چهارشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۴
۰۸:۲۸ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۳۸۸۶
جرم و جنایت

حمله مرد چکش به دست به مامور اورژانس

رسول نظری تکنیسین اورژانس خاطره ای از ۱۲سال قبل را در روزنامه ایران منتشر کرده است.

 

وی نوشته است: ۱۲ سال قبل، یک شب که شیفت بودم از اتاق فرمان اورژانس برای رسیدگی به وضعیت بیماری که دچار تشنج شده بود، به مأموریت اعزام شدیم.

 

ترافیک زیاد بود و برای اینکه زودتر برسیم، از کوچه پس کوچه‌ها خودمان را به محل رساندیم. از آنجا که نشانی دقیق خانه بیمار را به ما اعلام نکرده بودند به همکارم گفتم به احتمال زیاد مثل بسیاری از مأموریت‌ها، یکی از بستگان بیمار بیرون خانه ایستاده تا راهنماییمان کند در همین فکرها بودم که زنی را جلوی در خانه‌ای دیدم.

 

او با دیدن آمبولانس طوری نگاه کرد که تصور کردم منتظرمان است. با دیدن ما به داخل خانه رفت. من هم بسرعت کیف کمک‌های اولیه را برداشتم و از ماشین پیاده شدم. آن شب من به‌دلیل اینکه لباس کارم در عملیات قبلی کثیف شده بود به ناچار یک پیراهن سفید ساده به تن داشتم. با عجله به سمت همان خانه رفتم و وارد شدم. اما پس از ورود متوجه شدم خبری از بیمار تشنجی نیست و فقط مردی در حیاط خانه با لباس راحتی در حال کوبیدن میخ به دیوار بود و با صدای بلند آواز می‌خواند.

 

چشمش که به من افتاد ناگهان خشکش زد. من که تازه متوجه شده بودم آدرس را اشتباه آمدم می‌خواستم برگردم که ناگهان مرد صاحبخانه به تصور اینکه دزد هستم با همان چکشی که در دست داشت فریاد زنان به طرفم دوید. آن لحظه آنقدر ترسیده بودم که با وجود سنگینی ساک تجهیزات، همه توانم را در پاهایم جمع کرده و با سرعت هر چه تمام‌تر از محل دور شدم. با اینکه از او فاصله گرفته بودم اما همچنان صدای فریادش را از پشت سرم می‌شنیدم که می‌گفت:

 

«بگیریدش دزد، دزد!!»

 

 به یک دو راهی رسیدم. فکر می‌کردم دیگر خلاص شدم اما از شانس بدم انتهای کوچه بن‌بست بود. خیلی ترسیده بودم. مرد چکش به دست قصد کشتنم را داشت.

 

 آن لحظه فقط خدا با من یار بود که در یکی از خانه‌ها باز شد و خانمی از آن بیرون آمد. با دیدن این صحنه بسرعت داخل آن خانه شدم و در را محکم بستم، غافل از اینکه به دردسر بزرگتری افتاده ام. مرد عصبانی پشت در رسیده بود و با فریادهای «دزد، دزد...» به در می‌کوبید و رو به رویم هم نزدیک ۲۰ نفر دور سفره‌ای در حیاط خانه نشسته بودند. مردان خانه با دیدن من از سر سفره بلند شده و به طرفم هجوم آوردند.

 

 زبانم بند آمده بود در همین لحظه صدای بی‌سیم همراهم بلند شد. در حالی که از ترس زبانم بند آمده بود با بالا بردن دستانم از آنها امان خواستم. یکی از مردان که از همه بزرگتر بود جلو آمد. با اینکه صورتش خشمگین بود اما منطقی به نظر می‌رسید. خودم را معرفی کردم و گفتم از پرسنل اورژانسم. کارت شناسایی‌ام را که دیدند مطمئن شدند.

 

همکارم که شاهد صحنه تعقیب و گریز بود با مرکز تماس گرفته و اعلام کرده بود بیمار تشنجی نیست بلکه مشکل روانی دارد!!! وقتی اهالی آن خانه قانع شدند که من دزد نیستم بیرون رفتند و با کمک همکارم موضوع را برای مرد چکش به دست توضیح دادند و بالاخره او را قانع کردند که من دزد نبودم. فضا که کمی آرام‌تر شد، با اتاق فرمان تماس گرفتم و جریان را گفتم، آنها که متوجه اشتباه من شده بودند، گفتند: «جناب آقای نظری آدرس را اشتباه رفتی. خانواده بیمار تشنجی چندین بار تماس گرفته‌اند و به دیر رسیدن اورژانس اعتراض کرده‌اند. آدرس دو کوچه پایین‌تر است... سریع خودتان را به آنجا برسانید...»

 

khabaronline.ir
  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش