شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۳:۱۸ - ۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ کد خبر: ۱۴۰۳۰۲۰۰۹۷
جرم و جنایت

راز جســد اسیـــدی در بشکه آبی فاش شد

راز ناپدید شدن پسر جوان ,راز جســد اسیـــدی
راز ناپدید شدن پسر جوان پس از ۳۶ روز با بررسی حساب بانکی وی، تصاویر دوربین‌های مداربسته یک مغازه و اعترافات دختر و پسر جوان برملاشد.

به گزارش ایران آنلاین، ۲۸ اسفند سال گذشته، مرد میانسالی قدم در اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پسر ۲۴ ساله‌اش به نام فرهاد خبر داد: پسرم در خانه مجردی‌اش تنها زندگی می‌کرد، اما هر روز با هم صحبت می‌کردیم. از چهار روز قبل دیگر از پسرم خبری ندارم. هر چه با تلفن همراهش تماس می‌گیرم خاموش است. به مقابل خانه‌اش رفتم اما در را باز نمی‌کند و دوستانش هم می‌گویند که از او اطلاعی ندارند.به‌دنبال شکایت مرد میانسال، تحقیقات به دستور بازپرس غلامحسین صادق‌زاده آغاز شد.

خرید چهار میلیون تومانی

کارآگاهان با رصد حساب بانکی پسر جوان دریافتند روز ۲۵ اسفند و تنها یک روز پس از ناپدید شدنش، ۴ میلیون تومان از حساب وی پول برداشت شده است.

بررسی رسید تراکنش نشان می‌داد که با کارت وی از یک مغازه تجهیزات پزشکی و لوازم آزمایشگاهی خرید انجام شده است. کارآگاهان پلیس آگاهی به سراغ مغازه رفته و مشخص شد با ۴ میلیون تومان یک بشکه آبی رنگ پلاستیکی، ۲۲۰ لیتر اسید و دستکش خریداری شده است.

 بازبینی دوربین مداربسته مغازه نشان داد دختر جوانی وسایل را خریداری کرده و سوار بر خودروی‌ ام‌وی‌ام شاسی بلندی شده که پسر جوانی نیز داخل خودرو بوده است.

در حالی که تیم جنایی در حال تحقیق در رابطه با پسر گمشده بودند، در نخستین روز فروردین امسال، چند پسر جوان که برای تفریح به لواسانات رفته بودند در زمین‌های کشاورزی با بشکه آبی رنگی مواجه شدند که بوی تعفن شدیدی از داخل آن به مشام می‌رسید.

به‌دنبال بوی تعفن، پسران جوان داخل بشکه را دیده و با جسدی مواجه شدند که با اسید سوزانده شده بود. با اعلام موضوع به پلیس کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت راهی محل شدند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد جسد متعلق به پسری حدوداً ۲۰ تا ۳۰ ساله است و عامل یا عاملان جنایت، پس از قتل جسد را داخل بشکه انداخته و با اسید سوزانده و در نهایت به آنجا منتقل کرده بودند.

فرار بعد از جنایت

با انتقال جسد به پزشکی قانونی برای تعیین هویت مقتول این بار برادر فرهاد- پسر گمشده- به اداره پلیس رفت و اطلاعاتی را در اختیار مأموران قرار داد. او گفت: شاهین، یکی از دوستان برادرم با من تماس گرفت و گفت برادرم از او خواسته تا به ما خبر بدهد که به ترکیه می‌رود. آنطور که شاهین می‌گفت برادرم مرتکب قتل شده و برای اینکه دستگیر نشود، از کشور به صورت قاچاقی خارج شده است. او گفت برادرم از او خواسته که قمه و مشروبات الکلی و وسایلی که داخل خانه‌اش بوده و ابزار جرم هستند را از بین ببرد.

بدین ترتیب کارآگاهان به سراغ شاهین رفتند. چهره شاهین برای افسر پرونده آشنا بود، او همان پسری بود که سوار خودروی شاسی بلند به همراه دختر جوان از مغازه بشکه و اسید خریده بود.

پس از بازداشت شاهین در ادامه تحقیقات هویت دختر جوان نیز به‌دست  آمد. نیوشا دوست شاهین بود که برای خرید به مغازه رفته بود. در حالی که شاهین مدعی بود پسر گمشده به ترکیه فرار کرده اما نیوشا گفت: با شاهین از سه سال قبل دوست هستم و قرار بود که باهم ازدواج کنیم. شاهین یک سال قبل از طریق معامله خرید یک موتورسیکلت در سایت با فرهاد آشنا شد و دوستی آنها روز به روز بیشتر شد. می‌خواستند باهم کافی شاپ تأسیس کنند.

او ادامه داد: چند روز قبل ساعت ۴ صبح شاهین با من تماس گرفت، پریشان و مضطرب بود. گفت بدبخت شده‌ام، به او گفتم چه شده که این وقت صبح با من تماس گرفته‌ای که گفت یک نفر را کشته‌ام. هر چه از او پرسیدم چه شده و چه کسی را کشته‌ای، چیزی نگفت. چند ساعت بعد شاهین دنبالم آمد اما خیلی عادی بود به من گفت بیا برویم برایت سگ بخرم. بعد هم ناهار خوردیم. به او گفتم ماجرای قتل چه بود، گفت یک چالش اینستاگرامی بوده و فقط می‌خواسته مرا امتحان کند و ببیند که تا کی با او هستم و اگر بشنوم که او قاتل است چه برخوردی از خودم نشان می‌دهم.

لکه‌های خون مقتول

نیوشا در رابطه با خرید بشکه آبی نیز گفت: شاهین در کار خرید و فروش سم‌های گیاهی بود. گفت برای یکی از مشتری‌هایش بشکه می‌خواهد. از من خواست من وسایل را خریداری کنم و بعد هم به سمت خانه‌ای درغرب تهران رفتیم. شاهین خودش وسایل را بالا برد و از من خواست داخل ماشین بمانم. من داخل حیاط منتظر ماندم و او هم به طبقه سوم رفت و یک ربعی که گذشت، ناراحت و نگران برگشت. عرق کرده بود و حال خوبی نداشت، از او پرسیدم چرا اینقدر پریشانی اما جواب درستی نداد. بعد از آن هم کمتر او را دیدم.

وقتی کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت راهی خانه‌ای شدند که نیوشا درباره آن گفته بود دریافتند خانه متعلق به فرهاد است. در بازرسی از خانه کارآگاهان لکه‌های خون خشک شده داخل خانه را پیدا کردند. همچنین داخل خودروی نیوشا، لکه‌های خون نیز کشف شد. آزمایشگاه جنایی پس از آزمایش لکه‌های خون، تأیید کرده که متعلق به پسر گمشده است.

سرنخ‌های به‌دست  آمد، تأیید می‌کرد که فرهاد به قتل رسیده است. بنابراین شاهین و دختر جوان به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شدند.

در حالی که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت کارآگاهان پلیس در بررسی پیامک‌های شاهین به پیامکی رسیدند که شاهین به یکی از دوستانش به نام بهنام فرستاده و نوشته بود بیل خریدی؟ پیامی که نشان می‌داد آنها قصد حفاری و احتمالاً دفن جسد را داشته‌اند.

بدین ترتیب بهنام نیز بازداشت شد و روز گذشته راز ناپدید شدن فرهاد را برملا کرد: شاهین با من تماس گرفت و گفت یک را نفر را کشته است. او از من خواست تا جسد را از خانه خارج کنیم. جسد داخل بشکه آبی بود و با اسید سوزانده شده بود. قرار بر این بود که جسد را من به خارج تهران ببرم و دفن کنم.

 طبق خواسته شاهین عمل کردم و به سمت لواسانات رفتم اما زمانی که خواستم جسد سوخته را دفن کنم، ترسیدم. با خودم گفتم اگر کسی مرا ببیند، لو می‌روم و به همین دلیل بشکه آبی را در همانجا رها کردم.

با توجه به اظهارات بهنام و همان‌طور که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، احتمال داده بودند، جسد داخل بشکه آبی که در اولین روز فروردین ماه کشف شد متعلق به فرهاد بود و راز ناپدید شدن پسر جوان برملا شد.

تحقیقات به دستور بازپرس جنایی برای مشخص شدن علت این جنایت و بررسی زوایای پنهان این پرونده ادامه دارد.

گفت‌و‌گو با شاهین

چه شد که دست به قتل زدی؟

من قاتل نیستم، اشتباهی بازداشت شده‌ام.

تو و نیوشا باهم برای خرید بشکه رفته بودید؟

فرهاد از من خواسته بود برایش وسایلی را خریداری کنم.

بشکه و دستکش و... به چه درد فرهاد می‌خورد؟

می‌خواست جسد شخصی را که کشته بود از بین ببرد.

ولی جسد داخل بشکه مال فرهاد است!

 تا آنجایی که من می‌دانم او به ترکیه رفته است. به برادرش هم گفتم او فردی را کشته بود و از کشور خارج شد تا دستگیر نشود.

اما تو به نیوشا گفته بودی که کسی را کشته‌ای؟

آن حرف‌ها که شوخی و چالش اینستاگرامی بود. فقط می‌خواستم کمی نیوشا را امتحان کنم.

ولی یکی از دوستانت هم اعتراف کرده که تو دست به قتل زده‌ای؟

متهم سکوت می‌کند.

با فرهاد اختلاف داشتی؟

ما باهم هیچ مشکلی نداشتیم.

درباره لکه‌های خون داخل ماشین چه می‌گویی؟

هیچ اطلاعی در این مورد ندارم. خودرو مال نیوشا بوده چرا از من می‌پرسید.

  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش