دریاچه مصنوعی تبریز تخلیه شد. این تخلیه بهدنبال گزارش درباره استفاده شهرداری تبریز از حقابه دریاچه ارومیه اتفاق افتاد. خبر با واکنش تند شبکههای اجتماعی رو به رو شد. بعد از آن «عیسی کلانتری»، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور خواستار توقف طرح شد. خبر را اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه (چی چست) از جمله «مسعود تجریشی»، رئیس دفتر برنامهریزی و تلفیق این ستاد میدهند. «احمدعلی قربانیان»، رئیس اداره نظارت بر بهرهبرداری حوزه دریاچه ارومیه هم از واکنش وزیر نیرو خبر میدهد و اعلام میکند: «وزارتخانه اجازه انجام پروژه را به شهرداری تبریز نمیدهد و تعطیلی طرح به شنبه بعدی نمیرسد.» شنبه بعدی طرح تعطیل شده بود و دریاچه مصنوعی تبریز تخلیه. بیش از هرچیزی، واکنشهای اجتماعی باعث شد تا مسئولان وارد ماجرای حقابه دریاچه مصنوعی شوند.
فعالان اجتماعی البته تنها در آذربایجان غربی ساکن نبودند. آنها از سراسر کشور به آنچه در تبریز اتفاق میافتاد، واکنش نشان دادند. برخی از فعالان اجتماعی و سیاسی استانهای آذربایجان غربی و شرقی هم جلب توجه افکار عمومی به کم کاری مسئولان محلی در احیای دریاچه ارومیه را گام مثبت «ایران» خواندند. آنها این موضوع را شفافسازی و جلوگیری از سوءاستفاده برخی گروهها دانستند که سعی میکنند با ایجاد اختلافهای قومیتی و احساسات محلی مردم، ماهی مقصود خود را از آب گلآلود دریاچه مصنوعی بگیرند.
اما واکنش مجدد اعتراضآمیز شهرداری این سؤال را پیش آورد که آیا مسئولان شهری آذربایجان شرقی نمیدانند مرگ دریاچه ارومیه بیشترین خطر را براساس آمار ستاد احیا برای سلامتی شهروندان این استان دارد؟ خشک شدن دریاچه ارومیه، همین امروز سرطان به جان مردم تبریز انداخته است؟ اما روابط عمومی شهرداری عکس هوایی دریاچه مصنوعی تبریز را برای روزنامه میفرستاد تا با مقایسه آن با دریاچه چیتگر تهران بگویید آنچه به اسم دریاچه مصنوعی تیتر خبرها شده در مقابل دریاچه چیتگر، استخری بیش نیست!
این در حالی است که به گفته «مسعود تجریشی» برای آبگیری این دریاچه ۵۰۰هزار مترمکعب آب از رودخانه «آجیچای» برداشتهاند، یعنی بخشی از سهم غیرقابل انکار دریاچه ارومیه! این در حالی است که مطالعات کارشناسان نشان میدهد که ریزگردهای نمکی در صورت احیا نشدن دریاچه ارومیه تا پایتخت هم میرسد و به کرجیها هم زخم میزند اما بیشتر ین تأثیر را روی سلامتی جوامع انسانی و شوره زار کردن زمینهای کشاورزی در استان آذربایجان شرقی میگذارد، بعد به سوی آذربایجان غربی میرود و در نهایت هم مشغول محیط زیست انسانی و طبیعی کردستان میشود!
هرچند خسارتها به جغرافیای شمال غربی ایران محدود نمیشود اما مسأله آنجاست که به گفته اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه آن زخمی که خشک شدن دریاچه ارومیه باید به تبریز میزد، زده است! حال سؤال اینجاست چرا برای شهرداری، ساخت یک دریاچه مصنوعی از حقابه دریاچهای که سلامتی اهالی شهرش به احیای آن بند است، در اولویت است؟ روابط عمومی شهرداری آبیاری باغها و زمینهای کشاورزی باقی مانده در تبریز را یکی از دلایل ساخت این دریاچه توسط شهرداری میداند. اینکه چرا باید شهرداری، وظایف وزارت کشاورزی را انجام دهد، جای خود دارد اما آیا کسی به شهرداری تبریز نگفته که یکی از دلایل نابودی زمینهای کشاورزی، خشک شدن همین دریاچه ارومیه است؟
آیا شهرداری تبریز مجوز احداث دریاچه مصنوعی را داشته است؟
شهرداری تبریز مدعی است که موافقت ستاد احیا و وزارت نیرو برای ساخت این دریاچه را داشته است. مسألهای که از سوی «مسعود تجریشی» تکذیب میشود. او میگوید: «ستاد احیای دریاچه ارومیه هیچ موافقتی با ساخت این دریاچه مصنوعی نکرده است و آبگیری آن با مصوبات هیأت وزیران برای احیای دریاچه ارومیه مغایرت دارد.» وزارت نیروییها هم میگویند: «مجوزی برای ساخت این دریاچه ندادهاند.»
تجریشی از این هم جلوتر میرود و هشدار میدهد که هرکس از ساخت دریاچه مصنوعی و آبگیری آن خبر داشته و در اطلاعرسانی به ستاد قصور کرده باشد، حتماً باید پاسخگو باشد و با متخلفان این حوزه برخورد خواهد شد. مسئولیت اصلی با اداره کل محیط زیست آذربایجان شرقی است. آنها از ساخت دریاچه اظهار بیاطلاعی میکنند اما مسعود تجریشی اعتقاد دارد که ادعای شهردار تبریز مبنی بر اینکه ساخت دریاچه مصنوعی به تأیید ستاد احیای دریاچه ارومیه رسیده است حتماً باید مورد دقت قرار گیرد.
او به رسانهها میگوید: «واقعیت آن است که جلسهای در استانداری آذربایجان شرقی برگزار شد که آقای خلیل ساعی - مسئول وقت مدیریت بحران آذربایجان شرقی و مسئول وقت دفتر ستاد احیای دریاچه ارومیه در تبریز - ریاست جلسه را برعهده داشت. در این جلسه موضوع ساخت دریاچه مصنوعی مطرح شد. این جلسه، شورای فرهنگی استانداری بود و جای تعجب است که چرا بحث دریاچه مصنوعی در شورای فرهنگی طرح شد.»
همچنین تجریشی میگوید: «یکی از تصمیمات گرفته شده در جلسه شورای فرهنگی استانداری آذربایجان شرقی، ساخت دریاچه مصنوعی بوده است و هیچ یک از اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه آن صورتجلسه را امضا نکردهاند. حضور آقای ساعی هم به معنای تأیید او و موافقت ستاد احیای دریاچه ارومیه نبوده است. اگر هم صورتجلسه را امضا کرده باشد ربطی به ستاد احیای دریاچه ارومیه ندارد چون ستاد هیچ وظیفهای در مورد تخصیص آب ندارد.»تجریشی پای دانشگاه تبریز را هم وسط میکشد و میگوید: «این دانشگاه طبق قراردادی که با ستاد احیای دریاچه ارومیه دارد، مسئول پایش موضوع دریاچه ارومیه در منطقه است و به نوعی نماینده ستاد احیا در منطقه به حساب میآید. «دانشگاه تبریز هم مدعی است که متوجه آبگیری دریاچه مصنوعی نمیشود. «حاجی مرادی عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه که خبر ساخت دریاچه را برای نخستین بار به روزنامه ایران داده بود هم گفته: ستاد خیلی اتفاقی متوجه آبگیری این سد شده است.»
باز هم پای نماینده شهر در میان است
در ساخت دریاچه مصنوعی تبریز تنها شهرداری مقصر نیست. همه دستگاههای مرتبط چه آنها که خبر داشتهاند چه آنها که نمیدانند، از سوی افکار عمومی مورد سؤال قرار گرفتهاند. پای نمایندهها هم معمولاً در این مسائل در میان است. نمایندههایی که آنطور «عیسی کلانتری» به روزنامه ایران میگوید: «هم میخواهند درخواستهای مردمشان در شهر را برآورده کنند هم احیای دریاچه ارومیه را از دولت میخواهند.»محمدحسین فرهنگی نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر هم یکی از این نمایندههاست. آن روز که اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه خبر ساخت دریاچه مصنوعی را به روزنامه ایران دادند گفتند که آب این دریاچه از رودخانه شهر چایی و سد شهید کسایی برداشته شده است.
این محمدحسین فرهنگی بود که خبر ستاد را تکذیب کرد و گفت سهمیه آب دریاچه ارومیه از سد «شهید مدنی» برداشته شده است.فرهنگی به رسانهها گفته بود: «طرح دریاچه مصنوعی مربوط به سد شهید مدنی است و اصلاً به حقابه دریاچه ارومیه ارتباطی ندارد. تا جایی که اطلاع دارم تاکنون آبگیری هم نشده است.» البته برخلاف حرفهای فرهنگی، دریاچه مصنوعی که شهرداری تبریز از آن به استخر یاد میکند، آبگیری شده بود. عکسهای پیش از تخلیه آن هم در سایتهای محلی وجود دارد.
اما فرهنگی گفته بود: «با آبگیری از سد شهید مدنی و انتقال آب به مسیر مهرانه رود حتی ممکن است بر حقابه دریاچه ارومیه هم افزود.» فرهنگی حتی مدعی شده بود: «طرحی با عنوان دریاچه مصنوعی در دستور کار پروژههای استانی و شهری قرار دارد اما نه از حقابه دریاچه ارومیه. به نظر میرسد ستاد احیای دریاچه ارومیه با طرح این ادعا فرصت را مناسب دید تا توپ را به میدان دیگری انداخته و برای مدت کوتاهی از مطالبات بحق مردم این منطقه به دور باشد.»شفافسازی نماینده تبریز نه تنها مجریان شهری تبریز را تبرئه نکرد که که نشان داد گناه آنها بسیار بیشتر از برداشت آب از سد شهید کسایی برای ساخت دریاچه است.
چون به گفته کارشناسان ستاد احیای دریاچه ارومیه، استفاده از ۹۵ درصد آب سد شهید مدنی یکی از مصوبات دولت برای احیای دریاچه ارومیه است!اما آیا بیتوجهی به حقابه دریاچه ارومیه به ساخت همین دریاچه محدود میشود؟ تجربه و شواهد نشان میدهد که نه! هرچند احیای دریاچه ارومیه یک پروژه کشوری است و عزم ملی را میخواهد اما واقعیت ماجرا آن است که تا مسئولان دو استان به باور قلبی نرسند و تک تک آنها بهدنبال احصای حقابه دریاچه نباشند، دریاچه روز خوش نمیبیند!
شهرداری تبریز مدعی است که موافقت ستاد احیا و وزارت نیرو برای ساخت این دریاچه را داشته است. اما «ستاد احیای دریاچه ارومیه هیچ موافقتی با ساخت این دریاچه مصنوعی نکرده است و آبگیری آن با مصوبات هیأت وزیران برای احیای دریاچه ارومیه مغایرت دارد.» البته وزارت نیروییها هم معتقدند: مجوزی برای ساخت این دریاچه ندادهاند.
مطالعات کارشناسان نشان میدهد که ریزگردهای نمکی در صورت احیا نشدن دریاچه ارومیه تا پایتخت هم میرسد و به کرجیها هم زخم میزند اما بیشتر تأثیر را روی سلامتی جوامع انسانی و شوره زار کردن زمینهای کشاورزی در استان آذربایجان شرقی میگذارد، بعد به سوی آذربایجان غربی میرود و در نهایت هم مشغول محیط زیست انسانی و طبیعی کردستان میشود!
مهدی ساکی
- 17
- 3