پلیس اعلام کرده که «در صورت مشاهده درآغوشگرفتن حیوانات و حمل آنها در خودرو افراد را مورد پیگرد قانونی قرار خواهد داد».
بابای سوفیا میگوید: خب این هم از این. مشکلات حل شد. واقعا داشتیم از اینکه یکسری توی ماشین حیوان به آغوش میکشند زجر میکشیدیم. من هروقت میبینم یکی حیوانش را سوار ماشینش کرده، اینقدر ناراحت میشوم مینشینم وسط خیابان و زارزار گریه میکنم. بابای سوفیا میگوید: از وقتی این مشکل حل شده، احساس خوشبختی میکنم. واقعا دست مسئولان درد نکند که اصلا نمیگذارند مشکل به وجود بیاید، تا ببینید مردم را چی زجر میدهد، سریع رفعش میکنند.
مشکل آغوش
سوفیا میگوید: ولی مشکل اینجاست که توی تلویزیون وقتی میخواستند دوتا آدم هم رو به آغوش بکشند بهجاش به لباس هم یا اسب هم دست میزدند. الان که بهآغوشکشیدن و دستزدن به حیوان ممنوع شده، آیا توی تلویزیون باید به خودشان دست بزنند؟
خاطره
یکبار من و سوفیا سوار ماشین بودیم و من هم که احساساتی... یکهو يكي رسید. گفت شما حیوان را به آغوش کشیدید، در نتیجه مورد پیگرد قانونی قرار میگیرید.
سوفیا گفت: ولی اینکه حیوون نیست، آدمه.
اما او گفت: کاش حیوون بود.
اعتراف حیوانی
سوفیا... عشقم... عشق حیوونکیام... پلیس گفته بهآغوشکشیدن حیوانات ممنوع است.
من هر روز مثل سگ دنبال یک لقمه نان میدوم و مدام دم تکان میدهم. مثل خروس از طلوع آفتاب بیدار میشوم و دنبال یک شغل در راهنمای همشهری میگردم. مثل اسب کار میکنم و باز هم امنیت شغلی ندارم. مثل کرگدن پوستم را کلفت کردهام تا مشکلات اقتصادی از پا درم نیاورد. مثل جغد به عملکرد مسئولان چشم دوختهام. مثل یوز ایرانی در خطر انقراضم و از چپ و راست بهم حمله میشود. مثل مرغ، توی عزا و عروسی کبابم میکنند.
مثل موش خودم را به مردن میزنم که فقط از اذیتکردنم دست بردارند. مثل شیر میخواهم عربده بکشم، اما جیره غذای باغوحش مجابم میکند که برای عکسهای اینستاگرام مردم ژست بگیرم. شبها مثل گوسفند سرم را میاندازم پایین و به خانه بازمیگردم. درکل هم که نگاه کنی واقعا خرم. بعد یک بهآغوشکشیدن ساده را از من دریغ میکنید چون فقط حیوانم؟
حیوانترین عاشق تاریخ بشریت؛ میدون دوم
پوریا عالمی
- 18
- 2