می‌کند.

بعد از رسیدن به مهمانی، شیوۀ روایت فیلم ناگهان تغییر می‌کند و اتفاقات متفاوت در رفت و برگشت‌های زمانی متعدد به بیننده نشان داده می‌شوند؛ یعنی ناگهان ما به ساعت ۹ شب می‌رویم و سارا را در حالی می‌بینیم که مضطرب و هراسان از صندوق عقب ماشین بیرون می‌آید، در حالیکه هیچ کس همراهش نیست و او در میانۀ صحرا تنهاست.

اما این تنهایی با حضور مرموز و ترسناک یک شتر شکسته می‌شود؛ شتری با چهرۀ هولناک و دهان کف کرده که تا حدی یادآور حیوانات زامبی‌شده در فیلم‌های غربی است. قبل از این اتفاق چند بار در طول فیلم به این باور سنتی اشاره شده است که شترها حیواناتی «کینه‌ای» هستند؛ اشاره‌ای که باعث می‌شود وقتی صحنۀ تصادف با شتر را می‌بینیم، هول و هواس بیشتری را در فضای فیلم احساس کنیم.

در ادامۀ فیلم کارگردان ما را به دفعات در زمان به عقب برمی‌گرداند تا نشان دهد که سارا چگونه از میانۀ جشن و مهمانی ناگهان سر از وسط بیابان درآورده است.

نکتۀ دیگری که همراه با همۀ اتفاقات عجیب و غریب فیلم، احساس دلهره و اضطراب را در فیلم ثابت نگه می‌دارد این است که اگر سارا سر وقت (یعنی ساعت ۱۰ شب) به محل قرار با پدرش برنگردد، احتمالا چیزی انتظارش را می‌کشد که کمتر از تنهایی در صحرا ترسناک نیست.

بررسی فیلم عربستانی ناقه,فیلم سینمایی ناقه

فیلم «ناقه» روایت گیرایی دارد و قوت بازی‌هایش هم کاملا چشمگیر است؛ خصوصا بازی اضواء بدر در نقش سارا کاملا حرفه‌ای، باورپذیر و نیرومند جلوه می‌کند.

ضمنا با اینکه عناصر مختلف فیلم را در بسیاری از فیلم‌های ژانر ترسناک دیده‌ایم، اما ترکیب این عناصر آشنا با توهمات ذهنی، رفت و برگشت‌های زمانی، ترس‌های اجتماعی و فرهنگی و باورهای سنتی، یک روایت متفاوت، خاص و گیرا را پدید آورده که می‌شود گفت انتظارش را از کشوری که سابقۀ سینمایی بسیار ضعیفی دارد نداشتیم.

البته فیلم قطعا بدون اشکال نیست. یکی از مهم‌ترین ایراداتی که به آن می‌شود گرفت زمان بیش از حد طولانی آن است. انگار هر سکانسی که فیلمبرداری شده، تمام و کمال در فیلم نهایی گنجانده شده و این باعث می‌شود قصه تا حدی کشدار و گاهی ملال‌انگیز به نظر برسد. اگر مشعل الجاسر، کارگردان جوان این فیلم، برخی صحنه‌ها و دیالوگ‌های اضافی فیلمش را حذف می‌کرد، حتما می‌توانست اثر درخشان‌تر و جذاب‌تری را ارائه بدهد.

با اینحال در مجموع این فیلمی است که می‌شود تماشایش را به ویژه به مخاطب ایرانی توصیه کرد؛ نه به خاطر اینکه فیلم بهتری برای تماشا کردن وجود نداشته باشد بلکه به طور خاص‌تر به این دلیل که ما تا به حال کمتر با دیدگاهی درونی و نزدیک نسبت به جامعۀ عربستان مواجهه داشته‌ایم.

تماشای این فیلم، (و شاید فیلم‌های آیندۀ سینمای عربستان) علاوه بر اینکه یک تجربۀ تازه برای علاقمندان به فیلم است، می‌تواند مانند ابزاری برای شناخت بهتر و عمیق‌تر جامعه‌ای باشد که به دلایل سیاسی و شاید مذهبی، کمتر در معرض نگاهی همدلانه و شباهت‌جویانه از جانب ما بوده است؛ شرایطی که احتمالا در سمت مقابل نیز برقرار بوده است.

  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش