دوستان خسته نباشید. اگر موافق باشید طنز امروز را در مورد استعفای سعد حریری بنویسیم.
در این مورد با یک جادوگر مشورت کردیم، اعلام کرد که الان ساعت سعدی برای نوشتن از سعد نیست و ممکن است به نحس بدل شود.
جان؟ ما هم ساحر داریم؟
مگر ما چه چیزمان از برخی باشگاههای لیگ یکی، برخی سرمربیان لیگ برتری و برخی سیاسیون کمتر است؟ بله آقا ما هم داریم!
مبارک است. در مورد معترضان و سرمایهگذاران ناراضی موسسات مالی بنویسیم که آمده بودند داخل نمایشگاه لشکرکشی؟
نه آقا! این سوژه قدیمی شده. سرچ کن ببین اختلاس جدیدی صورت نگرفته؟
متاسفانه مسوولان کوتاهی کردهاند! جدیدا اختلاسی رخ نداده. میخواهید در همین مورد کوتاهی مسوولان بنویسیم؟
نه متهم میشویم که داریم قد دولت را کوتاه جلوه میدهیم.
در مورد جریمهای که از پژو گرفتهایم بنویسیم؟
نه آقا کلا صنعت خودروسازی را فراموش کن، دردسر داره!
در مورد شهرداری بنویسیم که با انتخابهای اخیرش دل آقای رییسی و قالیباف را شاد کرده؟
نه آقا مینویسیم بزرگ میشوند. در این مورد طنز ننویس آقای نجفی از خجالت آب شود!
در مورد اختلاس در تعاونی مسکن قضات بنویسیم؟ آمده بودند نمایشگاه تحصن!
نه اگر شکایتی دارند از طریق قوه قضاییه اقدام کنند! بعدی؟
آقای کارلوس کیروش...
خیلیها عکس کارلوس رو روی لباس خوابشان چاپ کردهاند شبها با آن لباس میخوابند. هرگونه طنز علیه استاد کی روش ممنوع است و مرتکب شوندهاش با نهایت خشونت تنبیه میشود!
در خصوص قطع ۴۷۹ اصله درخت در باغی واقع در منطقه ۵ توسط یکی از تعاونیهای مسکن شهرداری تهران میخواهید مطلب بنویسیم؟
نه آقا! شهر تهران را با جاش بریدند و قطع کردند و جایش برج ساختند، صدای کسی درنیامد! اینکه ۴۷۹ تا درخت بیشتر نیست. کلا زیر ۴۸۰ تا درخت مطلب ننویس!
ببخشید! سوژه دیگری نیست من بنویسم؟
من چه میدانم سوژه کجاست! به شما پول میدهیم همین کار را انجام بدهی. این همه سوژه! یکی را انتخاب کن دیگر! نمیتوانی بگو طنزنویس بیاوریم!
نتیجه اخلاقی: یکی دیگر آش را با جاش برده و خورده و قطع کرده، بنده باید مجازاتش را بکشم! هی روزگار!
هومن جعفری
- 11
- 3











































