جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۰۶ - ۰۹ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۱۰۸۳
جرم و جنایت

درست کردن صبحانه با چشمان خواب آلود مرد جوان را به کلانتری کشاند

صبحانه با طعم چسب آهن !

اون زمان روی پروژه‌ای کار می‌کردم که بسیار برام باارزش بود. چهار ماه تمام توی کارگاه بودم و کار می‌کردم، اما وقت کم آورده بودم و طبق قرارداد سه روز بعد باید پروژه رو تحویل شرکتی می‌دادم که براش کار می‌کردم. دیگه چاره‌ای نداشتم و مجبور بودم نیروی کمکی بیارم.

به گزارش رکنا، در عرض اون چند ماه، بیشتر توی کارگاه بودم و وقت نمی‌کردم به خونه‌ام سر بزنم. توی ۲۴ ساعت دو، سه ساعت وقت خوابیدن داشتم و به همین دلیل هم ساکنان محله‌ای که کارگاهم توش بود، پشت سرم حرف‌هایی می‌زدن و خیال می‌کردن که از نظر روانی مشکل دارم و یک‌جورهایی ازم می‌ترسیدن، چون به قدری بی‌خواب شده بودم که حتی حوصله لباس درست و حسابی پوشیدن هم نداشتم و هر وقت کسی توی کوچه من رو می‌دید، وضع ظاهری ناجوری داشتم و چشم‌هام هم که همیشه از بی‌خوابی سرخ‌رنگ بودن و به همین دلیل هم بیشتر اوقات وقتی توی محل، نگاهم به یکی از همسایه‌ها می‌افتاد، راهم رو کج می‌کردم و در اصل فرار می‌کردم تا مجبور نشم باهاشون سلام و احوالپرسی بکنم.

 

خودم هم از شرایطی که داشتم خسته شده بودم، اما مدام به خودم می‌گفتم که دیگه روزهای آخریه که مجبورم اینطوری زندگی کنم و بعد از تحویل دادن پروژه کلی به خودم می‌رسم و کاری می‌کنم تا بقیه درباره‌ام درست فکر کنن.روزهای آخر فوق‌العاده سخت و وحشتناک می‌گذشت. سومین روزی بود که چهار نفر رو به عنوان نیروی کمکی استخدام کرده بودم و همراه هم تا صبح توی کارگاه می‌موندیم و کار می‌کردیم. آخرین روز، یعنی زمانی که باید کارها رو تحویل شرکت می‌دادم، هر پنج نفرمون ۴۸ ساعت بود که نخوابیده بودیم.

 

وقتی ساعت رو نگاه کردم، عقربه‌ها هشت صبح رو نشون می‌دادن. یکدفعه به شدت دلم به حال افرادی که برام کار می‌کردن، سوخت و به همین دلیل رفتم سمت آشپزخونه و پنج تا ساندویچ نون و کره و عسل درست کردم و به همراه پنج تا چای لیوانی آوردم تا با همدیگه صبحانه‌ای بخوریم و کمی خستگی‌مون در بره، اما بعد از خوردن همون صبحانه بود که به این روز افتادم.

 

نظر مردم درباره من تغییر نکرد که هیچ، تازه از مشکل روانی من مطمئن شدن و می‌گفتن که باید زودتر از اینها جلوی من رو می‌گرفتن. اون روز بعد از اومدن آمبولانس، سر و کله پلیس پیدا شد و به خاطر حرف‌هایی که پشت سرم بود، هیچکس باور نکرد که اشتباها به جای عسل، چسب آهن به خورد اون بنده‌خداها دادم و هنوز هم همه فکر می‌کنن که قصد به قتل رسوندن‌شون رو داشتم، اون هم به وسیله ساندویچ نون و کره و چسب.

 

 

  • 19
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ویژه سرپوش