سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۰۷ - ۳۰ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۷۶۰۳
جرم و جنایت

قتل شوهر معتاد با دستور زن ناراضی

نیمه‌های شب هشت اسفند سال ۸۶ تلفن اداره به صدا درآمد و همکارانم در گشت پلیس راه گزارش دادند که خودروی پژو آردی طوسی رنگی را در کنار جاده پیدا کرده‌اند که راننده‌اش به طرز هولناکی به قتل رسیده‌است.

 

موضوع را به بچه‌های تیم بررسی صحنه جنایت اطلاع دادم و همراه با آن‌ها برای بررسی ماجرا به نشانی مورد نظر رفتیم. ماموران گشت کنار خودرو ایستاده‌بودند تا صحنه جرم دست خورده باقی بماند. روی ماشین چادر کشیده شده‌بود که به گفته ماموران گشت از همان ابتدای کشف جسد روی ماشین قرار داشت. بررسی‌ها را آغاز کردیم. مقتول روی صندلی عقب افتاده‌ و غرق در خون بود.

 

شواهد گویای آن بود كه وی با وارد شدن ضرباتی به شکم و سینه‌اش، به قتل رسیده است و کمتر از دو ساعت از مرگش نمی‌گذرد؛ در حالی‌که همکارانم در حال نمونه‌برداری و تهیه گزارش برای پزشکی قانونی بودند، شماره ماشین را استعلام گرفتم و مشخص شد که مالک آن جوانی به نام «مهدی نصیری» ۲۷ ساله‌ است.

 

هنوز دقایقی از تحقیقات نگذشته‌بود که دو جوان با فاصله از تیم تحقیق توقف کردند و نزدیک‌مان آمدند. گویا آن‌ها شاهد درگیری راننده بوده‌اند و در تحقیقات بيان کردند که عامل جنایت با دیدن‌شان پا به فرار گذاشته و اگر او را ببینند، می‌توانندوي را شناسایی کنند.

 

با کمک آن‌ها چهره‌نگاری از قاتل صورت گرفت و تصویر فرضی به بستگان قربانی نشان داده‌شد ولی هیچ‌یک از آن‌ها موفق به شناسایی تصویر چهره‌نگاری نشدند. با این وجود تحقیق پیرامون شناسایی عامل جنایت با سرعت بیشتری در جریان بود و کسانی که با او ارتباط داشتند، مورد بازجویی قرار گرفتند ولی نتیجه‌ای در پی نداشت.

 

ما در شاخه دیگری از تحقیقات تماس‌های مقتول و همسرش را بررسی کردیم و با توجه به رفتارهای مشکوک همسرش به نام «زهرا» و لیست‌های تماس‌های او متوجه شدیم با مرد غریبه‌ای به نام «مجید» ارتباط پنهانی دارد. با شناسایی این مرد ۲۴ ساله، او را دستگیر کردیم و بعد از انتقال به اداره و تطبیق تصویر چهره‌‌نگاری شده با او، برای‌مان محرز شدكه وي به احتمال بسیار زیاد همان قاتل است. از دو جوانی که ادعاکرده‌بودند عامل جنایت را دیده‌اند، خواستیم برای شناسایی به آگاهی بیایند. یک ساعت بعد که حاضر و با مجید روبه‌رو شدند، گفتند او همان قاتل است.

 

با به‌دست آمدن این سرنخ، زهرا نيز بازداشت شد و در بازجویی‌ها ادعا کرد شناخت زیادی از مجید ندارد و به‌تازگی با او آشناشده است. مجید نيز در بازجویی‌ها اصرار بر این داشت که بی‌گناه است و حتی پس از مواجهه با جوان‌هایی که مدعی بودند او را هنگام درگیری با مقتول دیده‌اند، منکر هرگونه شناختی از قربانی جنایت شد .

 

در این میان خانواده مقتول از بازداشت شدن عروس‌شان ناراحت بودند و بيان می‌کردند مطمئن هستند که زهرا بی‌گناه است و نباید در بازداشت باشد ولی پس از اینکه از آن‌ها خواستیم چند روزی را به ما فرصت بدهند تا تحقیقات کامل شوند، دست از اصرار برداشتند.

 

با توجه به اظهارت ضد و نقیض مجید و زهرا، تیمی را مامور کردیم که از آن‌ها مدام بازجویی کنند تا گره‌ کور پرونده گشوده شود که تلاش همکارانم بعد از چند روز جواب داد و در نهایت هر دوی‌شان پس از روبه‌رو شدن با شواهد، لب به اعتراف گشودند و پرده از راز جنایت برداشتند.

 

زهرا در جریان بازجویی‌ها گفت که چهار سال ازدواج کرده و یک دختر سه ساله دارد و اوایل ازدواج‌شان زندگی بسیار خوبی داشته‌است ولی بعد از مدتی شوهرش معتاد شده و اهمیتی به او و دخترش نمی‌داده و زندگی سختی داشته‌اند. روزی که از شدت ناراحتی به پارک رفته و گریه می‌کرده، مرد جوان و خوش قیافه‌ای که همان مجید است،از او دلجویی کرده و او نيز با این جوان درد دل کرده‌است. همین گفت‌وگوی کوتاه، باب آشنایی را باز می‌کند و آن‌ها هر روز در پارک با یکدیگر ملاقات می‌کنند و این ارتباطات آن‌قدر زیاد می‌شود که در نهایت ماجرا به اینجا ختم می‌شود.

 

زهرا در ادامه بازجویی گفت یک روز که از دست مهدی ناراحت بوده و قضیه را برای مجید تعریف کرده‌است، او قول داده این ماجرا را برای همیشه تمام کند و می‌خواهد کاری کند که دیگر این ماجراها تکرار نشود. چند شب بعد مجید به مقابل خانه مهدی و زهرا می‌آید و خود را مامور مبارزه با مواد مخدر معرفی می‌کند و با او طرح دوستی می‌ریزد. بعد از این ماجرا ،مجید برای بار دوم به خانه‌شان می‌رود و از مهدی می‌خواهد پاتوق معتادان را به او نشان بدهد. مهدی از روی ناچاری قبول می‌کند و همراه با او می‌رود.

 

ساعتی بعد مجید با زهرا تماس می‌گیرد و به او می‌گوید که دیگر نیازی نیست ناراحت باشد و از شوهرش دلخور باشد، او کار را تمام کرده‌است. با اعترافات زهرا، مهدی همه حرف‌های او را تایید کرد و در ادامه بازجویی‌ها بيان کرد که برای وقت‌گذرانی به پارک می‌رفته و یک روز زهرا را در پارک می‌دیده که با ناراحتی به بچه‌های دیگر نگاه می‌کند.

 

او برای ارتباط با زهرا، خود را به او نزدیک ‌كرده و باب صحبت را باز می‌کند و در نهایت موفق می‌شود اعتماد زن جوان را به‌دست بیاورد. در این ارتباط پنهانی که مدت‌ها ادامه داشته‌است، مجید شیفته زهرا می‌شود و حتی به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد ولی او قبول نکرده و شوهرش را علت اصلی این ازدواج ‌بيان می‌کند.

 

مجید وسوسه می‌شود برای جلب رضایت زن مورد علاقه‌اش حتی دست به قتل بزند و در نهایت با معرفی خود به عنوان مامور مبارزه با مواد مخدر به خانه مهدی ‌مي‌رود و از اعتیاد و ترس او از بازداشت سوءاستفاده می‌کند و او را به بیرون شهر كشانده، داخل ماشین با او درگیر می‌شود و نقشه‌اش را به اجرا گذاشته و با چند ضربه چاقو او را زخمی می‌کند. مهدی ‌نيز از خودرو پیاده می‌شود و فرار می‌کند اما مجید بی‌خیال ماجرا نمی‌شود و پس از تعقیب و گریزی کوتاه به او می‌رسد و با چند ضربه دیگر او را به قتل می‌رساند و در این بین، دو جوان او را می‌بینند.

 

مجید، بدن بی‌جان مهدی را روی کول خود انداخته و روی صندلی عقب می‌اندازد و از محل درگیری دور می‌شود و ماشین را در حاشیه شهر رها می‌کند.او برای اینکه کسی متوجه جسد نشود، چادری روی ماشین می‌اندازد و به خیال خودش که کسی نتوانسته وي را شناسایی کند، به خانه‌اش برمی‌گردد و در بین راه به زهرا زنگ می‌زند که کار را تمام کرده‌است.

 

این زن و مرد جوان تصور می‌کردند کسی از راز جنایت‌شان پرده بر نخواهد داشت و این در حالی بود که موفق شدیم کمتر از ۱۵ روز عاملان جنایت را شناسایی و دستگیر کنیم. پرونده‌ای که ابتدا با حدس و گمان و فرضیه‌های زیادی همراه بود ولی در نهایت با به‌دست آمدن شواهد و سرنخ‌های لازم موفق به کشف آن شدیم.

داود محبی

 

ghanoondaily.ir
  • 13
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
ویژه سرپوش