به گزارش جامجم، رسیدگی به این پرونده از تابستان سال ۹۵ به دنبال بالا گرفتن دعوا میان دو برادر كه هر دو از كارگران ساختمانی در منطقه لواسان بودند، آغاز شد. دعوا میان عظیم و محمد به كتككاری كشیده شد و عظیم كه با سنگ، شیشه تلویزیون اتاق محمد را شكسته بود با میانجیگری صاحب ملك و پسرش كمی آرام گرفت. عظیم اما دستبردار نبود.
وقتی میانجیگری صاحب ملك و پسرش كه مهندس ساختمان بود برای خاتمه دادن به این دعوا بینتیجه ماند، آنها با پیمانكار ساختمانی تماس گرفتند. مرد پیمانكار قصد آرام كردن دو طرف را داشت ولی عظیم میلگردی را به سمت وی پرت كرد و مرد پیمانكار به سرعت جاخالی داد. در همان لحظه میلگرد در گردن پسر صاحب ملك كه شاهد ماجرا بود نشست. پسر جوان كه بهشدت دچار خونریزی شده بود به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات جان سپرد. به این ترتیب پرونده جنایت تشكیل و عظیم بازداشت شد.
وی به پرتاب میلگرد اعتراف كرد و در شعبه هشتم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی توكلی و با حضور یك قاضی مستشار پای میز محاكمه ایستاد. در ابتدای جلسه پدر قربانی كه قیم دو نوه خردسالش است، در جایگاه ایستاد و برای عظیم حكم قصاص خواست. وی گفت: پسرم شاهد دعوا بود و قصد میانجیگری داشت، اما بیگناه كشته شد.
سپس عظیم روبهروی قضات ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: دعوای من و محمد بر سر كار بود. برادرم تنبل بود و همیشه كارهای سخت را گردن من میانداخت. آن روز من خیلی عصبانی بودم و میخواستم هرطور شده محمد را ادب كنم، اما وقتی پیمانكار ساختمانی سر رسید به حرفهایم گوش نداد. او فقط میخواست به دعوا فیصله بدهد. من كه كنترل اعصابم را از دست داده بودم میلگرد را به سمت پیمانكار و برادرم پرت كردم ولی او جاخالی داد و میلگرد به ستون خورد و از آنجا كمانه و به گردن پسر صاحب ملك برخورد كرد. وقتی دیدم میلگرد ۱۵سانتیمتر به گردن او فرورفته است، شوكه شدم. من قصد كشتن كسی را نداشتم. فقط به خاطر عصبانیت میلگرد را پرتاب كردم.
وی ادامه داد: من صاحب ملك و پسرش را از قبل میشناختم. پدر و پسر اولین شاهدان دعوا میان من و محمد بودند. آنها سعی كردند به دعوا پایان دهند، ولی وقتی نتوانستند با پیمانكار تماس گرفتند تا خودش را به محل ساختمان برساند. حرفهای پیمانكار موجب شد عصبیتر شوم و میلگرد را به سمت او پرتاب كنم.
وی در حالی كه سرش را پایین انداخته بود، گفت: من پشیمانم و از اولیای دم تقاضای بخشش دارم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.
- 10
- 7