سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴
۱۰:۰۰ - ۱۳ آبان ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۸۰۶۴۱
رفاه و آسیب های اجتماعی

مصائب تفکر فقیرانه مسوولان و جامعه ایرانی | ترجیح منافع شخصی به منافع جمعی

مصائب تفکر فقیرانه مسوولان و جامعه ایرانی,وضعیت تفکر جامعه ایرانی
ناتوانی در برنامه‌ریزی و پاسخ به چالش‌ها در جامعه ایران به «ذهن فقیر» ناشی از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و نظام آموزشی ناکارآمد برمی‌گردد.

روزنامه جهان صنعت نوشت: این روزها کم نیستند در جامعه ایرانی که نه توان برنامه‌ریزی برای آینده را دارد و نه حوصله چندانی برای گفت‌وگو و تبادل نظر. هر روز را در هراس از آنچه فردا می‌شنویم سر می‌کنیم. گاهی احساس می‌کنیم مغزمان انباشته از سوالات بدون پاسخ و لبریز از تردید است. گاهی هم به این نتیجه می‌رسیم که مغزمان فاقد مهارت و توانایی لازم برای پاسخ به سوالات و نگاه کردن به آینده است. در چنین شرایطی این سوال مطرح می‌شود که چه بر سر این بخش از جامعه ایران آمده است، آیا ناتوانی ذهن مردم برای پاسخ‌دادن به تردیدها و برنامه‌ریزی برای آینده خود نوعی مشکل روانشناختی است یا ناشی از مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بوده که مبتلا به زندگی امروز جمعی از مردم ایران است.

مقایسه‌های ناقص توسط ذهن فقیر

در همین راستا محمدرضا ایمانی، روانشناس و رفتارشناس می‌گوید: انسان تحت‌تاثیر رویکردهای ذهنی خودش زندگی می‌کند، تصمیم می‌گیرد و رفتار می‌کند. به‌عنوان مثال براساس رویکردهای ذهنی‌مان احساس می‌کنیم باید در شرایط بهتری زندگی کنیم زیرا در کشوری زندگی می‌کنیم که منابع بسیار زیادی دارد، قدرت و توان بالایی دارد، ظرفیت نیروی انسانی خوبی دارد، افراد تحصیلکرده بسیاری دارد و ثروت یا منابع وسیعی در اختیار دارد. او تاکید می‌کند که ذهن قاعدتا بر «نداشته‌ها» تمرکز می‌کند، موضوعی که ابعاد مثبت و منفی به دنبال دارد: تمرکز بر نداشته‌ها می‌تواند به فرد انگیزه و امید دهد و او را وامی‌دارد که برای به دست آوردن آنها تلاش کند. از طرف دیگر این موضوع فرد را مداوم با اشتباهات و خطاهایی مواجه می‌کند. مثلا فرد شرایط زندگی خودش را با دیگری مقایسه می‌کند. مثلا می‌گوید «چرا دوست من ثروتمند است و من نیستم در حالی که هر دو ما باهم به دانشگاه رفتیم.» چنین مقایسه‌ای درست نیست و هر فرد باید به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.

ایمانی به این موضوع هم اشاره می‌کند که ذهن فقیر باعث می‌شود که خودمان را به لحاظ قدرت، ثروت، امکانات، منابع انسانی و هوش با کشورهای پیشرفته یا مرفه مقایسه کنیم اما از طرف دیگر به تفاوت و تمایز سبک‌های زندگی و رفتاری میان خودمان و آنها توجه نمی‌کنیم: «به عنوان مثال رفتار خود را با رفتار مردم این جوامع در مواردی مانند مصرف انرژی، آب و… مقایسه نمی‌کنیم. چقدر قانون‌پذیری ما افزایش یافته است؟ چقدر تخلفات ما کاهش داشته است؟ چقدر نزاع و درگیری در جامعه ما کاهش یافته؟ متاسفانه ما برای ارتقای رفتارهای‌مان هم آنچنان که باید تلاش نمی‌کنیم.» او از شاخص‌های اساسی عملکردی در جامعه ایرانی می‌گوید: «مواردی مانند آمار تصادفات جاده‌ای، حوادث غیرمترقبه، میزان آسیب‌رسانی به منابع محیط‌زیستی و حتی حیوانات، نوع رفتارهای منفعت‌طلبانه همگی شاخص‌هایی هستند که ما به صورت مداوم با آنها مواجهیم ناشی از ذهن فقیری است که به صورت مناسب پرورش نیافته و آموزش لازم برای زندگی را دریافت نکرده است.

ریشه ذهن فقیر در نابسامانی‌های اجتماعی

ایمانی بر این باور است که ریشه ایجاد ذهنیت فقیر در جامعه ما به نابسامانی‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه بازمی‌گردد: در ایجاد چنین نابسامانی‌هایی سیستم آموزش‌وپرورش، آموزش عالی، کسب‌وکار و فرهنگ عمومی دخیل هستند. مدارس در کشورهای توسعه‌یافته و پیشرفته، به دانش‌آموزان فرهنگ تلاش، خستگی‌ناپذیری، مسوولیت‌پذیری، تعهد و کوشش را یاد می‌دهند. آنها قدرت حل مساله را از دوران مدرسه می‌آموزند تا بتوانند مشکلات خود را حل کنند اما در نظام آموزش‌وپرورش ما بچه‌ها به‌صورت خودخواهانه پرورش می‌یابند.

این رفتارشناس توضیح می‌دهد: دانش‌آموزان در ساختار آموزشی ما در مکانیسم سخت کنکور قرار می‌گیرند. سیستمی که هدف آن نفر اول کنکور بودن است. در چنین ساختاری هدف از تلاش فرد این است که «من باید نفر اول کنکور شوم.» برای رسیدن به این هدف هم باید تلاش کند تا دیگری در رقابت برنده نشود. برای رسیدن به این هدف، سیستم آموزش‌وپرورش هم دست به کار شده و با تحمیل هزینه‌های بسیار به خانواده‌ها باعث ایجاد شکاف طبقاتی میان مردم شده است. آنها که متمول و برخوردارند و امکانات بیشتری در اختیار دارند، می‌توانند وارد دانشگاه شوند و افرادی که شرایط مساعدی ندارند، با وجود داشتن استعداد چشمگیر امکان ورود به دانشگاه را ندارند یا کمتر از چنین فرصتی برخوردار می‌شوند.

ابرچالش‌های اجتماعی زائیده ذهن فقیر

این روانشناس یکی دیگر از نتایج داشتن ذهن فقیر و ناتوان در برنامه‌ریزی و حل مساله را انتظار برای تصمیمات دولتی می‌داند: «مردمی که به لحاظ ذهنی در شرایط فقر زندگی می‌کنند، همواره منتظرند دولت تصمیماتی بگیرد یا اقداماتی انجام دهد که سبک زندگی یا رفاه عمومی مردم را ارتقا دهد، بدون آنکه خود افراد عملکرد خلاقانه‌ای داشته باشند.»

به باور او بخشی از ابرچالش‌های شناخته‌شده در جامعه ما از جمله طلاق، همسرآزاری، فرزندآزاری، خودکشی، نزاع و درگیری و… ابرچالش‌هایی نتیجه همین ذهنیت فقیر است: وقتی افراد یک جامعه ذهن توسعه یافته‌ای نداشته و رویکردشان حل مساله نباشد، اگر مهارت ارتباطی را بلد نباشند و مذاکره کردن، تصمیم گرفتن، چگونه صحبت کردن و تعامل داشتن را نیاموخته باشند با یک ذهنیت خالی و نامساعد برای زندگی مدرن اقدام به تصمیم‌گیری می‌کنند. تصمیم‌گیری‌هایی که زیست فرد را با مخاطره مواجه می‌کند. مثلا فرد به صورت هیجانی تصمیم به ازدواج، یا فرزندآوری می‌گیرد. یا بدون آگاهی مناسب اقدام به سرمایه‌گذاری کرده و در این مسیر خانه‌اش را هم می‌فروشد و در نهایت ورشکست می‌شود.

ذهن فقیر منافع شخصی را به منافع جمعی ارجح می‌داند

ایمانی ریشه همه این فقدان‌ها و ایجاد یک ذهن فقیر را در آموزش نامناسب می‌داند: «ما آموزش‌های مناسب برای زندگی در جامعه امروز را نیاموخته‌ایم به همین دلیل هم در بسیاری موارد خودخواهانه تصمیم می‌گیریم، منفعت‌طلبانه رفتار می‌کنیم و به دیگران آسیب می‌زنیم. در نهایت هم به خودمان آسیب می‌زنیم زیرا این نوع ذهنیت نمی‌داند چگونه منافع خود را با منافع جمع یکی کند. توجه به منافع جمعی است که موجب شکل‌گیری سازگاری و تعامل در جامعه شده و به نوع‌دوستی و همدلی منجر می‌شود در حالی که ذهن فقیر منافع شخصی را به منافع جمعی ارجح می‌داند.»

نتیجه ذهن فقیر مسوولان

ایمانی تاکید می‌کند که نظام خانواده، نظام آموزش‌وپرورش و نظام حکمرانی ما در این فرآیند ایراداتی اساسی دارند که نتیجه این ایرادات همین نابسامانی قابل مشاهده در جامعه است: «از طرف دیگر وقتی مسوولان هم ذهنی فقیر داشته باشند، تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌هایشان مردم را به سمت منافع شخصی و بروز رفتارهای هیجانی و غیرمنطقی هدایت می‌کند. به عنوان مثال با گسترش روزافزون مدارس غیرانتقاعی، امکان رقابت عادلانه را از دانش‌آموزان سلب کرده‌ایم. استعدادهای برتر ساکن در مناطق محروم به دلیل فقدان امکانات نمی‌توانند وارد دانشگاه شوند و این امکان تنها برای افراد برخوردار وجود دارد.»

این روانشناس اضافه می‌کند: افراد برخورداری که در چنین شرایطی به سطوح عالی اجتماعی می‌رسند، از این سیستم بهره‌مند می‌شوند، ممکن است نتوانند خدمات اجتماعی ارائه دهند یا حس همدردی و نوع‌دوستی چندانی داشته باشند، به مناطق محروم بروند و کمک کنند. در حقیقت خروجی این ساختار غلط، تصمیم‌گیری‌های غلط، حکمرانی و سیاست‌های نادرست، وضعیت فعلی جامعه است.

آزادی بیان زمینه‌ساز شکل‌گیری ذهن غنی

رابعه موحد، روانشناس اجتماعی اما معتقد است که مغز انسان برای بقای خود چاره‌ای ندارد به جز آنکه خود را با جوی که در آن قرار دارد هماهنگ کند. به‌گفته او، مغز ما نیازمند فکر، استدلال و بیان آزادانه آنهاست، همچنین مغز نیاز دارد که با ایده‌های جدید آشنا شده و به نتایج جدید دست پیدا کند، مواردی که اگر دسترسی به آنها برای مغز فراهم نباشد، منجر به فقیر شدن ذهن و مغز می‌شود. دلیل این موضوع افزایش خشم و انواع بیماری‌های روانی در جامعه است. خشم، یکی از عوامل ایجاد ذهن فقیر است. امروز خشم افراد بیش از هر چیز متوجه مدیریت کشور است یعنی معطوف به نقاطی است که دستمان به آن نمی‌رسد، در نتیجه خشم به درون خود ما یا به محیط پیرامونی‌مان بازمی‌گردد. اگر خشم به خودمان بازگردد باعث بروز بیماری‌های مختلف و خودکشی می‌شود زیرا افراد خود را بی‌عرضه و ناکارآمد می‌دانند در حالی که مطلع هستند، موانعی در مسیرشان گذاشته شده که مانع پیشرفت‌شان می‌شود.

ترس خلاقیت را از بین می‌برد

موحد می‌گوید: ما همواره در حال ترسیدن هستیم. ترس خلاقیت را از بین می‌برد و قدرت استدلال را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. بخش‌های بالایی مغز مربوط به استدلال و خلاقیت بوده اما شرایط زندگی ما به نحوی است که بخش‌های پایینی مغز را که مسوول «بقا» هستند، درگیر کرده است. این وضعیت باعث فقر فکری، اندیشه، گفت‌وگو و خلاقیت شده زیرا زمینه‌ساز ترجیح منافع شخصی بر منافع جمعی می‌گردد، در نتیجه جلوی رشد فرد و غنی‌شدن مغز گرفته می‌شود.

وی از آموزش و رسانه‌ها هم انتقاد کرده و این دو را موثر در فقر ذهنی جامعه می‌داند: «رسانه‌ها در طول این سال‌ها تک‌بعدی بودن را به جامعه آموزش داده‌اند. به این معنا که یک نوع تفکر خاص غالب شده است. حرکت آموزش‌ها و رسانه‌ها به سمت تک‌بعدی بودن موجب شده که ما نتوانیم تفکر چندبعدی و آزاد داشته باشیم. جامعه‌ای که فاقد فضای آزاد و چندجانبه فکری باشد، نمی‌تواند رشد و خلاقیت را تجربه کند. این تک‌بعدی بودن نه‌تنها در سطح فردی بلکه در ساختارهای اجتماعی و سیاسی نیز تاثیر منفی برجای می‌گذارد. محدودیت‌ها باعث شده‌اند که امروز مردم ما از گفت‌وگوهای عمیق و سازنده محروم بمانند و سطحی‌نگری و رفتارهای واکنشی جایگزین این گفت‌وگوهای سازنده شود.

  • 10
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش