فیلم/ زورگیری گوشی موبایل این بار در اصفهان

دردناک تر و ناراحت کننده تر از این حادثه ماجرای هم دانشگاهی منه، وقتی واسمون تعریف کرد خیلی ناراحت شدیم... میگه یه روز دو نفر زورگیر سوار موتور جلوشو گرفتن تا کیفشو بدزدن. میگه مقاومت کردم. شوکه بودم و صدام در نمی اومد. یکیشون پیاده شد با چاقوش پشت چادرمو جر داد تا پایین و آستین چادرمو شکاف داد. بازم مقاومت کردم تا شاید یکی به دادم برسه. اون یکی پیاده شد با دست لبه چادرو گرفت آورد بالا و درز کناری و جلوی چادرمو جر داد، نمی خواستم کیفمو بدم، برای اینکه بترسم یکیشون مداوم چاقوشو به پشت چادرم می کشید و چادر رو هر بار بیشتر جر می داد و پارچشو همینطور پاره پاره می کرد. نامردا پارچه پشت و درز جلوی چادرمو کاملا باز کردن تا به کیفم که زیرش قایم کرده بودم و نمیدادم برسن. جلوی چادر عربیم بسته بود، یکیشون درز جلو رو تا پایین جر داد بعد با دست مقنعه مو گرفت و سعی کرد درزشو باز کنه و محکم از دو طرف کشید که تا نصف جر خورد، در حالی که اون یکی همینطوری پارچه پشت چادرمو داشت پاره می کرد و از بین می برد نمی خواستم حجابمو از دست بدم و کیفمو دادم... حتی موقع رفتن هم نامرد گوشه چادرمو گرفت برد بالا، بعد چند بارمحکم تکون داد و برافراشته کرد، چادرم از وسط پاره شد و از سرم افتاد ( همینطور که تعریف می کرد گریش گرفت )از کوچه های خلوت تنها و پیاده رد نشین. یه سری از مردم خیلی نامرد و بی رحم و بی غیرت شدن که که به ناموس مردم هم رحم نمی کنن. ای کاش فقط کیف دوستم رو می بردن و آذارش نمی دادن...