پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۶:۲۳ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۳۰۷۹۱
جرم و جنایت

قاتل ۲ مرد جوان: از ۱۵ سالگی چاقوکشی می‌کردم

قتل,چاقوکشی
از همان دوران نوجوانی، بسیار شر بودم و با هر بهانه ای پرخاشگری می کردم و چاقو می کشیدم. دست خودم نبود، هرکسی ضربه ای به سرم می زد دیگر حال خودم را نمی فهمیدم به همین دلیل هم چند بار دست به خودکشی زدم و ...

به گزارش روزنامه خراسان، جوان ۲۷ ساله معروف به «خرمالو» که شامگاه بیست و دوم اردیبهشت و در یک نزاع هولناک در گاراژ خودرویی، دو نفر را کشت و یکی دیگر را به شدت مجروح کرد، پس از آن که به سوالات تخصصی قاضی «محمود عارفی راد» (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) درباره ماجرای دو قتل وحشتناک پاسخ داد، پشت میله های بازداشتگاه قرار گرفت و او در حالی که به آینده تاریک خود می اندیشید و از سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) تقاضا می کرد برای دقایقی مادرش را ملاقات کند، به سوالات خبرنگار روزنامه خراسان نیز درباره گذشته خود چنین پاسخ داد:

*اسمت چیست؟

جواد –ک

*سواد هم داری؟

تا کلاس دوم راهنمایی درس خواندم

*چرا ادامه تحصیل ندادی؟

به خاطر مشکلات مالی

*با پدر و مادرت زندگی می کنی؟

 پدرم سال ۱۴۰۰ به دلیل بیماری قلبی فوت کرد. من هم با مادرم زندگی می کنم! او در یک سوئیت آپارتمان کار می کند و در همان جا هم اقامت دارد. من هم برخی از شب ها را به همان سوئیت آپارتمان می رفتم.

*چند خواهر و برادر داری؟

یک خواهر و یک برادر دارم و فرزند آخر خانواده هستم.

*بعد از ترک تحصیل به چه شغلی مشغول شدی؟

 از همان دوران نوجوانی شاگرد تعمیرکار خودرو شدم و در زمینه تعمیر جلوبندی خودرو فعالیت داشتم که تا قبل از وقوع این حادثه ادامه داشت.

*مجرد هستی؟ بله!

*چرا تاکنون ازدواج نکردی؟

به خاطر همین رفتارهای پرخاشگرانه و نزاع هایی که می کردم کسی به من اعتماد نداشت.

*عاشق هم شدی؟

حدود ۱۵ سال قبل عاشق دخترخاله ام شدم ولی او را به من ندادند چرا که شوهر خاله ام تبعه عراقی بود و ادعا می کرد که آن ها بین خودشان وصلت می کنند ولی این بهانه بود فقط به خاطر این که «شر» بودم، با ازدواج ما مخالفت کردند.

*چرا به «خرمالو» معروف شدی؟

پدربزرگم میوه فروش بود و در همین خیابان نخریسی (فداییان اسلام) خرمالو می فروخت و به «خرمالوفروش» معروف شده بود. بعد هم اطرافیان و اهالی این نام را روی من گذاشتند.

*اولین بار به چه دلیل چاقوکشی کردی؟

۱۵ سالم بود که به خاطر یک دختر با دو جوان درگیر شدم و آنها را با چاقو زدم. آن دختر همان دختر خاله خودم بود که دیدم دو جوان موتورسوار قصد ایجاد مزاحمت برایش دارند! من هم آن ها را با چاقو زدم ولی بعد مادرم رضایت گرفت.

*گفتی جمجمه ات هم شکسته است! چرا؟

مدتی قبل با موتورسیکلت دوستم که امانت گرفته بودم، تصادف کردم و حدود ۲ماه در کما بودم و جمجمه ام در آن تصادف شکست.

*آثار چاقو خوردگی زیادی روی پیکرت وجود دارد؟

بله! یک بار مرا با چاقو زدند که صورتم ۶۵ بخیه خورد و آن زمان ۱۵ سال بیشتر نداشتم به همین دلیل هم آرواره هایم دیده می شود!

*این همه نزاع برای چه بود؟

نمی دانم! سرم ضربه خورده بود، هرکس به سرم می زد، جمجمه ام درد می گرفت ومن دیگر حال خودم را نمی فهمیدم.

پرونده های چاقوکشی زیادی در دستگاه قضایی داری؟

تا به حال زندان نرفتم ولی همواره فراری بودم و با شکایت دیگران تحت تعقیب پلیس قرار می گرفتم با آن که از خیلی از مصدومان رضایت گرفته بودم ولی ...

*انگیزه آخرین نزاع مرگبار چه بود؟

یکی از همان افرادی که شب هنگام سوار بر پژو پارس به گاراژ محل کارم آمدند، با فرد دیگری دعوا کرده بود، آن فرد هم بچه محل و از دوستان من بود به همین دلیل هم به «مرتضی»  از طریق اینستاگرام پیام دادم که بیایید شما را آشتی بدهم اما او نه تنها به من فحش داد و توهین کرد بلکه مدعی بود که مرا هم می زند! به همین دلیل آن ها به گاراژ تعمیر خودرو آمدند و به طرف من هجوم آوردند. من هم هیچ راه گریزی نداشتم چون آن ها چند نفر بودند و به صورتم اسپری فلفل پاشیدند. من هم با چشمانی بسته، چاقو کشیدم و بی هدف به طرف آن ها حمله ور شدم که در نهایت فهمیدم دو نفر از آنان به قتل رسیده اند و یک نفر دیگر هم در بیمارستان بستری شده است.

*چرا مدام دعوا می کردی؟

دست خودم نبود! دیگران تحریکم می کردند به گونه ای که حتی سرم را به دیوار می کوبیدم و چند بار هم دست به خودکشی زدم، در واقع از همان دوران نوجوانی «شر» بودم ولی کسی به من توجه نمی کرد. یعنی بزرگ تری نداشتم که مرا راهنمایی کند و راه و چاه را  نشانم بدهد تا این که عاقبتم این گونه شد.

*برای افرادی مانند خود چه پیامی داری؟

از سرنوشت من عبرت بگیرند. هیچ وقت به خاطر دیگران یا خودنمایی دعوا نکنند و از همه مهم تر هیچ گاه چاقو به دست نگیرند! این دعواها فایده ای ندارد و عاقبت در چاهی می افتید که اصلا در تصورتان هم نمی گنجد. کتک بخورید خیلی بهتر است تا قدرت نمایی کنید، این آخرین حرف من است!

*ریشه این گونه جرایم را در چه می دانی؟

خانواده! اگر بزرگ تری داشتم که هدایتم می کرد یا توی سرم می زد که راه را اشتباه می روی، امروز پشت میله های بازداشتگاه نبودم! اگر پدرم زنده بود یا مادرم می توانست فقط به تربیت من فکر کند و به دنبال امرار معاش خودش نبود باز هم شاید سرنوشت من به گونه دیگری رقم می خورد. با آن که ۱۲ سال است جلوبندی ساز ماهری هستم اما مسیر زندگی را به بیراهه رفتم چون خانواده آشفته ای داشتم!

البته اگر اولین باری که چاقوکشی کردم دستگیر می شدم و این روزها را می دیدم شاید دوباره به این گونه جرایم ادامه نمی دادم.

*تو که باز هم فرار کرده بودی چه شد که تسلیم قانون شدی؟

چون دوستانم تماس گرفتند و گفتند که بعضی از دوستانت دستگیر شده اند، من هم که دیدم آن ها بی گناه هستند، خودم را تسلیم کردم. آن زمان در جنگل های کوی سیدی پنهان شده بودم که از جنگل بیرون آمدم و به کلانتری رفتم.

*معتادی؟

نه! فقط گاهی مشروبات الکلی مصرف می کنم البته دایم الخمر نیستم!

*چرا مشروب می نوشی؟

چون دعوا می کردم! کسانی که مشروب می خورند معمولا دعوا می کنند ولی آدم های معتاد سرشان را پایین می گیرند و به مردم کاری ندارند! با وجود این کاش معتادی شیشه ای و کریستالی بودم اما دعوا نمی کردم...

*خدمت سربازی رفته ای؟

نه! سرباز فراری هستم! سال ۹۶ به اصفهان اعزام شدم ولی نتوانستم خدمت کنم و فرار کردم.

*چرا همواره با خودت چاقو داشتی؟

همیشه با خودم چاقو حمل نمی کردم فقط هنگامی که قصد داشتم به جای دیگری بروم با خودم چاقو برمی داشتم. گاهی هم قیچی کوچکی با خودم می بردم.

*پشیمانی؟

خیلی! نمی توانم شدت این پشیمانی را الان توصیف کنم! خیلی اشتباه کردم.

*چه آرزویی داری؟

از نام «طناب دار» خیلی می ترسم! از قصاص وحشت دارم اما اکنون فقط آرزو دارم که برای دقایقی مادرم را ببینم! می دانم او الان چه می کشد! ای کاش ... و صدای گریه «خرمالو» در بازداشتگاه پیچید!

  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش