چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۴
۱۰:۵۷ - ۱۱ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۲۹۴۵
تاپ طنز

طنز/ کالبدشناسی یک ترانه

«کفتر کاکل به سر های‌های

این خبر از من ببر وای‌وای

 

کفتر کاکل به سر های‌های

این خبر از من ببر وای‌وای

 

بگو به یارم، نکن آزارم

بگو برگرده چشم به راشم من

 

خاطر خواشم من چشم به راشم من»

 

جمشید که یک کفترباز حرفه‌ای بوده و اسم واقعی او جمشید نیست و به دلایلی مجبور شدیم اسم او را جمشید انتخاب کنیم و حتی کیومرث یا فرشاد هم می‌توانستیم بگذاریم، عاشق سودابه دختر همسایه خودشان شده بود.

 

دختر همسایه جمشید ‌این‌ها که نمی‌توانیم اسم او را ببریم چون در اینستاگرام، حضور فعالی دارد شب‌های تابستان گاهی می‌رفت روی بام و هر دفعه هم یک گلی پرت می‌کرد میان خونه جمشید این‌ها که یعنی زود بیا روی بام.

 

جمشید که اصولا از ماجرا پرت بود، فکر می‌کرد دختر همسایه عاشق کفترها و حیات وحش شده است، از این بابت خوشحال بود و هر سری با پرت شدن گل، جلدی خودش را به بام می‌رساند تا درباره کفترها با او صحبت کند و مثلا بگوید؛

 

اون که رو آنتن نشسته «دوبرغلاغه»، اون که سفیده «طوقیه»، اون یکی «قلمکاره»، اون خوشگله که داره معلق می‌زنه «کله‌داره» و...

 

بعد هم در ادامه با این خیال که دختر همسایه درگیر ماجراست شروع می‌کرد به توضیح دادن که ببین عزیزم، «شازده» به كفتري مي‌گويند كه سر و گردن و دم و همچنين از پر هفتم بال به بعد سفيد و بقيه پرهاي بدنش به رنگ‌‌هايي مانند سياه (شازده سياه)، قرمز(شازده قرمز)، سبز(شازده سبز) و غيره باشد. در ضمن اصولا اگر شازده را با رنگ‌هايي به غير خود رنگ شازده جفت كنيد مثلا اگر شازده سبز را با زاغ جفت كنيد، جوجه يك شازده سياه و يك شازده سبز مي‌دهد.

 

ماجرا همینطور پیش می‌رفت تا اینکه بالاخره دختر همسایه فهمید از جمشید آبی گرم نمی‌شود. از قضا بچه‌های محل جمشید ‌این‌ها که منتظر چنین فرصتی بودند، دختر همسایه را که حتی قشنگ‌تر از پری‌ها بود و یک روز تنها به کوچه رفته بود می‌دزدند و از خانواده او درخواست ۴۰ هزار دلار می‌کنند.

 

خانواده دختر همسایه که این پول را نداشتند، سراغ جمشید می‌روند و از او درخواست کمک می‌کنند. جمشید که حالا متوجه کمبود چیزی در زندگی‌اش شده بود، همه کبوترها را به جز کبوتر «کاکل به سر»، زمانی که دلار سه هزار تومان بود، می‌فروشد اما خوشبختانه قبل از دادن دلارها به بچه‌های محل دختر همسایه آزاد می‌شود. دختر همسایه وقتی جمشید را می‌بیند با گریه می‌گوید تو خیلی لعنتی هستی.

 

جمشید وقتی اشک‌های او را می‌بیند، یک دل نه صد دل عاشق می‌شود اما دیگر فایده‌ای ندارد. چراکه او از کشور فرار کرده بود و در یکی از تلویزیون‌ها شروع به ساخت یک برنامه خبری می‌کند.

 

اما جمشید که حالا با بالا رفتن دلار میلیاردر شده بود، احساس کرد چیزی کم دارد. هرچند که نمی‌دانست آن چیز عشق است و فقط حرفش را می‌توانست به تنها کبوتر باقی مانده از آن خیل کبوترهایش بزند و های‌های گریه کند.

 

لابه‌لای این وای‌وای کردن و های‌های کردن فکری به سرش زد. شروع کردن به نوشتن نامه‌ای برای دختر همسایه و نامه را بست به پای کاکل‌به‌سر تا نامه را برای او ببرد. بعد کبوتر را پرت کرد توی آسمان و غافل از آنکه کبوتر طی چند ماه اخیر خورده بود و خوابیده بود و چاق شده بود تا در اولین پشت بام از خستگی بنشیند و اسیر دندان‌های گربه‌ای شود.

 

بقیه؟

بقیه نداره. جمشید چند روز منتظر شد و کبوتر برنگشت. بعد با افزایش قیمت دلار رفت یک ماشین لاکچری خرید و کلا دختر همسایه را فراموش کرد.

 

مرتضي قديمي

 

ghanoondaily.ir
  • 14
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش