بامداد بیست و هفتم آبان، تعدادی از شهروندان مشهدی، درون طباخی نشسته بودند، برخی مشغول صرف صبحانه و برخی هم منتظر آماده شدن غذای سفارشی بودند در این میان، جوان ۳۲ ساله ای که به طرز مرموزی در گوشه طباخی نشسته بود، زیرچشمی چند جوان دیگر را که مشغول گفت وگو و خنده بودند می پایید!
در یک لحظه جوان ۳۲ ساله که «ر-ق» نام دارد با چهره ای برافروخته از طباخی بیرون آمد و سوار بر خودروی پژو ۴۰۵ به سمت منزلش حرکت کرد. هنوز دقایقی از این ماجرا نگذشته بود که دوباره پژو ۴۰۵ نقره ای با سرعت زیادی که صدای ترمز آن سکوت صبحگاهی را شکست، در نزدیکی طباخی متوقف شد. «ر-ق» این بار در حالی که گویی راکت تنیس را درون پوشش (کاور) آن گذاشته، از خودرو بیرون آمد و با خشم و عصبانیت به طرف مشتریان طباخی رفت.
او یکی از پنج جوانی را که کنار یک میز نشسته بودند، خطاب قرار داد و فریاد زد! آهای «کله قرمز! » بیا بیرون! چهار جوان به سوی دوستشان که موهای بور مایل به زرد داشت نگاهی انداختند و فهمیدند که مرد ۳۲ ساله، به آن ها اشاره می کند! به همین خاطر همگی از پشت میز بلند شدند و به سمت در خروجی طباخی حرکت کردند! مشتریان دیگر که با اضطراب و نگرانی به این صحنه می نگریستند، فقط سکوت کرده بودند که ناگهان «ر-ق» سلاح وینچستر را از پوشش آن خارج کرد و لوله آن را به سمت پنج نفر گرفت.
چند جوان مذکور که با صحنه ای وحشتناک روبه رو شده و جان خود را در خطر می دیدند، وحشت زده پا به فرار گذاشتند، تعدادی به داخل خیابان فرار کردند و دو نفر نیز از شدت ترس به پشت میزهای طباخی گریختند! جوان مهاجم که فریادهایش، نگرانی را در وجود مشتریان و رهگذران افزایش می داد ناگهان با شلیک گلوله در بیرون از طباخی، موجی از رعب و وحشت به راه انداخت و در حالی که احساس غرور می کرد دوباره سوار بر پژو ۴۰۵ در حالی به نقطه نامعلومی گریخت که شماره پلاک خودرو را نیز با چسباندن دستمال کاغذی پوشانده بود!
با فرار مهاجم مسلح، شهروندان نفس عمیقی کشیدند و از این که کسی در این صحنه هولناک هدف اصابت گلوله قرار نگرفته بود، خوشحال به نظر می رسیدند اما هنوز به خاطر ترس از بازگشت مرد مسلح، کسی حاضر نبود دقیقه ای دیگر در آن جا حضور داشته باشد!
دقایقی بعد با گزارش ماجرای شلیک مهاجم مسلح به پلیس ۱۱۰، گروه ویژه ای از نیروهای اطلاعات کلانتری سناباد به فرماندهی سرگرد جواد بیگی (رئیس کلانتری سناباد) عازم بولوار شهید قرنی شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. بررسی های آنان نشان می داد که یکی از اوباش خطرناک، اقدام به شلیک مسلحانه کرده است! به همین دلیل و با توجه به حساسیت و اهمیت ماجرا، قاضی «کاظم میرزایی» (قاضی ویژه قتل عمد) رسیدگی به این پرونده را به عهده گرفت.
این گونه بود که با صدور دستورات ویژه قضایی و با هماهنگی سرهنگ آقابیگی (فرمانده انتظامی مشهد) چند گروه عملیاتی برای ردیابی مهاجم مسلح وارد عمل شدند و به رصدهای اطلاعاتی پرداختند. طی چند ساعت عملیات که با راهنمایی های قاضی میرزایی همراه بود، نیروهای انتظامی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد: «ر-ق» از اوباش سابقه دار است. با افشای این موضوع، بلافاصله نیروهای کلانتری موفق شدند، سوابق و مشخصات این فرد شرور را به دست آورند!
در حالی که ماموران انتظامی، محل اختفای مهاجم را در خیابان شهید مطهری شمالی مشهد شناسایی کرده بودند، به دستور قاضی میرزایی، گروهی از نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت عمومی نیز به نیروهای عملیاتی پیوستند تا با به کارگیری همه عوامل و شگردهای اطلاعاتی، برای دستگیری متهم فراری اقدام کنند.
حدود ۱۰۰ ساعت از ماجرای شلیک در طباخی سپری شده بود که نیروهای انتظامی خودروی پژوی متهم را که درون کوچه ای پارک شده بود، زیر نظر گرفتند تا این که دقایقی بعد مهاجم مسلح به همراه زن جوانی که همسر صیغه ای اش بود از مخفیگاه بیرون آمد ولی قبل از آن که سوار خودرو شود در محاصره پلیس قرار گرفت و حلقه های قانون بر دستان یخ زده اش گره خورد!
در همین هنگام بود که قاضی میرزایی دستور بازرسی مخفیگاه وی را صادر کرد تا دیگر افراد یا همدستان احتمالی وی برای جابه جایی یا اختفای ادله جرم اقدام نکنند. در بازرسی صبحگاهی از مخفیگاه مهاجم مسلح، چهار عدد لپ تاپ، یک قبضه سلاح کلت شبه جنگی، یک قبضه وینچستر به همراه یک قبضه خنجر کشف و ضبط شد.
این متهم که روز گذشته با صدور دستور بازداشت موقت از سوی «قاضی میرزایی» روانه زندان شد در بازجویی ها ادعا کرد: بامداد روز بیست و هفتم آبان، در طباخی نشسته بودم که دیدم چند جوان، بیخودی می خندند و دیگران را مسخره می کنند و به هر کدام از مشتریان طباخی به نوعی متلک می پرانند! تا این که یکی از آن ها در حالی که به من نگاه می کرد گفت: چطوری آقا خوشگله!
مهاجم مسلح در ادامه ادعاهایش افزود: آن ها مشروب خورده بودند و من هم خواستم شاخ آن ها را بشکنم! تا دیگر از این کارها نکنند! به همین دلیل به منزلم رفتم و با برداشتن اسلحه وینچستر دوباره به طباخی بازگشتم! وقتی فریاد زدم که «کله قرمز بیا بیرون! » آن ها شیشه نوشابه را شکستند و به طرف من حمله ور شدند که من هم با اسلحه شلیک کردم و آن چند جوان هر کدام به سویی گریختند!
در حالی که بررسی های مقدماتی نیروهای کلانتری سناباد مشهد بیانگر سرقتی بودن لپ تاپ هاست اما مهاجم مسلح ادعا می کند مدارک مستندی دارد که نشان می دهد لپ تاپ ها مال خودش است! با وجود این متهم مذکور به اتهام تهدید، قدرت نمایی با سلاح و اخلال در نظم و آسایش عمومی، روانه زندان شد تا تحقیقات بیشتری درباره جرایم احتمالی دیگر وی صورت گیرد. در عین حال سوابق این مهاجم بیانگر آن است که وی دو فقره سابقه سرقت خودرو و یک فقره سابقه مواد مخدر را نیز در کارنامه سیاه خود دارد.
- 22
- 5
