خسرو را سر آرامگرفتن نبود تا آتش خشم برخاسته از خون بهستمریخته پدر و آوارگى مادر را فروبنشاند و افراسیاب را از پاى درآورد که همه رنجهایش از او بود. خسرو پس از آنکه گنگدژ را که افراسیاب با آسودگى در آنجا پناه گرفته بود، درهم کوبید، شاه توران به ناگزیر با اندک یارانش...