
حامد پاکطینت، اقتصاددان در جهان صنعت نوشت: از شهریورماه و همزمان با شکلگیری التهابات در فضای سیاسی داخلی، سرعت فرار سرمایه از کشور نسبت به ماههای میانی سال بیشتر شد. آمارهای بانک مرکزی نیز افزایش خروج سرمایه از کشور را در سالهای گذشته و در دورههایی که التهابات در فضای سیاسی کشور به اوج میرسید، تایید میکند.
پیوستن اروپا به صحنه فشار علیه ایران، افزایش دامنه تحریمها علیه ایران، گمانهزنی در خصوص تحریم سپاه پاسداران و همچنین محدود کردن شرایط ارزی ایران توسط عراق مسائلی هستند که تنگنای ورود ارز به ایران را سختتر میکند و در کنار تورم و التهابات فضای سیاسی داخلی، به افزایش قیمت ارز دامن میزند.
سوءمدیریت ارزی نیز در جایگاه بعدی قرار میگیرد و ثبات قیمتها در بازار را به هم میریزد. در این خصوص باید گفت که بزرگترین مشکل بازار ارز در دوره ریاست افراد مختلف بر بانک مرکزی نوع نگاه آنان به سیاستگذاری ارزی است، به طوری که این باور رایج در میان همه روسای بانک مرکزی وجود دارد که مالکیت بازار ارز در اختیار بانک مرکزی است و همین مساله نیز اجازه نرخگذاری دلار را همانند سایر کالاها به سیاستگذار میدهد.
اما واقعیتهای بازار ارز به ما چه میگویند؟ یکی از چالشهای اصلی بازار ارز را میتوان فاصله معنادار قیمت دلار آزاد و دلار نیمایی (۲۸۵۰۰ تومانی مورد نظر رییس جدید بانک مرکزی) عنوان کرد. اختلاف این دو نرخ زمینهساز سرکوب صادرات و اعطای مشوقهای بیشتر برای واردات میشود. سوال این است که آیا صادرکنندگان با وجود نرخهای بالای ۴۰ هزار تومان در بازار آزاد تمایلی برای بازگشت ارز به چرخه اقتصادی با نرخ بازار نیما خواهند داشت؟
این رویکرد سیاستی در بازار ارز، باعث انصراف بسیاری از صادرکنندگان از حوزه تجارت میشود؛ بخشی از بازرگانی خارجی کشور را تعطیل میکند، تولیدکننده را دچار زیان و در سایه کمبود منابع ارزی التهابات قیمتی در بازار ارز را تشدید میکند. در مقابل اما واردکنندگان شرایط را به نفع خود میبینند و دلار ارزانی که از بانک مرکزی دریافت میکنند را در بازار آزاد با نرخهای بالاتر به فروش میرسانند. گواه این ادعا آمارهای تجارت خارجی کشور از ابتدای سال است. برخلاف ادعای رییس بانک مرکزی که از مازاد ۲۰ میلیارد دلاری در حوزه تجارت خارجی سخن میگوید، اما اعداد و آمار گمرک و آمارهای بانک مرکزی نشان از منفی بودن موازنه تجاری دارد به طوری که واردات کشور از ابتدای سال ۶ میلیارد دلار بیشتر از صادرات بوده است.
این موضوع حاوی دو نکته اساسی است؛ نخست آنکه برخلاف ادعای دولتیها وضعیت ارزی کشور مطلوب نیست. دوم اینکه واردات به صرفه است که این نیز خود به معنای بالا بردن مصرف ارز و دشوار کردن تامین ارز در کشور است. نامتعادلهای که در سایه این دو مساله شکل میگیرد هم این روزها خود را در افزایش قیمت ارز نشان داده است.
با وجود آگاهی مقامات نسبت به شرایط ارزی کشور اما باید این پرسش را به میان آوریم که دلیل پافشاری آنها بر تکرار خطاهای گذشته در حوزه سیاستگذاری ارزی چیست؟ آیا موضوعات غیرفنی و غیرتکنیکی در این میان مطرح است؟ یا دولتها به دنبال این هستند که با اقدامات نمایشی شرایط را عادی جلوه دهند؟ یا موضوع منافع گروههای خاص در میان است؟ و پرسش اساسیتر اینکه آیا مسوولان نسبتبه کمبود ذخایر ارزی کشور و پیامدهای ناشی از آن آگاهی دارند؟
منابع ارزی کشور عمدتا از مسیر فروش نفت، فرآوردههای نفتی، پتروشیمی، فولاد، محصولات شیمیایی و همچنین کشاورزی تامین میشود. در سال جاری دولت تنها نیمی از پیشبینی خود را در صادرات نفت محقق کرد، آن هم با وجود قیمت بالای ۱۰۰ دلاری نفت. بدون شک سال آینده نه قیمت هر بشکه نفت به بالای ۱۰۰ دلار خواهد رسید و نه شدت گرفتن تحریمها اجازه افزایش بیش از ۸۰۰ هزار بشکه نفت به چین را به کشور میدهد. بنابراین در سایه کاهش قیمت جهانی نفت، درآمد ارزی کشور از محل صادرات پتروشیمی در سال آینده کمتر خواهد بود، درآمد ارزی حاصل از صادرات فولاد با دامپینگ روسیه محدود خواهد شد و درآمد حاصل از صادرات محصولات کشاورزی نیز به دلیل خشکسالی کمتر خواهد شد.
با آنکه چشمانداز تامین ارز در کشور مبهم و نگرانکننده است اما عمده سیاستهای مقامات دولتی مبتنی بر مدیریت هزینه است و هیچ اثری از شناسایی مسیرهای جدید تامین ارز در گفتمان اقتصادی آنها دیده نمیشود. هر چند انتظار میرفت که تغییر سکاندار بانک مرکزی با تغییر نگاه نهاد پولی در حوزه مدیریت بازار ارز همراه شود اما کماکان در حال تکرار سیاستهای شکستخورده گذشته با واژهها و گفتمان و شیوههای جدید هستیم حال آنکه کشور به شرایط خطرناک و نگرانکنندهای رسیده است که دیگر فرصت خطای تکراری را ندارد.
۴ ابهام اساسی درباره گزارش آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده
در روزهایی که افزایش قیمت دلار شتاب گرفته و چشم اندازی برای توقف این شتاب هم دیده نمی شود، خبر مهمی از پاستور مخابره شده. خبر این بود: «در همین چند روز گذشته با وجود اینکه چند میلیارد دلار از دارایی های ارزی مسدود شده کشور آزاد شده و در چرخه اقتصاد قرار گرفته».

احسان بداغی در فرازدیلی نوشت: انتشار خبر آزادسازی ارزهای بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر، مدتهاست که دیگر نه برای افکار عمومی مهم است و نه برای بازار. در ماههای اخیر آنقدر دولت این خبر را خصوصا درباره آزادسازی ۷ میلیارد دلار ارز ایران در کره جنوبی تکرار کرده که دیگر به راحتی کسی آن را باور نمیکند. فرمول تکرار خبر هم همیشه یکی است؛ هر زمان قیمتها در بازار ارز متلاطم میشوند، دولت این خبر را روی میز میگذارد تا از آن به عنوان برگ برنده استفاده کند. این برگ برنده اما مدتهاست که سوخته.
حالا هم خبر آزادسازی ارز بلوکه شده ایران در خارج از کشور از همین فرمول پیروی میکند. یک هفته است که تب و تاب قیمتها در بازار ارز سر باز ایستادن ندارد و دولت هم برای رام کردن این اسب سرکش، هر چه زده به در بسته خورده.
اما خبر اخیر دولت از آزادسازی ارزهای بلوکه شده ایران حتی از اخبار مشابه قبلی هم سوال برانگیزتر و غیرقابل باورتر است. یعنی جز اینکه این برگ برنده دیگر کار نمیکند، پای سوالاتی در میان است که خبر دولتیها آن را بی پاسخ میگذارد:
سوال اول این است که ارز آزاد شده چه میزان است؟ اینکه دولت هیچ اشارهای به رقم ارز آزاد شده نکرده اولین نکته شکبرانگیز ماجراست. در واقع «چند میلیارد دلار» دقیقا یعنی «چند»؟ ۲ میلیارد دلار یا ۱۰ میلیارد دلار؟ اصلا چرا دولت رقم ارز آزاد شده را اعلام نمیکند؟ آیا مانعی برای این کار وجود دارد؟
سوال دوم این است که آیا کشور مورد اشاره نامی ندارد تا با آدرس دقیقتر از آن یاد شود؟ اگر پول بلوکه شده ما در یک کشور در چند روز گذشته آزاد شده، دلیل عدم اشاره به نام آن دولت چیست؟ چرا این نکته مهم در خبر دولت به صورت شفاف مشخص نشده است؟ همچنین باید پرسید چرا کشور طرف مقابل آنطور که عرف بین الملل رایج است همزمان با آزادسازی این ارزهای بلوکه شده، خبر آن را رسما اعلاام نکرده است؟ آیا این خودش شک برانگیز نیست که فقط دولت ما بدون نام بردن از کشوری خاص مدعی آزاد شدن منابع ارزی شده و هیچ مرجع دیگری این خبر را تائید نمیکند؟ شکی نیست که آزادسازی چند میلیارد دلار ارز ایران، خبری سادهای نیست که در یک سکوت کامل انجام شود و بعد از چند روز یک مقام دولتی در یک سخنرانی با اشارهای گذرا از آن رونمایی کند.
سوال سوم این است که اصل پول بلوکه شده چقدر بوده؟ آیا این پول آزاد شده کل ارز بلوکه شده ایران در کشور طرف مقابل بوده و یا اینکه درصدی از آن فعلا آزاد شده است؟ کما اینکه این سوال مدتهاست وجود دارد که کل منابع ارزی بلوکه شده ایران در خارج از کشور چقدر هستند؟
در نهایت به عنوان سوال آخر باید پرسید که اثر آزاد سازی این ارزهای بلوکه شده که میگویند در چرخه اقتصاد کشور قرار گرفته اند، کجاست؟ به هر حال تزریق مالی آن هم به اندازه چند میلیارد دلار منابع ارزی جدید به کشور، باید طبیعتا اثر خود را ظرف چند روز به نمایش بگذارد و باعث تغییر مسیر بازار ارز کشور گردد.
این شیوه خبردهی از آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده کشور با این حجم از سوالات و ابهامات بنیادین نه تنها کمکی به آرامش بازار ارز نمیکند، بلکه خود عامل تخریبی جدید در اعتماد جامعه و بازار به دولت میشود. دولتی که با این حجم از ابهام چنین خبری را مطرح میکند در واقع در حال ارسال این پیام به فضای عمومی است که در برابر تلاطم بازار ارز نه دست پُری دارد و نه برنامه مشخصی. پیامی که خود میتواند عامل تشدید تلاطمهای بازار باشد.
قیمت دلار در صرافیها ۴۲۲۰۰ تومان شد
قیمت دلار در تابلوی صرافیها امروز چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱ برابر ۴۲ هزار و ۲۰۰ تومان درج شده است. با تغییر سیاست ارزی بانک مرکزی و حذف دلار توافقی از معاملات بازار متشکل ارزی، از روز سهشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱، نرخ فروش ارز بهصورت اسکناس توسط صرافیها در سایت بازار متشکل معاملات ارز ایران اعلام میشود.

تسنیم: قیمت دلار در تابلوی صرافیها امروز چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱ برابر ۴۲ هزار و ۲۰۰ تومان درج شده است.
با تغییر سیاست ارزی بانک مرکزی و حذف دلار توافقی از معاملات بازار متشکل ارزی، از روز سهشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱، نرخ فروش ارز بهصورت اسکناس توسط صرافیها در سایت بازار متشکل معاملات ارز ایران اعلام میشود.
طبق اعلام بانک مرکزی، از روز (۱۴۰۱/۱۱/۰۴) کلیه صرافیها مجازند نسبت به فروش ارز بهصورت اسکناس با نرخ منتشرشده تحت عنوان "آخرین نرخ صرافیها" در سایت مدیریت بازار متشکل معاملات ارز ایران بهآدرس www.ice.ir اقدام نمایند.
همچنین فرزین رئیس کل بانک مرکزی در خصوص هدف از حذف دلار توافقی و سیاست های جدید این بانک اعلام کرد: بانک مرکزی با حذف دلار توافقی به دنبال برچیدن رانت به وجود آمده بوده است.
او خطاب به متقاضیان خرید ارز تأکید کرد: از این به بعد از تمامی صرافیها بدون انجام ثبتنام، ارز خود را دریافت کنید؛ به نرخ تابلو بدون صف.
- 15
- 5