ساعت ۲۰:۳۰ روز هجدهم خرداد از طريق مرکز فوريتهاي پليسي ۱۱۰، خبر دستگيري يک زن به اتهام سرقت از يک طلافروشي، به کلانتري ۱۶۹ مشيريه اعلام شد. با حضور مأموران کلانتري در محل سرقت، واقع در پاساژ کيوان و انجام بررسيهاي اوليه مشخص شد که خانم جواني به همراه يک مرد به بهانه خريد يک رشته زنجير و پلاک وارد طلافروشي شده و در ادامه متهم مرد از صحنه با سرقت يک رشته زنجير و پلاک طلا، از مغازه طلافروشي خارج و متواري شده است و زماني که همدست او قصد خارجشدن از طلافروشي را داشته، توسط صاحب مغازه طلافروشي و کسبه پاسار دستگير ميشود. با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع سرقت از طلافروشي به شيوه کشروي و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسراي ناحيه ۱۴ تهران، پرونده در اختيار کلانتري ۱۶۹ مشيريه قرار گرفت.
ظاهر موجه و فريبنده مشتري
صاحب طلافروشي پس از حضور در کلانتري ۱۶۹ مشيريه، در اظهاراتش به مأموران تجسس ويژه کلانتري گفته بود: «دو نفر آقا و خانم به بهانه خريد طلا وارد مغازه طلافروشي شدند؛ ظاهري موجه داشتند و من به با آنها مانند مشتريهاي عادي که هر روزه به مغازه ميآيند، رفتار کردم. آنها مشغول به نگاهکردن طلاهاي در مغازه شدند.
اين آقا و خانم ابتدا چند رشته زنجير و پلاک را براي رؤيت از بنده درخواست کردند؛ در همين زمان يکي از آنها (مرد متواري از صحنه سرقت) درحاليکه يک رشته زنجير و پلاک به ارزش تقريبي سه ميليون و ۵۰۰ هزار تومان در دست داشت، از مغازه خارج شد و در پشت ويترين مغازه مشغول ديدن طلاجات داخل ويترين شد؛ به تصور اينکه همسر اين آقا داخل مغازه طلافروشي حضور دارد، توجهي به اين موضوع نداشتم. فکر کردم آنها همراه هم هستند و نگراني نداشتم که بخواهند دزدي کنند که ناگهان خانم داخل مغازه قصد خروج از طلافروشي را داشت که با کمک ساير کسبه پاساژ او را دستگير کرديم.»
ميخواست براي من طلا بخرد
زن ۳۰ ساله پس از اينکه توسط ساير کسبه دستگير شده بود، در اظهاراتش به مأموران گفت: «چندي پيش زماني که براي خريد به بازار مولوي، راسته پلاستيکفروشان رفته بودم با فردي که خودش را سعيد معرفي کرد، آشنا شدم. سعيد مدعي بود که درزمينه خريدوفروش لوازم آرايشي زنانه فعاليت دارد و حتي در چند جلسه ملاقاتي که با يکديگر داشتيم، چندين قلم لوازم آرايشي زنانه را نيز بهعنوان هديه برايم آورد. بهتدريج تماسهاي ما با يکديگر زياد شد تا اينکه يک روز سعيد با من تماس گرفت و مدعي شد که قصد خريد يک رشته زنجير و پلاک طلا را بهعنوان هديه برايم دارد. با يکديگر در منطقه مشيريه قرار ملاقات گذاشتيم تا اينکه او با يک دستگاه موتورسيکلت به محل قرار آمد و دونفري به پاساژ کيوان که در آن چند مغازه طلافروشي قرار دارد، رفته و در آنجا وارد يک مغازه طلافروشي شديم.
پس از انتخاب چند رشته زنجير و پلاک، سعيد يکي از آنها را برداشت و به بهانه مقايسه آن با ساير طلاهای داخل ويترين از مغازه خارج شد و همزمان با تلفن همراهش نيز مشغول صحبت شد؛ سعيد در حال صحبتکردن با گوشي تلفن همراهش بود که ناگهان از پشت ويترين ناپديد شد. قصد داشتم که از مغازه بيرون رفته و او را پيدا کنم که صاحب طلافروشي مانع بيرون رفتن من شد و به همراه ساير کسبه پاساژ مرا به مأموران تحويل دادند. من واقعا نميدانستم که سعید دزدي ميکند. او توانسته بود اعتماد من را در اين مدت جلب کند.»
شناسايي متهم
باتوجه به شيوه و شگرد سرقت، مأموران تجسس کلانتري با بررسي تصاوير بهدستآمده از دوربينهاي مداربسته طلافروشي و ديگر اقدامات پليسي، موفق به شناسايي يکي از مجرمان سابقهدار به نام علي ۴۷ ساله شدند که پيشازاين به اتهام ارتکاب جرائم مرتبط با موادمخدر و کلاهبرداري، دستگير و روانه زندان شده بود. با شناسايي تصوير علي از سوي متهم زن پرونده، مأموران با شناسايي محل تردد متهم در خيابان پيروزي- چهارراه کوکاکولا، اقدام به دستگيري او کرده و در بازرسي اوليه از او موفق به کشف مقاديري لوازم آرايشي زنانه از وی شدند که در همان تحقيقات اوليه عنوان کرد که قصد ملاقات با خانم جواني را داشته که چندي پيش با او آشنا شده است.
علي در همان تحقيقات اوليه صراحتا به فريب زنان جوان و طعمه قراردادن آنها براي انجام سرقتهاي خود از مغازههاي طلافروشي اعتراف کرد. متهم در اظهاراتش صراحتا به سرقتهاي مشابه از مغازههاي طلافروشي در ميدان خراسان و بهويژه بازار بزرگ طلافروشي تهران اعتراف کرد که با بهرهگيري از اعترافات متهم، تعدادي از اين محلهاي سرقت در بازار بزرگ تهران شناسايي و صاحبان طلافروشي نيز پس از حضور در کلانتري مشيريه، متهم را به صورت کامل مورد شناسايي قرار دادند. علي در اعترافاتش گفته بود: «با زناني که آشنا ميشدم با اين عنوان که در کار فروش لوازم آرايشي هستم، خودم را موجه نشان ميدادم. بعد از مدتي که اعتماد آنها را جلب ميکردم،
به بهانه خريد طلا و جواهرات با آنها به طلافروشي ميرفتيم و به بهانه انتخاب طلا و مقايسه آن با طلاهاي داخل ويترين، از مغازه فرار ميکردم و همراه من گير ميافتاد.» سرهنگ سيروس کتابعلي، سرکلانتر ششم پليس پيشگيري تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت: «با توجه به اعتراف صريح متهم به انجام سرقتهاي مشابه و شناسايي تعدادي از شکات و به منظور شناسايي ساير جرائم ارتکابي متهم، دستور انتشار بدون پوشش تصوير متهم از سوي بازپرس پرونده صادر شده است؛ لذا از شکات و مالباختگاني که موفق به شناسايي تصوير متهم شدند، دعوت ميشود تا برای پيگيري شکايات خود به نشاني کلانتري ۱۶۹ مشيريه، واقع در شهرک مشيريه- خيابان بوعلي مراجعه کنند.»
- 10
- 4