سال ۹۸ کارش را با قدرت آغاز کرد، ابتدا که سیل آمد و بعد هم استاد مشایخی را از دست دادیم.سیل متاسفانه بازهم توانست سازمان مدیریت بحران ما را غافلگیر کند، اما ناراحت میشوم اگر فکر کنید مسئولان همینطوری دست رو دست گذاشتهاند تا سیل ما را با خودش ببرد، نخیر! اینطوری هم نیست و آنها تلاش زیادی برای حل بحران انجام دادهاند.برای اثبات این ادعا با یکی از مدیران زحمتکش مربوطه صحبت کردم که شما را در جریان آن قرار میدهم ؛
من: سلام قربان، چه خبر از سیل؟!
مدیر: چه خبر و عرق خارشتر! سال جدید هم دست از سر ما برنمیداری؟! با اون اسمت!
من: نگرانیم خب! شما باید مردم گرفتار رو نجات بدید.
مدیر: اهم اهم... خب! به نام خدا، خوشبختانه با درایت ما مسئولان، الان تا کمر ملت آب بالا اومده و دیگه شعار آب هست ولی کم هست، فقط توطئه میتونه باشه!
من: خب؟!
مدیر: خب و کوفت... نه! یعنی ما الان از سیل باید خوشحال باشیم.
من: چرا؟!
مدیر: چون مشکل بیآبی حل شد دیگه خنگِ خدا!
من: آهان! برنامهتون برای مردمی که زندگیشون زیر آب رفته چیه؟!
مدیر: برنامه رو که نمیریزن، میسازن.هر شب مهران مدیری میاد مسئولینی که ما دوستشون نداریم رو به سُخره میگیره!
من: این دعواهای سیاسی رو بذارید برای بعد... مردم چیکار کنن؟!
مدیر: شنا بلدن؟!
من: همه نه قربان! تازه پیرزنها و پیرمردها و بچهها رو چه کار کنیم؟!
مدیر: اونا که دیگه عمرشونو کردن، بچهها رو هم«کات» کنیم، توی یه جایی که سیل نیومد، «پِیست» کنید!
من: با این حساب اون جاهایی که سیل کمتر اومده رو کلا بیخیال شیم؟
مدیر: الان مقیاس و اندازه سیل کمر حسینی بایه! تا زیر کمرش اگه اومده که ولش کن! خودشون عین هاکربلفین یه کرجیای چیزی درست کنن خودشونو نجات بدن.
من: قربان! سیل هزاران میلیارد تومن خسارت زده، اونو چه کار کنیم؟!
مدیر: ۷۲ ساعت اختلاس تعطیل شه، پول سیل خودش جور میشه.توام انقدر حرص نخور عسل من، چقدر عیدی گرفتی؟! بدهش به عمو تا تابستون برات یه دوچرخه بخرم... الو؟! الو؟!
فریور خراباتی
- 11
- 3