گرمش نمی‌کنم!

ندیدی طفل الکن گفت: محمود؟/ بدان اندازه بودم بنده مشهور/ چه کس حالا به جای من نماید/ شما را مثل سابق شاد و کیفور؟

احمدی نژاد: من قهر نمی‌کنم اما انتظار نداشته باشید برای گرم کردن انتخابات کاری بکنم، من صداوسیما نیستم.

نخواهید اینکه من یک بار دیگر

کنم جمع شما را گرم و پر شور

و یا با هاله خود باز گردم

نمایم بزمتان را مملوء از نور

تصور کرده اید ای ساده لوحان

که من هستم صدا سیمای معذور؟!

که با هر شیوه ای که می‌تواند

کند برنامهء ناجور را جور

لولو همراه خود برد آن ممه را

چرا خود را کنید اینگونه رنجور؟

نمی آیم،نمی آیم، نمی آ...

یم، حتی که کنیدم سخت مجبور

علیه من چرا تبلیغ کردید؟

که حالا گشته ام اینگونه منفور

چرا برگردن من آن دکل را

شما در دست خود کردید ساطور؟

ندیدی طفل الکن گفت: محمود؟

بدان اندازه بودم بنده مشهور

چه کس حالا به جای من نماید

شما را مثل سابق شاد و کیفور؟

تنور انتخابات شماها

بدون من یقین سرد است و قمصور!

مکافات عمل این است جانم؛

عمل آید عرق از آب انگور!

نمی آیم که قدر من بدانید

بداند قدر گل را شخص زنبور

نمی آیم که آسوده بخوابم

نباشد لحظه هایم مثل کنکور

خلاصه یک خداحافظ بگویید

که من با آن شوم بسیار مسرور

من آن شیر ژیان بی لگامم

یهو دیدی که گفتم حرف ناجور

به صد سال سیاه این بزمتان را

نه گرمش میکنم نه شاد و پر شور

مجید مرسلی