مسئولان ما همیشه طوری حرف میزنند که انگار دوران انتخابات است؛ یعنی جای اینکه بگویند چیکار کردند، همهاش دارند میگویند چهکار میخواهند بکنند؛ مثل روحانی.
وقتی هم که دورانشان تمام میشود میگویند نشد و نگذاشتند که اینها کار کنند و اگر یک فرصت دیگر داشته باشند کار را جمع میکنند؛ مثل احمدینژاد.
بعضی از مسئولان هم هستند که طوری حرف میزنند که آدم احساس میکند این مسئولان نیستند که مسئولیت دارند و مسئولیت با مردم است؛ مثل نوبخت و وزرای اقتصادی.
بعضی از مسئولان اما طوری حرف میزنند که انگار اینها مسئول نبودهاند و آدمهای چشموگوشبستهای بودهاند که گول خوردهاند و حتی نامه هم مینویسند علیه رئیسشان تا ثابت کنند گولشان زده است؛ مثل بعضی از وزرای احمدینژاد یا مثل بعضی از حامیان احمدینژاد که در مجلس بودند.
بعضی از مسئولان ما هم معتقدند خب اینها عقلشان از همه بیشتر میرسد و به همین دلیل فکر میکنند عقل ما نمیرسیده که مال مردم را بخوریم. به همین دلیل این مسئولان تا در صندلی مسئولیت هستند شروع میکنند مال ما را خوردن. مثل کی؟ ضایعترینش همین خاوری، ردهبالاترین مدیر بانکی کشور، بود که البته این بنده خدا زیادی معروف شد و باقی خورندگان مال مردم گمنام ماندند.
بعضی از مسئولان هم تکخوری نمیکنند و وقتی دارند مال مردم را میخورند، یک بفرما به چهرههای مردمی میزنند. چهرههای مردمی هم چون قضیه مردمی است، مال مردم را میمردمند (یعنی مال مردم را مردمی میکنند). این یکی مثال ندارد.
جمعبندی
سوفیا... عشق من... کاش من هم مسئول بودم و مسئولیت کارهام با مردم بود.
عاشق بیمسئولیت تو؛ میدون دوم
پوریا عالمی
- 12
- 2