ایران با بحران شدید آبی مواجه است و خیلی وقت است که کار از هشدار برای کمآبی و حتی بیآبی گذشته و کارشناسان دیگر این معضل را بحران نمیدانند و به عبارتی به ابر بحران مبدل شده است. هر چند کمآبی و خشکسالی اکنون دامن بخشهای زیادی از کره زمین را گرفته اما ایران با توجه به شرایط ویژه جغرافیایی و قرار گرفتن در منطقه خشک و کمباران از فلات با مشکل حادتری مواجه است و این مشکل در شرایطی خطرناکتر میشود که هنوز بافت اجتماعی کشورمان به لحاظ فرهنگی برای مصرف آب و جلوگیری از هدررفت آن به قدر کافی آماده نیست.
در آستانه ابربحران
مطابق پیشبینیهای هواشناسی در سال آبی جاری نسبت به سال گذشته و در درازمدت حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد باران کمتری را در کشور شاهد خواهیم بود. همچنین از میزان ذخیره سدهای کشور نیز نسبت به سال قبل حدودا ۲۵ درصد کاسته شده که این موضوع موجب شده است وزیر نیرو نسبت به وضعیت فعلی منابع آبی هشدار دهد. بر اساس آنچه شرکت مدیریت منابع آب ایران، وزارت نیرو اعلام کرده است ارتفاع کل ریزشهای جوی از اول مهر تا ۲۱ خرداد سال آبی ۹۶-۹۷ بالغ بر ۱۶۵ میلیمتر بوده است که این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت (۲۳۵.۵ میلیمتر) ۲۹.۹ درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته (۷/۲۲۵میلیمتر) ۲۶.۹ درصد کاهش نشان میدهد.
باید اذعان داشت که کاهش بیسابقه بارشها در سال گذشته و در پی آن افت روانآبها موجب شده بهرغم بارندگیهای نسبتا مناسب دو سه ماه اخیر در برخی نقاط کشور، حجم ذخیره آب ۱۷۷ سد بزرگ موجود در ۶ حوضه آبریز دریای خزر، خلیج فارس، دریاچه ارومیه، فلات مرکزی، هامون و سرخس به ۲۶.۹۲ میلیارد مترمکعب برسد که در مقایسه با سال گذشته آب موجود در مخازن سدهای کشور کاهش ۱۹ درصدی پیدا کرده است. همچنین از میان ۱۷۷ سد بزرگ موجود در این ۶ حوضه آبریز ۳۷ درصد از آنها و به تعبیری ۶۶ سد بزرگ کشور از جمله سدهای زایندهرود، شهیدرجایی، ساوه و ملاصدرا در آستانه تابستان همچنان کمتر از ۴۰ درصد آب ذخیره شده دارند.
وقتی کار از کار میگذرد!
این آمار و ارقام حاکی است که کار دارد از کار میگذرد، اما گوش شنوایی نیست تا به فکر راهکار مناسبی برای مقابله با بیآبی بیفتد، چراکه به اذعان کارشناسان زنگ خطر بحران آب در ایران خیلی وقت است به صدا در آمده و اگر صرفهجویی و فرهنگسازی در زمینه کاهش مصرف آب در جامعه نهادینه نشود در ۲۵ سال آینده ایران به بیابانی خشک تبدیل میشود.
باید بگوییم خشکسالی و بیآبی بحران ناتمام ایران در سالهای پیش رو خواهد بود و بیتدبیری و بیمسئولیتیها در حوزههای مختلف از نهاد مجریه گرفته تا مصرفکننده سبب شده است که آب تمام شود و ما هنوز دست دست میکنیم که چه راهکاری برای حل این بحران به کار گیریم!
با این حال بحران آب در کشور روزبهروز ابعاد پیچیدهتری پیدا میکند تا جایی که برخی صاحبنظران و فعالان نجات آب خبر از جنگ بر سر آب در آینده را میدهند، چراکه بیآبی و افت شدید منابع آب زیرزمینی سوای از آنکه سبب فرونشست دشتها و آسیبهای زیــســتمـحـیـطـی خطرناکی میشود، آلودگی آبها را دربر دارد و مشکل کمآبی و آلودگی آب آشامیدنی میتواند تاثیر گستردهای بر روند افزایش مهاجرت و تغییر مشاغل و همچنین افزایش تنشهای اجتماعی داشته باشد.
این در شرایطی است که ایران از نظر منابع و وضعیت ذخایر آبی در آینده با مشکلهای جدیتری هم روبهرو خواهدشد، چراکه جمعیت رو به افزایش است و همین امر در سالهای آینده میتواند کشور را از نظر تامین آب در وضعیت بحرانیتری قرار دهد. اما واقعیت آن است که خشکسالی یک پدیده طبیعی نیست که بدون دلیل علمی رخ دهد و یک کشور را درگیر خود کند، بلکه حقیقت ماجرا آنجاست که این پدیده یا به عبارت بهتر بحران کمبود آب در ایران، ناشی از عملکرد حوزههای مختلف و الگوی مصرف نادرستی است که حتی برگزاری صدها همایش و بخشنامه و هماندیشی هم هنوز نتوانسته آن را ساماندهی کند و تنها هر روز ابعاد منفی و معضل و مشکلهایش گسترش مییابد.
از مدیریت منابع تا فرهنگسازی
با این حال باید متذکر شد که تجربه کنونی ایران در کمبود آب و تسری خشکسالی شدید به تمام نقاط کشور در آینده، پیش از این و در سالهای گذشته در برخی نقاط و کشورهای دنیا رخ داده است، اما آنها برخلاف ایران باور داشتهاند که این معضل ناشی از خطای انسانی و سیستماتیک در حوزههای مختلف کشاورزی و صنعت و مصرف خانگی است، لذا با اصلاح رویه، فرهنگسازی و تحول در سیاستهای آبی خود توانستهاند خشکسالیهای طولانیمدت را مهار و بر مشکل فائق آیند.
بر این اساس اگر بخواهیم با این بحران ناتمام که به سبب تمام شدن آبهای زیرزمینی در برخی نقاط و افت شدید آن در برخی نقاط دیگر و در کنار آن کمبارشی و عدم جبران آن ایجاد شده، مبارزه کنیم باید به فکر چارهای اساسی باشیم. به نظر میرسد مدیریت یکپارچه منابع آب کشور، داشتن چشمانداز مدیریت آب در سالهای آینده، اصلاح و تغییر روشهای آبیاری کشاورزی از روش سنتی به روش مدرن و صرفهجویی در منابع آب در تمام بخشها، قیمتگذاری مناسب آب و اعمال سیاستهای کنترلی و بازیافت آب و از همه مهمتر فرهنگسازی در سطح گسترده میتواند در حل و مدیریت این بحران کمک کند. چراکه پیشبرد وضع موجود بدون اعمال مدیریت صحیح منابع آبی و به عبارت بهتر قطرات باقی مانده آب در کشور میتواند در روزگار آینده «آب» را به رویایی دستنیافتنی بدل کند.
ملیحه زرینپور
- 19
- 3