یکشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۴
۱۱:۵۵ - ۱۸ آبان ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۸۰۸۹۷
دولت

عباس عبدی: آقای پزشکیان؛ اجازه ندهید مردم بگویند: «خودتان می‌دانید و مملکتتون»

آقای پزشکیان! کار شما حضور در جلسات کارشناسی نیست؛ کارشناسان باید گزینه معرفی کنند و شما تصمیم بگیرید

مسعود پزشکیان,رئیس جمهور

دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: رئیس‌جمهور محترم و دغدغه‌مند با مردم صادقانه سخن می‌گوید. اما باید راه‌حل‌ها و تصمیمات را با آنان در میان بگذارد، نه اینکه صرفا به بیان دردها بپردازد. بیان دردها استیصال قوه مجریه را به ذهن می‌آورد و پیام خوبی برای جامعه ندارد.

اگر سخنرانی‌های ایشان معطوف به یک راه‌حل باشد، می‌تواند زمینه اجتماعی و روانی لازم برای اجرای یک سیاست را فراهم کنند؛ در غیر این صورت موجب انباشت نارضایتی و بی‌اعتمادی می‌شود.

پس از آنکه رئیس‌جمهور درباره یک موضوع به تصمیم و راه‌حل روشنی رسید، کارکرد سخنرانی‌های ایشان آشکار می‌شود؛ یعنی با این سخنرانی‌ها اقناع مردم و زمینه‌سازی اجرای تصمیم را فراهم می‌کند.بنابراین کارکرد سخنرانی کاملا هدفمند و برای اجرای یک سیاست است نه صرفا بیان مشکلاتی که مردم خود بیش از هرکس دیگر رنج آن را متحمل می‌شوند.

سخنرانی رئیس‌جمهور شروع گفتمانی برای مشروعیت ادراکی و قانع‌کردن مردم نسبت به اجرای یک سیاست است. براساس نظریه «مشروعیت سیاستی»، سیاست‌های عمومی تنها زمانی موفق‌اند که در افکار عمومی مشروعیت ادراکی (perceived legitimacy) پیدا کنند. این مشروعیت از طریق گفتار و روایت رئیس‌جمهور ساخته می‌شود. در چارچوب نظریه «ارتباطات رهبری»، سخن رئیس‌جمهور ابزار تولید مشروعیت سیاستی است.

اگر منطق یک سیاست برای افکار عمومی روش شود، با مقاومت کمتری مواجه خواهد شد و از مشروعیت بیشتری برخوردار می‌شود. بیان دردها بدون ارائه راه‌حل، پیام ضعف در تصمیم‌سازی و خلأ قدرت را نشان می‌دهد. سخنان او می‌تواند یک مسئله را از سطح مباحث تخصصی به موضوع ملی تبدیل کند و به آن «صورت سیاستی» و«ضرورت سیاسی» ببخشد. در اینجا «سخن»، نماد قدرت است و نه نمود ضعف.

روش‌ها و فرایندهای تصمیم رئیس‌جمهور نیز از موضوعات مهمی است که سرنوشت یک کشور به آن وابسته است و باید به آن اندیشید. بر پایه نظریه عقلانیت محدود (Bounded Rationality)، تصمیم‌گیران نمی‌توانند همه اطلاعات ممکن را جمع‌آوری و تحلیل کنند؛ آنها در چارچوب محدودیت‌های زمانی، شناختی و سازمانی تصمیم می‌گیرند. ازاین‌رو، کارآمدترین نظام تصمیم‌سازی، نظامی است که اطلاعات را خلاصه، اولویت‌بندی و فشرده کند و به سطح رئیس‌جمهور و تیم مشاور او منتقل کند.

در ایران رؤسای جمهور وقت خود را معمولا در جلسات متعدد کارشناسی صرف می‌کنند؛ حال آنکه این امر با منطق عقلانیت محدود ناسازگار است. رئیس‌جمهور باید در جلساتی حاضر شود که ماهیت آنها تصمیم‌گیری است، نه بررسی تفصیلی مسائل. جلسات کارشناسی، باید پیشاپیش در سطوح پایین‌تر انجام شود و نتایج آن به ‌صورت «گزینه‌های تصمیم» در اختیار رئیس‌جمهور قرار گیرد.

به بیان دیگر، عقلانیت محدود ایجاب می‌کند که میان سه سطح «تحلیل»، «تصمیم» و «اقناع»، تفکیک نهادی برقرار شود؛ هر سطح نیازمند بازیگران و فرایندهای متفاوتی است.

فرصت، گفتار و کردار یک رئیس‌جمهور مغتنم است و نمی‌تواند آن را به هر شکلی استفاده کند. ازاین‌رو بهتر است در هر موضوع خاص رئیس‌جمهور با شماری اندک از مشاوران حرفه‌ای خود گزارش‌های کارشناسانی را که قبلا گزینه‌ها را آماده کرده‌اند مرور کند و سپس به اتخاذ تصمیم بپردازد.

اغلب مشاهده می‌شود که ماهیت جلسات مشخص نیست که آیا کارشناسی است یا تصمیم‌گیری؟ تفکیک این دو مقوله برای رئیس‌جمهور (معاونان و وزیران) مهم است. جلسات کارشناسی تفصیل بیشتری دارد و نوع مباحث از جنس تحلیل‌هایی برای بحث از مشکل، کشف راه‌حل‌ها و ارزیابی پیامدها و تفصیل اجرائی آنهاست. اما جلسات تصمیم‌گیری از جنس اخذ گزارش نهایی و انتخاب و اتخاذ تصمیم است؛ بنابراین نیازی نیست -و مفید هم نیست- که رئیس‌جمهور وقت خود را در جلسات کارشناسی بگذراند. یا اینکه اجازه دهد که جلسات دولت به بحث کارشناسی تبدیل شود.

از منظر نظریه «عقلانیت محدود»، رئیس‌جمهور نمی‌تواند در تمامی ابعاد کارشناسی غوطه‌ور شود. وظیفه نظام تصمیم‌سازی این است که اطلاعات را فشرده‌سازی و اولویت‌بندی کند تا تصمیم‌گیر در چارچوب ظرفیت شناختی خود به انتخابی کارا دست یابد. به تعبیر مرحوم دکتر عظیمی: «تصمیم‌گیری درباره اهداف کیفی بر عهده مسئولین نظام است ولی در چارچوب‌های تعریف‌شده. این کار سیستمی دارد. معمولا گزارشی تهیه می‌کنند و در اختیار بالاترین مقام کشور قرار می‌دهند و می‌گویند که برای [مثلا] امر توسعه پنج مکتب وجود دارد... هر مکتب چه اهداف، نتایج، روش‌ها و معایبی دارد... شما به ‌عنوان نماینده سیاسی اجتماعی جامعه حق انتخاب دارید...».

بدین‌سان، نظام تصمیم‌سازی و گفتاری رئیس‌جمهور باید بر سه اصل استوار شود:

۱. اصل عقلانیت محدود: ایجاد ساختاری برای فشرده‌سازی و اولویت‌بندی اطلاعاتِ تصمیم. تفکیک روشن میان جلسات کارشناسی و تصمیم‌گیری.

۲. اصل گفتار هدفمند: استفاده از سخنرانی‌ها پس از تصمیم‌گیری، برای اقناع عمومی و آماده‌سازی بستر اجرای سیاست‌ها.

۳. اصل مشروعیت گفتاری: به‌کارگیری زبان ارتباطی شفاف، امیدبخش و مسئولانه که پیوند میان تصمیم و منافع مردم را توضیح دهد.

عباس عبدی: آقای پزشکیان؛ اجازه ندهید مردم بگویند: «خودتان می‌دانید و مملکتتون»

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:

جناب آقای دکتر پزشکیان

با احترام

گر چه در برخی موارد نوشتن نامه‌های خصوصی را مفیدتر می‌دانم ولی در مجموع و به نظرم ترجیح دارد که اغلب گفت‌وگوها با مقامات سیاسی و حکومتی در عرصه عمومی صورت گیرد، زیرا سیاست عمومی‌ترین حوزه جامعه است و باید مردم نیز در جریان باشند، به ویژه اینکه نحوه پاسخگویی و رفتار صاحبان قدرت متأثر از داوری مردم نیز هست. اخیرا نیز نامه‌ای عمومی خطاب به آقای قالیباف رییس محترم مجلس نوشتم.

شاید مرا به عنوان یک شهروند عادی لایق پاسخ دادن ندانستند، شاید هم فرصت بیشتری برای پاسخگویی لازم دارند. با اطمینان می‌گویم که در هر حال هیچ نگرانی ندارم، هر کس وظیفه خود را انجام می‌دهد. پس شما هم اگر خواستید می‌توانید پاسخ ندهید حتی می‌توانید نخوانید و داخل سطل زباله بیندازید. ولی توصیه می‌کنم که حتما پاسخ دهید، چون چنین رفتاری به سود پزشکیان، دولت و اداره امور خواهد بود.

اگر می‌بینید که مجلس و عملکرد آن در یک سراشیبی تند قرار دارد، محصول همین بی‌توجهی‌ها است. بنده هم به صفت شخصی نیازمند هیچ پاسخی نیستم، روزانه می‌نویسم و کار خود را انجام می‌دهم ولی سیاستمداران «آگاه» و «قدرتمند» و «دارای اعتماد به نفس» و «صادق» هیچگاه از پاسخگویی گریزان نخواهند بود، سهل است که استقبال هم می‌کنند.

اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که قریب به اتفاق سیاستمداران ایرانی از پاسخگویی و گفت‌وگوی شفاف در هراس هستند، ورود به این حیطه را گویی پایان سیاست خود می‌دانند. شما هم می‌توانید همین راه را بروید. در نقطه مقابل هم می‌توانید اصلاحی در روند امور ایجاد کنید؛ و از دایره: «خودگویی و خودخندیم، عجیب مرد هنرمندیم» خارج شد. شاید شما چند چیز را نسبت به بنده می‌دانید. یکی اینکه صادقانه به صداقت و درستی شما اعتقاد داشتم و هنوز هم دارم.

دوم؛ هیچ ادعایی از انجام وظیفه‌ای که به لحاظ تحلیلی به آن معتقد بودم در حمایت از شما برای خود قایل نیستم و هیچ طلبی از شما ندارم، سهل است، همچنان که پیش‌تر هم گفته‌ام، بدهکارم و سعی می‌کنم با طرح مسائل به فهم و حل مشکلات شما کمک کنم. حمایت از شما را وظیفه اجتماعی و اخلاقی می‌دانستم و امری شخصی و بده‌بستان نمی‌دانستم چون اساسا نیازی به گرفتن چیزی ندارم که بخواهم به ازای آن کاری کنم.

سوم؛ شما می‌دانید که پس از ۱۶ تیر که پیروزی شما اعلام شد، تاکنون حتی یک درخواست کوچک هم نه از شما و نه از هیچ کس دیگری در دولت نداشته‌ام. جالب اینکه اوایل گمان می‌کردم دوستانی که مسوولیت گرفته‌اند حتما علاقه و نیاز یا انتظار دارند که برخی افراد به آنان معرفی شود، که چند نفر را هم معرفی کردم و دیدم ظاهرا مقبول نمی‌افتد، لذا همین کار را هم ترک کردم.

چهارم؛ شما می‌دانید که در چند جلسه‌ای که در این ۱۵ ماه در حضور شما بودم خیلی صریح و روشن و بدون مداهنه و مطایبه حرف خود را زده‌ام، امروز نیز می‌خواهم پرسشی مطرح کنم که گمان می‌کنم به عنوان یک شهروندی که آرزویش موفقیت شماست، حق طرح این پرسش را دارم. سال گذشته در همین روزها برای جلسه‌ای دعوت شدم که قرار بود درباره اولین مصاحبه عمومی شما گفت‌وگو شود. خوب به یاد دارم هنگامی که بحث قیمت حامل‌های انرژی مطرح شد، خیلی صریح و با قاطعیت گفتید که امسال می‌خواهند برای تأمین کمبود بنزین ۵ میلیارد دلار بگیرند، من نمی‌دهم (یا مخالفم، یادم نیست) در حالی که مردم برای داروها و دیگر کالاهای ضروری خود نیازمند این ارز هستند..

 پرداخت آن را در حد خیانت (این کلمه را یادم نمی‌آید که گفتید ولی برداشت من به عنوان مخاطب از شدت مخالفت شما همین تعبیر بود) دانستید. فکر کنم که من هم در تأیید آن چیزی را گفتم، ولی در هر حال بسیار خوشحال شدم که رییس‌جمهوری داریم که این مساله روشن را می‌داند و شجاعانه می‌خواهد جلوی آن بایستد. ولی امروز که یک سال گذشته در کجا هستیم؟ جایی به مراتب بدتر از پارسال. شنیده‌ام طرح بی‌ربطی در این زمینه در دست تهیه است. اکنون بنزین همان قیمت پارسال است، در حالی که در همین ۱۵ ماه گذشته حضور شما، تورم بیش از ۵۰ درصد را تجربه کرده‌ایم. چرا  کاری نکردید؟

جناب آقای دکتر پزشکیان عزیز!

علت خوشحالی من از سخن شما این نبود که بنزین را گران می‌کنید. چون من نیز با این عقیده موافق نیستم، بلکه سال‌ها است که از راه‌حل معقول دیگری دفاع می‌کنم، ولی از این جهت که روی نقطه حساسی انگشت گذاشته بودید، امیدوار شدم که بتوانید متوجه مساله اصلی که فراتر از بنزین است بشوید و بکوشید که آن مساله را حل کنید، ولی تجربه نشان داد که یا به آن مساله اصلی نپرداخته‌اید یا قادر به حل آن نبوده‌اید که  در هر دو صورت به معنای شکست است. اگر اولی باشد، یک ایراد و اگر دومی باشد دو ایراد است.

درخواستم پاسخ به همین پرسش است که چرا نتوانستید مانع از اتلاف منابع ارزی برای واردات بنزین شوید؟ شما چون پزشک هستید از پزشکی مثال می‌زنم. این سیاست مستمر حکومت در مورد بنزین مثل این است که دولت برای بیماران دیابتی، به مواد قندی مثل نوشابه و شیرینی یارانه بدهد که ارزان بخرند و‌ رایگان تهیه کنند و در مقابل مواد غذایی و داروی مورد نیاز آنان را چند برابر گران کنید. کسی در پزشکی چنین کاری را نمی‌کند ولی در سیاست انجام شده. پس این مساله نه تنها حل نشده، بلکه در همین یک سال تشدید هم شده است.

پرسش این است که چه مانعی در این راه وجود دارد؟ و چرا نتوانسته‌اید این مانع را برطرف کنید؟ اگر پاسخ بدهید آنگاه خواهم گفت که اساسا تشخیص شما در شناخت مانع درست است یا خیر؟ و آیا همین تشخیص نادرست در کنار مسائل مهم دیگری که به آنها هم نپرداخته‌اید، موجب تداوم این وضع نشده است؟ خلاصه عرض کنم که اصلاح قیمت‌های انرژی یک مساله اقتصادی و فنی نیست، یک تصمیم راهبردی سیاسی است که نیازمند اصلاحات جدی در عرصه سیاسی است. نگاه شما و کارشناسان نابلد به این مساله فنی و تکنیکی است. از مدیرانی که برای این کار منصوب کرده‌اید روشن است.

همان نگاهی که موجب فاجعه ۱۳۹۸ شد. آیا غیرمنطقی است اگر گمان کنیم که با این دست فرمان به هیچ جا نخواهیم رسید؟ به همین دلیل است که پس از آن موضع قاطع سال گذشته شما که خاطره‌اش را ذکر کردم، اکنون به اینجا رسیده‌اید که تکرار مکررات کرده و گفته‌اید؛ هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم (هر لیتر بیش از ۵۰ هزار تومان) و با یارانه به مردم بفروشیم (لیتری ۱۵۰۰ تومان). باید گفت نه تنها هیچ منطقی وجود ندارد، بلکه این خیانتی آشکار است، حتی اگر میلیاردها دلار ذخیره ارزی داشته باشید، چه رسد به اینکه برای یک دلارش له‌له بزنید. البته در دولت شما انجام شده است.

اطمینان دارم که شما برای همه شهروندان از جمله بنده آن اندازه حق قائل هستید که صادقانه از شما پرسشی بپرسند و پاسخ بدهید. ولی اگر هم نخواستید پاسخ بدهید، ایرادی ندارد، ولی اجازه ندهید که مردم در مواجهه با شما بگویند: «خودتان می‌دانید و مملکتتون». این کلمه آخر برای یک سیاستمدار از ضربه پتک یا موشک‌باران شدن بدتر است. 

  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش