دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۳۷ - ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۶۰۸۲۲
موسیقی

تنهاییِ فرهاد؛ گفت‌وگو با 'رامین بهنا' آهنگساز و نوازنده صاحب‌سبک پیانو درباره فرهاد مهراد

رامین بهنا و فرهاد مهراد,مصاحبه با رامین بهنا

 «رضا موتوری» زخمی و بی‌رمق به‌سوی عشقش می‌رود، ناگهان صدایی تازه در گوش حاضران در سینما می‌پیچد؛ صدایی که شبیه به هیچ صدای دیگری نیست. قبلاً عادت داشتند «فردین» را ببینند وقتی زیر چهچه‌های «ایرج» لب می‌زند اما حالا ترانه‌ای عجیب و ساختارشکن را می‌شنیدند: « با صدای بی‌صدا، مث یه کوه بلند، مث یه خواب کوتاه، یه مرد بود یه مرد...» صدا، صدای فرهاد بود، آمد و قواعد را به هم ریخت، موفقیت خود در عرصه موسیقی فیلم را با «جمعه» ادامه داد اما جدایی اضلاع مثلث اسفندیار منفردزاده، شهیار قنبری و فرهاد مهراد، نتیجه خوشایندی در فیلم «زنجیری» به همراه نداشت ولی بازگشت به همکاری با منفردزاده به تولید «سقف» انجامید که با استقبال بسیار زیادی همراه بود. دیروز نوزدهمین سالگرد درگذشت فرهاد مهراد را پشت سر گذاشتیم و به همین بهانه با رامین بهنا گفت‌وگویی داشتیم درباره فرهاد و موسیقی فیلم. این نوازنده پیانو و آهنگساز صاحب سبک از نگاه و ایدئولوژی فرهاد به موسیقی و گزیده‌کاری‌اش گفت که به خلق آثار ماندگاری در سینما هم منجر شد. ماحصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

 بخشی از فعالیت هنری فرهاد مهراد به موسیقی فیلم برمی‌گردد. جایگاه او در این عرصه کجاست؟

باید ابتدا در نظر بگیریم فرهاد در چه سالی اقدام به اجرای نخستین ترانه خود برای یک فیلم سینمایی می‌گیرد. اسفندیار منفردزاده در سال ۱۳۴۸ به دنبال صدایی تازه برای اثری بوده که خودش روی شعری از شهیار قنبری، آهنگسازی کرده؛ شعری نو به‌دوراز قاعده‌های معمول. طبیعتاً آهنگسازی روی چنین ترانه‌ای کار آسانی نبود و از طرف دیگر امکان داشت. مردم با چنین قطعه‌ای ارتباط برقرار نکنند.

 مخاطبان سینما در دهه ۴۰ به ترانه‌هایی با تحریرهای ایرانی عادت داشتند و معمولاً بازیگر نقش اصلی فیلم را در حالی می‌دیدند که زیر صدای خواننده‌ای دیگر لب می‌زند. 

به‌طور مثال مرحوم محمدعلی فردین چنین کاری را در فیلم‌های مختلف زیر صدای ایرج (حسین خواجه امیری) انجام می‌داد اما فیلم «رضا موتوری» در بخش موسیقی فیلم کاملاً متفاوت از آثار گذشته بود. در این فیلم قرار نبود بازیگر نقش یک یعنی بهروز وثوقی زیر صدای خواننده لب بزند بلکه قرار بود صدای فرهاد روی سکانس‌هایی از فیلم قرار بگیرد، به همین دلیل ترانه‌سرا و آهنگساز باید به درک کاملی از فیلم‌نامه می‌رسیدند و اثری متناسب با سکانس‌های فیلم تولید می‌کردند. نتیجه فوق‌العاده بود و در سال‌های بعد شاهد بودیم فیلم‌هایی تولید شد که بازیگر نقش اصلی درحالی‌که با چاقو زخمی شده روی موتور تلوتلو می‌خورد. درواقع فرهاد در زمانه‌ای به عرصه موسیقی فیلم ورود کرد که امکان شکست و عدم پذیرش از سوی جامعه بسیار زیاد بود. 

خیلی از مردم تنها به عشق صدای ایرج به سینما می‌رفتند و ریسک بسیار زیادی محسوب می‌شد که فرهاد با سبک و شیوه خوانشی کاملاً متفاوت و دور از موسیقی ایرانی بتواند موفق شود ولی «مرد تنها» به یکی از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین صفحات موسیقی در دوران خود تبدیل شد. بسیاری از مخاطبان و حتی موسیقی‌دانان حال حاضر، این قطعه را در زمره بهترین آثار پاپ تاریخ موسیقی ایران قرار می‌دهند.

رامین بهنا و فرهاد مهراد,مصاحبه با رامین بهنا

  فکر می‌کنید دلیل موفقیت این قطعه چه بود؟

یکی از خصوصیت‌هایی که فرهاد به داشتن آن شهرت داشته، دقت وسواس گونه در اجرای آثار بوده است. جالب این‌که فرهاد وقتی با اسفندیار منفردزاده درباره اجرای قطعه «مرد تنها» صحبت می‌کند، تنها به شرطی می‌پذیرد اثر را ضبط کنند که در صورت نارضایتی از نتیجه کار، قطعه منتشر نشود.

 اسفندیار منفردزاده هم شرط فرهاد را می‌پذیرد اما خوشبختانه او از نتیجه کار رضایت داشت و باعث شد چند نسل از شنیدن قطعه‌ای ماندگار محروم نشوند. فرهاد به نسبت بسیاری از خوانندگان هم‌دوره خود آثار زیادی اجرا نکرده، هرچند در دوره‌ای با محدودیت‌هایی مواجه بوده و سال‌های زیادی هم کار نکرده اما بااین‌وجود آثارش در مقایسه با بسیاری از خوانندگان، تعداد بالایی محسوب نمی‌شود؛ دلیل این کار هم همین وسواس و گزیده کاری او بوده چراکه می‌خواسته با تمام وجود، با ترانه و موسیقی اثر ارتباط برقرار کند و از طرفی کاری ارائه دهد که مردم با آن همذات پنداری کنند.

 پس ترکیبی از چند عامل باعث موفقیت فرهاد درزمینه موسیقی فیلم می‌شود؟

بله، همین‌طور است. برای خلق یک اثر موسیقایی خوب باید چهار ضلع یک مربع همپای یکدیگر کار کنند. بسیاری هستند که خواننده، آهنگساز و ترانه‌سرا را سه ضلع یک مثلث می‌دانند اما باید به نقش تنظیم‌کننده هم اشاره کنیم که می‌تواند کیفیت یک اثر را افزایش داده یا روی نتیجه کار، تأثیر منفی بگذارد. در قطعه «مرد تنها» می‌بینیم آهنگساز پیشرویی مانند اسفندیار منفردزاده، ملودی کار را ساخته، شهیار قنبری که خود بعدها به یکی از بزرگان عرصه ترانه نوین تبدیل می‌شود، ترانه کار را سروده و فرهاد هم خوانندگی کار را انجام داده است. خود منفردزاده هم کار را برای ارکستر تنظیم می‌کند. در حقیقت یک تیم بسیار قدرتمند، پشت کار بوده و فرهاد هم به‌عنوان مجری، بهترین خروجی را ارائه داده است. 

همان‌طور که گفتم فرهاد علاقه‌ای به حضور در سینما نداشته اما اصرار منفردزاده باعث می‌شود این حوزه را هم تجربه کند. جالب این‌که فرهاد زمانی می‌پذیرد صدایش را روی فیلم «رضا موتوری» قرار دهد که ملودی را می‌شنود و تحت تأثیر قرار می‌گیرد. وقتی خواننده یک اثر تا این حد جذب ملودی می‌شود، احتمال استقبال مردم از آن‌هم بالا می‌رود. تصور می‌کنم فرهاد تنها به دلیل اعتماد و اطمینانی که به منفردزاده داشته، پذیرفته وارد عرصه موسیقی فیلم شود. یک خواننده تنها زمانی می‌تواند اثری قابل‌اعتنا ارائه دهد که ازلحاظ فکری و احساسی، رابطه‌ای نزدیک و عمیق با آهنگساز برقرار کند. فرهاد انسانی شریف و صاحب تفکر بوده و می‌توان ایدئولوژی او را در تمام آثارش دید. 

چرا ما از فرهاد مهراد به‌عنوان یکی از بزرگان عرصه موسیقی اعتراضی نام می‌بریم؟ به دلیل این‌که یک پیوستگی در تمام آثارش دیده می‌شود و تفکری خاص را در همه کارهایش دنبال می‌کند. به‌شخصه فکر می‌کنم فرهاد تمایلی برای ورود به دنیای موسیقی فیلم نداشته چراکه دوستانش همگی اذعان دارند آدمی بسیار منزوی بوده و از مردم کناره می‌گرفته؛ البته این اتفاق به معنای تکبر او نبوده بلکه ترجیح می‌داده در تنهایی به موسیقی بپردازد. تصور می‌کنم اعتماد به منفردزاده و اصرار او باعث شده به موسیقی فیلم هم گریزی بزند که نتیجه کار هم بسیار درخشان می‌شود.

 نقش فرهاد را در موفقیت فیلم «رضا موتوری» چقدر می‌دانید؟

به اعتقاد من نقش فرهاد در موفقیت فیلم «رضا موتوری» را می‌توان همپای بازی بهروز وثوقی و کارگردانی مسعود کیمیایی قلمداد کرد. اسفندیار منفردزاده در مصاحبه‌ای، صحبت‌های جالبی را مطرح کرد. او در بخشی از این مصاحبه گفت: «من این موسیقی را تنها و تنها برای صدای فرهاد ساختم اما چون شناخت کاملی از اخلاق و روحیات او داشتم، ابتدا نگفتم که قرار است این قطعه را روی یک فیلم قرار دهیم. فقط به او گفتم یک ملودی جدید ساخته‌ام، بیا گوش بده و ترانه‌ای که از شهیار قنبری گرفته‌ام را بخوان. فرهاد پیش من آمد، تمرین کردیم و از نتیجه کار هم بسیار راضی بود. بعد از پایان ضبط به او گفتم که قرار است قطعه را روی یک فیلم قرار دهیم. فرهاد ناگهان با تعجب گفت چه فیلمی و شروع به مخالفت کرد. بارها رفتیم و آمدیم و آن‌قدر اصرار کردم تا سرانجام توانستم رضایتش را جلب کنم چون بسیار به موسیقی اثر علاقه‌مند شده بود و دلش نمی‌آمد منتشر نشود.» همان‌طور که گفتم فرهاد علاقه‌مند نبود مانند بسیاری از خوانندگان هم‌دوره خود ترانه‌ای برای تیتراژ فیلم بخواند یا صدای خود را روی یک خواننده قرار دهد. البته باید جست‌وجو کرد و دید فرهاد اصلاً مدیومی به نام سینما را قبول داشته یا خیر، چون بسیاری از خواننده‌ها با سینما ارتباطی برقرار نمی‌کردند و دوست داشتند تمام هنر خود را معطوف به موسیقی کنند.

رامین بهنا و فرهاد مهراد,مصاحبه با رامین بهنا

 قطعه مشهور «جمعه» جزو آثار ماندگار فرهاد محسوب می‌شود اما شاید کمتر کسی بداند این اثر متعلق به فیلم «خداحافظ رفیق» است. چرا نام «مرد تنها» با «رضا موتوری» گره ‌خورده اما این موضوع در مورد «جمعه» و «خداحافظ رفیق» صدق نمی‌کند؟

دقیقاً همین‌طور است. «جمعه» هم به‌خودی‌خود یک اثر مستقل محسوب می‌شود که به‌تنهایی می‌تواند کاری درخشان در کارنامه یک هنرمند محسوب شود. به‌عنوان نمونه خواننده‌ای مانند حسن نراقی تنها یک اثر به نام «مرا ببوس» را اجرا می‌کند و به‌جز این قطعه تنها یک کار دیگر خوانده است. 

در حقیقت با اجرای تنها یک اثر، نام خود را در موسیقی ایران ماندگار کرده است. «جمعه» هم جزو شاخص‌ترین و ماندگارترین آثار فرهاد است اما به قول شما کمتر کسی می‌داند این اثر متعلق به فیلم «خداحافظ رفیق» است. جالب این‌که «خداحافظ رفیق» هم جزو آثار قابل‌اعتنا و شاخص سینمای ایران است. امیر نادری، فیلمی متفاوت از فیلم فارسی‌های زمان خود ساخته و بازی‌های خوبی هم در فیلم دیده می‌شود. 

در این فیلم بار دیگر شاهد همکاری مثلث موفق اسفندیار منفردزاده، شهیار قنبری و فرهاد مهراد هستیم این محصول هم بسیار عالی از کار درمی‌آید ولی جالب است فیلم «خداحافظ رفیق» و ترانه «جمعه» در ذهن مردم با یکدیگر پیوند نخورده‌اند. به اعتقاد من «جمعه» یک ترانه مستقل و کامل است. 

درواقع ملودی ترانه و اجرای فرهاد به حدی بی‌نیاز از تصویر است که مخاطب نیازی نمی‌بیند ترانه را روی یک فیلم تصور کند. شاید هم سکانسی که ترانه روی آن قرار گرفته، نتوانسته به‌خوبی با آن هماهنگ شود. در فیلم «رضا موتوری»، قطعه «یه مرد بود یه مرد» کاملا روی صحنه‌ای که بهروز وثوقی، زخمی روی موتور در حال حرکت است، نشسته اما در فیلم «خداحافظ رفیق» این‌طور نیست.

 تفاوت بنیادین «جمعه» با «مرد تنها» در چیست؟

برخی از ترانه‌ها باوجوداینکه واقعه تاریخی خاصی را روایت می‌کنند اما به دلیل اینکه اشاره‌ای سریع به ‌اتفاق موردنظر ندارند، می‌توانند هر قشری از مخاطب را با خود همراه کنند همه می‌دانند ترانه «جمعه» با اشاره به واقعه سیاهکل سروده شده اما وقتی می‌شنویم «توی قاب خیس این پنجره‌ها عکسی از جمعه غمگین می‌بینم/ چه سیاهه به تنش رخت عزا تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم» حتی فردی که دانش تاریخی ندارد و هیچ ارتباط عاطفی با واقعه سیاهکل برقرار نمی‌کند هم می‌تواند با این اثر ازلحاظ احساسی درگیر شود؛ کسی که عاشق بوده، عزیزی را از دست داده یا به هر دلیلی غمگین است طبیعتاً دلگیری و دل‌تنگی غروب جمعه را درک می‌کند. 

از طرف دیگر فرهاد، انسانی روشنفکر با دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی بوده است. من همیشه تأکید دارم برای قضاوت درباره یک اثر موسیقایی باید زمان ساخت اثر و جهان زیسته هنرمند را هم در نظر گرفت. 

همچنین وقتی موزیسینی در جامعه به‌عنوان یک هنرمند پیشرو مطرح می‌شود، هر اثری که بخواند کنجکاوی بقیه جامعه را برمی‌انگیزد چراکه مخاطب می‌خواهد بداند هنرمند روشنفکر زمانه‌اش با چه مسئله‌ای درگیری ذهنی و عاطفی داشته است.

 چندی بعد فرهاد از یاران دیرینش جدا شده و موسیقی فیلم را با هنرمندان دیگری ادامه می‌دهد؛ «خسته» با شعری از تورج نگهبان و آهنگی از محمد اوشال روی فیلم «زنجیری» اما چرا این قطعه به‌اندازه دو اثر دیگر موردتوجه قرار نمی‌گیرد؟

جالب است که حتی من هم این اثر را نشنیده‌ام اما قاعدتاً باید با فاصله زمانی یکی، دو ساله بعد از «جمعه» ساخته شده ولی به‌اندازه «مرد تنها» و «جمعه» مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. البته باید به عوامل فیلم هم توجه کرد. با احترام به کارگردان و بازیگران فیلم «زنجیری»، هنرمندانی که «رضا موتوری» و «خداحافظ رفیق» را ساختند جزو بزرگان سینما محسوب می‌شوند.

 به قطعه «سقف» و فیلم «ماهی ما در خاک می‌میرند» برسیم...

این قطعه یکی از بهترین آثار فرهاد است که واقعاً جز تحسین و تمجید چیزی نمی‌توان درباره‌اش گفت. وقتی دقت می‌کنیم بازهم به یک نام ویژه در اثر برمی‌خوریم؛ اسفندیار منفردزاده که بدون اغراق باید گفت بخش اعظمی از موفقیت فرهاد حاصل همکاری با این آهنگساز است. از سوی دیگر ایرج جنتی عطایی، یکی از بزرگان ترانه نوین، شعری می‌سراید که بسیار ویژه و منحصربه‌فرد است؛ ترانه‌ای با زبانی ساده ولی با مفهومی عمیق که هر مخاطبی را سر ذوق می‌آورد. 

فکر می‌کنم «سقف» هم مانند «جمعه» باشد و کمتر کسی بداند این ترانه روی یک فیلم قرار گرفته اما بسیاری از مردم ایران در طی چند نسل آن را شنیده‌اند. نکته مهمی که در ترانه «سقف» وجود دارد انطباق کامل ترانه و موزیک با لحن، سبک و شیوه خوانندگی فرهاد است.

hamdelidaily.ir
  • 18
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش