چهار سال قبل و در جریان بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون، دختران کبدیکار ایران موفق شدند با کسب مدال نقره مسابقات، در بخش تیمی تنها رشته مدالآور زنان ایران در بازیهای آسیایی آن دوره لقب بگیرند. حالا و بعد از گذشتن چهار سال از آن افتخارآفرینی، بار دیگر دختران کبدی ایران در جریان بازی های آسیایی ۲۰۱۸ افتخار آفرین شدند و با ایستادن روی سکوی قهرمانی و بوسه زدن بر مدال طلای این مسابقات، کاری کردند کارستان.
شاید خوش بینترین طرفداران کبدی هم نمیتوانستند پیش بینی کنند که کبدی ایران بتواند در این مسابقات بر تیم ملی هند که سالهای سال برترین تیم کبدی جهان بود، غلبه کند اما کبدی کاران ملی پوش ایران در هر دو بخش زنان و مردان هند را مغلوب کردند و با اقتدار قهرمانی بازیهای آسیایی را به نام خود ثبت کرده و به حکومت چندین و چند ساله هندیها در کبدی پایان دادند. اما دختران کبدی ایران در شرایطی موفق به کسب مدال طلای بازیهای آسیایی شدند که از هدایت یک مربی هندی بهره میبردند.
مربی دوست داشتنی و خوش اخلاقی که در تمام مدت هفت ماهه اردوی آمادهسازی دختران با تمام توان این تیم را هدایت کرد و در افزایش سطح دختران ایران و یاد گرفتن نکات جدید به آنها نقش پررنگی ایفا کرد. «شایلاجین» که یکی از مربیان صاحب سبک و به نام در کشور هند به شمار میرفت، سال گذشته به ایران آمد و با عقد قراردادی سرمربی تیم ملی دختران ایران شد. دخترانی که همه توان خود را به کار گرفته بودند تا با کمک های این مربی هندی، بتوانند در بازی های آسیایی جاکارتا بار دیگر دست به افتخارآفرینی بزنند. اتفاقی که به بهترین شکل ممکن به وقوع پیوست و با یک مدال طلای خوشرنگ به پایان رسید. در همین راستا گفتوگو کردیم با شایلا جین ، سرمربی هندی تیم ملی زنان ایران که مشروح این گپ و گفت را در زیر میخوانید:
به عنوان سوال اول به ما بگویید که چه عاملی موجب شد به ایران سفر کرده و هدایت تیم ملی ایران را بر عهده بگیرید؟
من یک مربی حرفهای کبدی هستم و این بخش مهمی از زندگی حرفه ای یک مربی و ورزشکار است که باید روزهایی از زندگی اش را در کشورهای دیگر به عنوان لژیونر یا مربی سپری کند. من عاشق کبدی هستم، حرفه اصلی زندگی من کبدی است و برایم مهم است که بتوانم این رشته را به خیلی از کشورها معرفی کنم و در کشورهایی که این رشته را دارند هر آنچه در توانم هست، آموزش بدهم. برای همین زمانی که از کشور ایران و فدراسیون کبدی این کشور با من تماس گرفته شد، پذیرفتم که به ایران بیایم. تیم ایران در هر دو بخش زنان و مردان کبدی قدرتمند بود و این حضور میتوانست برای من یک تجربه بزرگ باشد و از طرفی به تیم زنان ایران هم کمک کند. در مجموع من به اینکه بتوانم در کشورهای دیگر به جز هند نیز مربیگری کنم علاقه دارم.
برای من جالب است که کشورهای مختلف از من دعوت میکنند به کشورشان بروم. این ورزش خواستگاهش در کشور هند است و گسترش این رشته در کشورهای دیگر برای من افتخار است. از طرفی باعث میشود که من نیز نسبت به فرهنگهای مختلف آشنایی پیدا کنم و در واقع چه چیزی بهتر از این میتوان باشد؟
اینکه دختران ایران با حجاب ورزش میکنند و شما با تیمی باید کار میکردید که نوع پوشش آنها با پوشش سایر کبدی کاران کشورهای دیگر متفاوت بود، کار را برایتان سخت نمیکرد؟
این قانون کشور ایران است و من آن را به طور کامل پذیرفتم. هر کشوری قوانینی دارد که باید از آن پیروی کنیم. به هر حال باید پذیرفت که این نوع پوشش میتواند کار را تا حدی سخت کند و بازیکنان ایران را در شرایط نابرابر نسبت به تیم های دیگر قرار دهد.
اما واقعیت این است که من از همان ابتدا که با این دختران آشنا شدم و کارم را در این کشور آغاز کردم با تمام وجود حس کردم که آن ها این قانون را پذیرفته و آن را دوست دارند و به آن عادت كردهاند.
در واقع اینکه باید در شرایط سخت تری نسبت به سایر رقبایشان تمرین می کردند و مسابقه می دادند چندان هم برایشان سخت نبود و حتی انگیزهشان را نیز بیشتر کرده بود. من هم از این همه انگیزه و انرژی که در این دختران دیدم، لذت بردم و با تمام توان سعی کردم که در کنارشان باشم.
کمی از بازی های آسیایی برایمان بگویید. تصور می کردید دختران ایران در این مسابقات سخت بتوانند طلایی بشوند؟
من به تیمم به طور کامل ایمان داشتم و مطمئن بودم در مسابقاتی که برایش زحمت زیادی کشیدهاند، بهترین نتیجه ممکن را میگیرند. پیش بینی همه ما این بود که تا فینال پیش برویم و در فینال شاید کار سختی با هند داشته باشیم. هند سال های سال قهرمان بی برو برگرد در هندبال جهان و آسیاست و خیلی نمی شد امیدوار بود که این تیم را نیز شکست دهیم. اما دختران کبدی ایران با درخشش خیره کننده خود مقابل هند نشان دادند که چقدر توانمند و شایسته هستند و به مدالی که حق آنها بود، دست پیدا کردند.
اینکه در بازی سخت مقابل هند، رو در روی تیمی قرار گرفتید که تیم کشور خود شما بود، چه حس و حالی داشت؟
به هر حال هند زادگاه و کشور من است و من همیشه آرزویم موفقیت کشورم است. اما در ورزش حرفه ای باید بپذیرم که من مربی تیم ایران بودم و باید از ته قلبم خواهان پیروزی ایران باشم. همین طور هم بود.
من هند را هم مانند هر حریف دیگری میدیدم و باید به عنوان یک رقیب به آن نگاه میکردم. برای من خوشحال کننده است که تیمی که هدایتش را بر عهده داشتم صاحب بهترین عنوان این رقابت ها یعنی مدال طلا شد. این همان چیزی است که همه تیم ملی ایران آرزویش را داشتیم و در نهایت نیز محقق شد. من خودم را از ایران می دانستم با اینکه هندی بودم و در واقع تیم من ایران بود.
به جز هند دیگر چه حریفانی برای شما سرسخت بودند؟
کشورهای زیادی در بازی های آسیایی حضور داشتند که نسبت به قبل پیشرفت کرده بودند مثل کشورهای سریلانکا که یک مربی هندی داشت، یا تایلند،کره جنوبی و ... . با این حال در نهایت این تیم ایران بود که مدال طلا را با شایستگی به چنگ آورد.
از ایران و حضورتان در این کشور برایمان بگویید. نظر شما نسبت به کشور ما و مردمی که در این کشور هستند، چیست؟
من از ژانویه سال ۲۰۱۷ در ایران حضور دارم. البته این حضور به طور مستمر نبود و در رفت و آمد بودم. اما در همین زمان هایی که در ایران حضور داشتم با تمام وجود حس کردم که مردم ایران چقدر مهربان و خونگرم هستند. من در ایران دوستان زیادی پیدا کردم که از ته دل به آنها علاقه مندم و وابستگی پیدا کردهام و زمانی که به هند بازگشتم دلتنگ شدم.
ایران کشور بزرگ و زیبایی است و من همراه تیم ملی به شهرهای مختلفی سفر کردم و دیدم که چه مردم مهمان نوازی در این کشور زندگی میکنند. مردمی که بدون توقع محبت میکنند و به هیچ وجه این حس را به من نمیدادند که در کشور بیگانهای هستم و به هیچ وجه احساس غریبی نمیکردم. البته گاهی دلم برای هند و خانواده ام تنگ میشد اما بودن در ایران برایم سخت نبود.
به عنوان سوال پایانی ، حضور شما در تیم ملی ایران تداوم خواهد داشت؟
هنوز در باره این موضوع و ادامه همکاری من با فدراسیون کبدی ایران صحبتی نشده است اما در صورت توافق دو طرفه به ادامه حضور در ایران و هدایت تیمی که دخترانش را مانند فرزندان خودم دوست دارم به طور جدی فکر خواهم کرد.
پرتو جغتایی
- 19
- 6