همینطور که روانشناسان آهنگ «پدر عشق بسوزه بسوزه بسوزه، که شدم به خاطرش با نمره بیست، رفوزه....» گوش میدادند و کرانچی تند آتشین در دهان میگذاشتند، به این نتیجه رسیدند که شخصیت افراد را حتی از روی رشته تحصیلیشان هم میتوان تحلیل کرد. اما قبل از تحلیل، خیلی سلام رساندند و عذرخواهی کردند؛ چون اگر بخواهند با این وضعیت دانشگاه آزاد (دست نگه دارید، عصبانی نشید؛ خودمم دانشگاه آزادی بودم) و هزار ماشاءا... تنوع رشتهها به تکتک آنها بپردازند خیلی طولانی میشد و از حوصله خودشان و خودتان و حتی معاون سردبیر هم که متنها را میخواند، خارج بود.
- حقوق
به تعداد انگشتهای تمام بدن (از دست و پا بگیر تا هرجا اصلا) انسانهای دنیا، فارغالتحصیل و دانشجو و متقاضی رشته حقوق وجود دارد. حقوقیها از نظر روانشناسان دو دستهاند:
دسته اول که از بچگی به شدت برونگرا و بیرونریز بوده و از بس این جمله را شنیدند که «تو مگه وکیل وصی مردمی؟» ناخودآگاه، به سمت این رشته سوقِ بدی داده شدند. خب این دسته علیرغم میل باطنی خودشان و بقیه، در مشاغلی مثل: آرایشگری، تورلیدری، نماینده مجلس و تشریفات عقد و عروسی موفقترند.
اما دسته دوم حقوقیها بسیار آرام و متین و مودب و درونگرا هستند با حافظهای حال به همزن و قوی که از بچگی همه بهشان میگفتند: «تو هیچ گوجهای نمیشی». اما اتفاقا خیلی چیزهای خوبی شدند و وکلای موفقی ازشان درآمد.
- هنر
هنریها افرادی قاطع، با عزمی راسخ هستند که ابتدا یک تیپی میزنند و وقتی حسابی با تیپشان حال کردند، تصمیم میگیرند حالا برای این تیپ یک رشته هم انتخاب کنند. لذا اینقدر پای کار میایستند تا موفق به اخذ مدرک هنر میشوند. روانشناسان معتقدند هرچقدر تیپ افراد عجیبتر باشد و سیگار سنگینتری بکشند، ایدهها هم خلاقانهتر است. منتها بهخاطر اوردوز در خلاقیت، ایدهها قابل کار نیستند.
- معماری
معماریها معمولا قبل از اینکه اسم و فامیلشان را بگویند، رشتهشان را اعلام میکنند. در این حد از شرایط و خودشان راضی هستند. این افراد به همه چیز نگاه ابزاری و زیباییشناسی دارند. یعنی یک معمار حتی ترجیح میدهد گوشت کوبیده را در قالب ژله از این طرحدارها، سرو کند که خوشگلتر باشد. درضمن بعد از صداقت، مهمترین چیز برایشان در زندگی قرینه بودن اجسام و ابعاد و زوایا است.
- عمران
افرادی خسته، بیحوصله، عاشقپیشه و منزوی که از بچگی در هیچ بازی راهشان نمیدادند. آنها هم دزدکی اسباب بازی بقیه را خراب میکردند. الان هم اتفاقا کاسه و کوزه معمارها را به هم میریزند. این افراد به دلیل شخصیت آرام و گوشهگیرشان ترجیح میدهند به کوه و بیایان و پل و سد پناه ببرند و سر و کارشان با سنگ و آچار و آهن باشد. اما با این حال، ۱۱ ماه از سال را شدیدا عاشق هستند و همین مساله روانشناسان را بسیار نگران و متعجب نموده که آخه از کجا؟ چجوری؟!
- سایر مهندسیها
خب سایر مهندسیها که یکی، دوتا نیستند ولی روی هم رفته مهندسان افرادی خلاق، تودل برو، آیندهنگر و معمولا در دانشگاه کراش سایر رشتهها هستند.... ( به این برکت قسم، خودم مهندسی نخوندم)
- زبان
رشتههای زبان معمولا افرادی جسور و با اعتماد بهنفس بالا هستند. کسانی که از بچگی بدون مکث و مراعات، با آهنگهای ترکی و عربی و اسپانیولی همخوانی میکردند و از همان سن متوجه شدند این حد از استعداد اتفاقی نیست. روانشناسان معتقدند اینها همانهایی هستند که مدام آهنگ «یوماها یوماسو» مدرن تاکینگ را زمزمه میکردند و ککشان هم نمیگزید.
- پزشکی
از نظر روانشناسان، پزشکیها جزو صادقترین و با جگرترین تحصیل کردهها هستند. نه بخاطر هزینههای رشته یا درسهای پر از دل و روده و میکروبی که میخوانند هااا.نه. به این جهت که از بچگی گفتند میخواهند دکتر شوند و واقعا هم شدند. نگذاشتند در حد یک بازی کودکانه بماند!
- روانشناسی
روانشناسان هم مثل بچههای سایر رشتهها، از اول علاقه داشتند هنر بخوانند، اما به اجبار خانواده و جبر روزگار و نبودن امکانات و البته ۹۸ درصد هم علاقه شخصی، مجبور شدند در رشته روانشناسی تحصیل کنند تا الان در خدمت شما باشند.
افسانه جهرمیان
- 16
- 4