طبق نظریه فروید اصولا آدمها به چند دسته تقسیم میشن که ما به اون کاری نداریم. ما دسته بندی جدیدی شکل دادیم که بر اساس کودک درون و کفیلش شکل میگیره:
مادربزرگ
اینا کودک درونشون تحت حمایت مادربزرگ زیادی ننر و لوس بار اومده. همیشه همه چی تقصیر در و همسایه بوده و هیچ کس حق نداره بهشون بگه بالا چشمتون ابروئه. در سطوح بالاتر دیده شده که همه مشکلات رو گردن نفر پشت سر، سمت راست و حتی زیر پا میندازن و مسئولیت اشتباهاشون رو حتی آستین سمت چپشون هم به عهده نمیگیره. تنها دغدغهشون گشنه نموندنه و استعداد عجیبی تو خوردن و سیر نشدن دارن پیششون مواظب باشید که یهو آش رو با جاش برندارن ببرن از خونهتون.
شوهر عمه
متاسفانه بعضیا کودک درونشون در حدی بیصاحاب شده که افتاده زیردست شوهرعمه، که از قضا خطرناکترین نوع کودک پروری به حساب میاد. این افراد دچار «خود همه فن حریف پنداری» و سندروم شوخی جلوی چهار تا بزرگتر تو موقعیت و زمان نامناسبن. در سطوح حادتر باعث مضحکه شدن نه تنها خودشون، بلکه تمام افراد مرتبط باهاشون میشن و تپههای ابتذال رو بدون توقف در مینوردن. از اونجایی که به مناظره اعتیاد دارن هر چند وقت یه بار براش با کارتون و صندلی فضای گفتوگو تشکیل بدین تا این نیازشون مرتفع بشه و آروم بگیرن. تنها مزیتشون هم اینه که هیچوقت ناامیدتون نمیکنن، یعنی هر بار كه میگین از این بدتر هم میشه؟ نشون میدن که بله! میتونن و میشه.
زن بابا
کودک درون این آدمها دست یه زن بابای خونخوار افتاده که همیشه بهشون سخت میگیره و بنابراین هیچ وقت از خودشون راضی نیستن. همیشه احساس سرخوردگی و خود درگیری شدید دارن و حتی اگر بهترین کارها رو انجام بدن باز هم یکی داره تو سرشون میزنه و تحقیرشون میکنه به همین خاطر با وجود استعداد زياد یا دست به هیچ کاری نمیزنن یا مدام از این شاخه به اون شاخه میپرن تا در عرصههای مختلف بتونن خودشون رو سرزنش کنن. ۹۹ درصد از متولدین دهه شصت هستن و اون ۱ درصد مابقی تو اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه هفتاد شناورن.
پدربزرگ
کودک درون اینها دست یه پیرمرد عشق نصیحت افتاده که تمام افتخاراتش مربوط به قحطی زمان محمدعلی شاهه و الان چون کاری ازش بر نمیاد فقط به تمارض و خود بیمار انگاری افتاده. اینها همون آدمایی هستن که اگه اجازه خودنمایی بهشون ندین سریعا به انواع کمر درد و دل درد مبتلا میشن تا حتی اگر شده در بستر مرگ گوش شنوایی برای قصه شکستن چوب و مرحله غول نصایح این عزیزان پیدا بشه. در سطوح بالاتر اینا متوجه میشن دود از کنده خودشون بلند میشه و برای خوابوندنش ملزم به زن گرفتن میشن و کم کم از پدربزرگ به پدر تبدیل میشن که در قسمت بعدی اون رو بررسی میکنیم.
پدر
کودک درون اینا با پدرش تنها مونده و انواع بلاهای طبیعی و غیرطبیعی دست به دست هم میدن و سرش اتفاق میفته. در حدی که حتی اگه بستر امنی براشون فراهم باشه پاشون به گوشههای بستر گیر میکنه و زخم بستر میگیرن. این افراد همیشه مصدوم هستن و تو تیم استقلال به اسم جباری شناخته میشن. در مقاطع بالاتر به صدمه زننده تبدیل میشن و دیده شده این افراد در بالاترین مرتبه به نجات جان نوازندگان خیابانی از خطر پرتاب پیانو گماشته میشن.
سحر بهجو
- 12
- 1