جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۰۸ - ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۷۴۳۶
جرم و جنایت

حرف‌های دختر۱۷ساله ماهشهری که جسد پسر خردسال را آتش زد

دختر نوجوان که پس از تصادف با پسر بچه ماهشهری از ترس لو رفتن، جسد را به خرمشهر برده و سوزانده بود برای معاینات روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.

به‌گزارش ایران، سه‌شنبه ۱۵ خرداد جسد سوخته یک کودک در شهرستان خرمشهر و میان بوته‌ها کشف شد. با اعلام موضوع به بازپرس شعبه دوم دادسرای انقلاب خرمشهر و تیم تحقیق مشخص شد که جسد متعلق به پسر بچه‌ای ۷ ساله است.در تحقیقات میدانی شاهدی شناسایی شد که مدعی بود دو زن را سوار بر خودروی پژو نوک مدادی دیده است که جسد را به آتش کشیده و از محل متواری شده‌اند.اظهارات تنها شاهد ماجرا، نخستین سرنخ را به دست تیم جنایی داد.

 

پس از شناسایی هویت بچه در ادامه بررسی‌ها نیز مشخص شد که همسایه امیرعلی - مقتول- با آنها اختلافاتی جزئی داشته و حتی تیم تحقیق به بررسی خانه همسایه پرداخته اما هیچ سرنخی از پسرک به‌دست نیاورده بودند.باتوجه به اینکه محل کشف جسد خرمشهر بود مأموران آگاهی با نیابت قضایی راهی ماهشهر شده و در ادامه تحقیقات باتوجه به اینکه همسایه امیرعلی با آنها اختلاف داشته و خودروی ۴۰۵ نوک مدادی داشت این احتمال قوت گرفت که جنایت از سوی این خانواده رخ داده است.

 

بدین ترتیب با هماهنگی‌های قضایی خودروی ۴۰۵ همسایه مقتول مورد بازبینی قرار گرفت و با پیدا شدن لکه خون در خودرو بلافاصله صاحب خودرو که زن میانسالی به‌نام فتانه بود بازداشت شد. فتانه برای تحقیقات به شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب خرمشهر منتقل شد اما منکر جنایت بود.دادستان خرمشهر در این رابطه به خبرنگار «ایران» گفت: دو روز پس از بازداشت فتانه دختر۱۷ ساله‌اش لب به اعتراف گشود.

 

وی در بازجویی‌ها به تصادف با امیرعلی و آتش زدن جسد او اعتراف کرد. وی که در کلاس سوم دبیرستان تحصیل می‌کند برای بررسی صحت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد و بزودی به بازسازی صحنه تصادف و جنایت می‌پردازد.

 

اعترافات متهم

سمیرا، ۱۷ ساله ساکن بندر امام خمینی استان خوزستان است. او در گفت‌و‌گویی از روز حادثه و انگیزه‌اش برای آتش زدن جسد پسر ۷ ساله می‌گوید.

 

اختلافات‌تان با خانواده امیر علی سر چه بود؟

مسائل معمولی که همسایه‌ها باهم دارند. امیر علی ۶ خواهر داشت و ماهم دو دختر بودیم و از بچگی باهم بزرگ شده بودیم. اختلاف پیش می‌آمد بین همسایه‌ها و این اختلافات در این حد نبود که بخواهیم کسی را به قتل برسانیم.

 

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

مادرم با ماشین ۴۰۵ مسافرکشی می‌کند. روز حادثه از من خواست تا ماشین را از پارکینگ بیرون بیاورم و در کنار خیابان در سایه پارک کنم. با آنکه گواهینامه ندارم اما معمولاً پشت فرمان خودروی مادرم می‌نشینم. آن روز هم همین کار را کردم و زمانی که دنده عقب گرفتم تا از پارکینگ بیرون بیایم حس کردم که با چیزی برخورد کردم.

 

ماشین را که پارک کردم با بدن نیمه جان امیرعلی مواجه شدم. وحشت زده بودم و استرس زیادی گرفتم. ساعت ۵ بعد از ظهر بود برای همین کسی آن زمان در خیابان نبود تا شاهد ماجرا باشد.

 

به کسی این ماجرا را نگفتی؟

به مادرم گفتم و او گفت بیچاره شدیم. ما با خانواده امیرعلی اختلاف داشتیم و مادرم گفت خانواده‌اش باورشان نمی‌شود که یک حادثه بوده است. بچه را از روی زمین بلند کردم و روی صندلی عقب گذاشتم.

 

بچه آن زمان زنده بود؟

بله، نفس می‌کشید. اول می‌خواستم بچه را در گوشه خیابان یکی از شهرستان‌های اطراف رها کنم اما ترسیدیم که لو برویم. نمی‌دانستم با بچه چکار باید بکنم و برای همین تصمیم گرفتم که جسد را آتش بزنم.

 

پیشنهاد آتش زدن جسد را تو دادی؟

بله. به سمت آبادان حرکت کردیم. اصلاً حال خوبی نداشتم. در گوشه‌ای توقف کردم و مادرم پشت فرمان نشست و من روی صندلی عقب کنار امیرعلی نشستم. داخل ماشین ساکی بود که وسایلمان را داخل آن قرار می‌دادیم.

امیرعلی آن زمان نفس می‌کشید، ساک را روی صورت او گذاشتم اما بعد از چند لحظه متوجه شدم امیرعلی دیگر نفس نمی‌کشد و صورتش سیاه شده است. چاره‌ای جز سر به نیست کردن جسد امیرعلی نداشتیم. جسد را از داخل ماشین بیرون آوردم و با بنزین آن را آتش زدم. چشمم به جسد شعله ور که افتاد پشیمان شدم و خواستم آتش را خاموش کنم اما دیدم مردم جمع شده‌اند و ترسیدم که لو برویم.

 

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

بعداز رها کردن جسد و هنگامی که در آبادان بودیم و داشتیم به خانه برمی گشتیم خواهرم زنگ زد و گفت پلیس در رابطه با ناپدید شدن امیرعلی به ما شک کرده و خانه را بازرسی کرده است.

 

با این حساب چرا خودت را معرفی نکردی؟

با خودم گفتم صبر می‌کنم تا مرا دستگیر کنند. از مجازات می‌ترسیدم.

 

عذاب وجدان داشتی؟

یک لحظه هم آرام ندارم. نمی‌دانم آن لحظه چطور این تصمیم اشتباه را گرفتم.

 

مرجان همایونی

 

  • 20
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش